انجمن های تخصصی فلش خور

نسخه‌ی کامل: تفسیر آهنگ It Ain't Me از زبان آهنگساز آن
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
 از یک هفته قبل از اینکه آهنگ مشترک سلنا گومز و دی جی کیگو با نام It Ain't Me منتشر بشود، حرف و حدیث ها درباره اینکه سلنا در این آهنگ جاستین بیبر دوست‌پسر سابقش را مورد خطاب قرار می‌دهد، شروع شده بود. کافی بود سلنا تیزری از این آهنگ را در هیستوریِ اینستاگرام خود منتشر کند و در آن بگوید "خواب دیدم که به هفده سالگی برگشتیم" تا "یلنا باز"های حرفه‌ای داستان تازه‌ای سر هم بکنند که "بله! سلنا در هفده سالگی با جاستین آشنا شد!

وقتی پنج‌شنبۀ گذشته این آهنگ به طور کامل منتشرشد، به نوعی به عنوان یک وداعِ نهایی با بیبر (که  در همان زمان بخاطر بی‌تفاوتی‌اش نسبت به دوستی تازه سلنا با ویکند سرتیتر خبرها شده بود) تعبیر شد که در کورس آن به آوایی بلند و رسا گفته می‌شود « کیه که قراره بعد از این، تو صبح‌های بد به دادت برسه؟//   کیه که وقتی خورشید خواب رو از چشمات گرفته، قراره برات لالایی بگه و نوازشت کنه؟ //  کیه که قراره وقتی مست و بی کس و کار موندی، حواسش باشه بیاد ورت داره بیاردت خونه؟»

اما با تمام این اوصاف و با وجود اینکه این آهنگ ممکن است به عنوان ورقی از دفتر بی‌پایان قصه عشقی سلنا به نظر بیاید، بخش اصلی آن توسط تیمی سه‌نفره از آهنگسازها به نام آلی تامپوزی، برایان لی و اندرو وات تهیه شده است. به گفتۀ تامپوزی آهنگ آنها موقع گوش کردن در سلنا اثر کرد و او با خواندن و اجرای آن موافقت کرد، انگار که در آن چیزی از خاطرات گذشته را تداعی کرده باشد. تامپوزی می‌گوید «وقتی آهنگ رو شنید انگار که به جا آوردش. آهنگسازهای اثر رو فهمید و این طور فکر می کنم که در همون لحظه آهنگ تونست پیامش رو بهش انتقال بده.»


تفسیر آهنگ It Ain't Me از زبان آهنگساز آن 1


در گفتگویی که پایین می خوانیم، تامپوزی توضیح می‌دهد که این آهنگ چطور شکل گرفت (این گروه سه‌نفره قبلا هم کاری رو با دوست پسر سابق سلنا جاستین و دی جی اسنیک با نام Let Me Love You انجام داده‌اند)، سلنا موقع اهنگسازی چه حالی دارد، و اینکه خود او دربارۀ ارتباط این آهنگ با بیبر چه فکر می‌کند.

 
فرایند ساخت آهنگ It Ain't Me چه جوری بود؟

من این آهنگ را با برایان لی و اندرو وات ساختم. ما سه تا توی این یک و سال نیمه گذشته همیشه داشتیم با هم چیز می ساختیم و با هم بودیم توی همه کارها. اولین جلسه کاری که با هم بودیم، مال وقتی بود که آهنگ Let Me Love You را برای جاستین بیبر ساختیم. همین جوری بود که برای همکاری با کیگو از ما دعوت شد. آن موقع تازه از یک سفر یک ماهه به لندن که برای همکاری با ریتا اورا بود بر گشته بودیم. اوقاتی که آنجا با او داشتیم فراموش‌نشدنی و فوق‌العاده بود و آهنگ ها را یکی پس از دیگری پشت سر هم به سرانجام رساندیم.

وقتی با ما تماس گرفته شد که به کیگو بپیوندیم، پیش خودمان فکر کردیم که خب مثل آب خوردن است، چون واقعا آن موقع داشتیم عرش را سیر می کردیم و حالمان خیلی خوب بود. اول کار یک آهنگی نوشتیم که می شود گفت مزخرف به تمام معنا بود؛ البته خودمان هم می دانستیم که چه آشغالی ساختیم اما خب داشتیم سعی می کردیم یک جوری جفت و جورش کنیم. تا اینکه کیگو و مدیرش آمدند اتاقمان، خیلی جدی و سرسنگین بدون اینکه هیجان خاصی در رفتارشان باشد، اینجا بود که کمی حساب کار آمد دستمان [که آهنگی را که ساخته‌ایم پسند نکرده اند]. وقتی از اتاق بیرون رفتند، به هم دیگر نگاه کردیم، انگار که توی دلمان داشتیم می گفتیم «خیلی خب...بیا ببینیم چه کار میشه کرد و یک ناز شستی به گیتار نشون بدیم» این طوری بود که یک جورهایی زدیم تو فاز گروه فلیت‌وود مک؛ یک گیتار همراه خودمان داشتیم و برایان شروع کرد به نواختن ملودی کورس آهنگ، و من هم از همان جا سرِ نخ را گرفتم و شروع به سرودن ترانۀ کار کردم.

همه ما به نوعی یک پیوند شخصی با پیام آهنگ داشتیم و من هم یک جورهایی انگار جاهایی را که قبلا در طول زندگی تجربه کردیم، احساس می‌کنم. بخش اول آهنگ به علاوه کورس آن را در ظرف 45 دقیقه نوشتیم، و بعدش فرستادیم دنبال کیگو برای یک صحبت دوباره. یک چند دقیقه ای طول کشید تا کیگو آمد، که البته قابل انتظار هم بود، چون آهنگ قبلی‌ای که نوشته بودیم آن قدرها هیجان‌انگیز نبود و خب طبیعتا فکر می‌کنم کیگو نمی‌خواست دوباره خودش رو مچل ما کند اما بالاخره آمد. خیلی آدم شگفت انگیز و مؤدبی هست.
وقتی برای بار دوم دکمه پخش را زدیم، کیگو را زیر نظر داشتم؛ آهنگ را دوباره گوش داد در حالی که چشم‌هاش دایم از چپ به راست داشت حرکت می کرد، انگار که داشت طرح اصلی کار را موقع تولید در ذهنش تجسم می کرد. گل از گلش شکفت و این همان چیزی بود همه ما منتظرش بودیم. خیلی احساس خوبی بود.




تفسیر آهنگ It Ain't Me از زبان آهنگساز آن 1


پای سلنا چه جوری به قضیه باز شد؟

اندرو وات با سلنا دوست است. فکر می‌کنم وقتی سلنا شنید که اندرو از آهنگسازهای این قطعه هست، نظرش جلب شده بود. نمی دانم این آهنگ چه جوری به طور مستقیم بهش رسیده بود، اما حدس می زنم که چندان در فرایند کار شرکت نداشته. وقتی آهنگ را شنید انگار که به جا آوردش. آهنگسازهای اثر را فهمید و این طور فکر می کنم که آهنگ در همان لحظه توانست پیامش را به او انتقال بدهد.
 

بعضی افراد چون این آهنگ را سلنا خوانده، آن را به نوعی خطاب به جاستین بیبر می‌دانند. یک چنین چیزی واقعا مطرح بود؟ قبلا هم یک آهنگی نوشته بودی که سلنا هم به عنوان آهنگساز اسمش ذکر شده بود.

خب حقیقتش این است که سلنا اجازه می دهد که افراد به زندگیش سرک بکشند. ما هم خب به عنوان آهنگساز همیشه نیم‌نگاهی به این داریم که زندگی شخصی صاحب اثر در چه مسیری دارد حرکت می کند و گاهی از این موارد به عنوان نوعی الهام برای پیوند دادن کار با هنرمند اصلی استفاده می‌کنیم. اکثر اوقات که ما از قضیه پرتیم و چیزهایی که می نویسیم آن چیزهایی نیست که آنها قصد بیان کردنش را دارند یا در همان زمان دارند احساس می‌کنند. مواقع انگشت‌شماری هم وجود دارد که درست می زنیم وسط خال.

سلنا و جاستین هر دو جزو دو تا از بهترین‌ها هستند، ازپرفروش‌ترین های جهان، به همین خاطر وقتی آهنگی می نویسیم که آنها توانایی برقراری ارتباط با آن را دارند، احساس خیلی خیلی خوبی بهمان دست می دهد.
این فرصت را داشتم که موقع ضبط کار همراه سلنا توی استدیو باشم. فکر میکنم که از خیلی جنبه‌ها می توانم با سلنا ارتباط برقرار کنم - سلنا روح بزرگی دارد، یک روح بزرگ زیبا با یک چهره بیبی‌فیس که حرف های زیادی برای گفتن دارد.

وقتی توی استدیو بودیم همراه با اندرو وات و سلنا شروع به نوشتن یک آهنگ تازه کردیم. واقعا تحت تاثیر همکاری با او، اندیشه هایش و اینکه تا چه حد به نظرات دیگران توجه می‌کند قرار گرفتم؛ تحت تاثیر اشتیاق او برای رفتن به یک مکان دلهره‌آور با وجود قدرتی برتری که نسبت به خیلی از افراد دیگر دارد، به منظور رسیدن به حسی صادقانه در باب ترانه‌اش. [یعنی سلنا برای حس گرفتن برای یک ترانه دوست داشته به یک مکان دلهره‌آور برود]

نمی توانم ضرورتاً بگویم که این آهنگ مستقیماً به جاستین بیبر اشاره دارد، اما فکر می‌کنم که این آهنگ مختصِ شخص سلناست که نمایش‌دهنده قدرت او به عنوان یک زن در این صنعت و همچنین جایگاه خاصی که او در زندگی در آن قرار گرفته می باشد. او چالش های مختلفی را از سر گذرانده؛ و تمام این اتفاقات برای یک فرد در سن و سال او کاملاً طبیعی است که کسی درگیرشان بشود؛ اما تفاوت او در اینجاست که زندگی او زیر ذره‌بین قرار دارد. او می‌تواند بابت این کشمکش‌ها احساس خجالت بکند، اما کار او در برجسته کردن بعضی از نبردهایی که با آنها درگیر می شود و استفاده از آنها برای قدرتمندتر کردن خودش واقعاً فوق العاده است.  



بسیار خب. چه کسی الهام بخش این آهنگ بود؟ می‌خواهید مردم چه مفهومی را از پس این آهنگ برداشت کنند؟

این آهنگ خیلی نوستالژیک بود. یک سری چیزهای کوچکی در ترانه وجود دارد [که در حقیقت به من و اندرو و برایان ربط پیدا می کند] مثل «خواب دیدم داشتیم ویسکی ناب نوش می کردیم، بهترین جا، محله باوری»؛ خب پیش از این وقتی می خواستم مشروب بزنم و سراغ چنین حال و هوایی مثلِ این بروم، معمولا در محله باوری بودیم و همیشه هم حالمان خوب بود و فازمان بالا، و واقعا حسابی هم فازمان بالا بود. [درست مثل چیزی که توی ترانه گفته می شود.]

کورس آهنگ فکر می کنم پیام‌های زیادی رو در دل خودش حمل می کند. مخصوصا در حال حاضر و با این جریان فمینیستی‌ای که به پاست.  مردها و زن‌ها یادشان افتاده که از نقاط‌های ضعف‌شان به عنوان یک قدرت استفاده کنند. ما می توانیم که از آنها به عنوان قدرت استفاده کنیم و حامل یک پیام باشیم. تفاوت هست میان اینکه در لحظات سخت زندگی پا به پای کسی راه بیایید با اینکه صرفاً یک سیستم حمایت‌کننده باشید. وقتی قرار است این قضیه شما را به خاک سیاه بنشاند، وقتی همیشه باید آماده به خدمت دیگران باشید، توی صبح های بد به دادشان برسید و برایشان لالایی بگویید تا خوابشان ببرد و موقع مستی آنها را جمع و جور کنید، این دست مسائل کمر شما را خم می کند و بر دوش شما سنگینی می کند.

این آهنگ از دو عنصر اساسی تشکیل شده: همیشه خاطره بازی‌هایی درباره زمان‌هایی که روابط شما روشن و زیبا بوده‌اند وجود دارد؛ همان دوره‌های جادویی. فکر می کنم گاهی اوقات واقعا کار مشکل می شود؛ شما به صورت اجتناب‌ناپذیری وارد ماجرا شدید و بعداً شرایط سختی را تجربه می‌کنید. این عقیده وجود دارد که اگر سرسخت باشید می توانید به همان جاهای قبلی باز گردید اما حقیقت امر این است که ما وقتی به عنوان ابنا بشر بزرگ شدیم، دچار تغییر و تکامل می شویم و از یکدیگر جدا می افتیم. زمان‌هایی وجود دارد که شما مجبورید قید چیزی رو بزنید اما از طرفی هم نمی توانید آن جدایی را به خودتان نسبت بدهید، ار همین رو می گویید «این من نیستم»  
 

شما اشاره کردید که دارید با سلنا روی یک آهنگ جدید کار می کنید. در اینستاگرام سلنا خیلی دربارۀ اهنگ جدیدی که قرار است به زودی منتشر کند تبلیغ و صبحت شده. می توانید چیز بیشتر در این باره اضافه کنید؟

من هم مطمئن هستم که سلنا قرار است آهنگ جدیدی رو منتشر کند. نمی دانم کی؛ از جزئیاتش خبر ندارم. از سیرِ فعل و انفعلاتی که در صنعت موسیقی رخ می دهد بی اطلاعم. من فقط به ساختن آهنگ‌هایی که بهم گفته شده می پردازم. اما می دانم که سلنا دارد موسیقی می‌نویسد و می دانم که می‌نویسد، زیاد هم می‌نویسد. این طور که بوش می آید شروع یک اتفاق می تواند باشد. او همیشه بسته به اینکه چگونه آثارش پیش برود، با آهنگ‌های بیشتری از خودش کار را ادامه می‌دهد.

او خیلی اهل کار جمعی است و ایده‌های فوق العاده‌ای هم دارد. ما فقط با هم صحبت می کنیم. من فقط یک بار این شانس را داشته‌ام که با او کار کنم، اما مطمئنم که در آینده با هم کار خواهیم کرد؛ او با هزاران هزار ایده و اندیشه و تصور تازه سراغ شما می آید و حقیقتاً آهنگساز عالی‌ای هست. جزیان کار به طور طبیعی پیش می رود و ما آهنگ مورد نظر را روی گیتار می سازیم. او به واسطه ریسک‌هایی که مایل به پذیرفتن آنهاست و حرف‌هایی که مشتاق بیان آنهاست، یک هنرمند رویایی به شمار می رود. او اصلا از این نمی ترسد که مردم چه فکر می کنند. این برداشت من است اما واقعا این طور به نظر می‌رسد که او نترس باشد. او هر چیزی را که احساس بکند بیان می‌کند و این برای من حالت یک موسیقی درمانی را دارد که می توانم مثلا سرکی به آن جاها بکشم و چیزهای تازه پیدا کنم که درباره‌شان بنویسم و با عواطف تازه آشنا بشوم.  
 


منبع:

selena-gomez-fan.persianblog.ir

elle.com/culture/music/interviews/a43242/it-aint-me-songwriter-ali-tamposi-on-selena-gomez-justin-bieber-lyrics
 
آمار فروش It Ain't Me


تفسیر آهنگ It Ain't Me از زبان آهنگساز آن 1