انجمن های تخصصی فلش خور

نسخه‌ی کامل: سلنا و فرانسیا رائیسا از داستان جراحی کلیه‌شان صحبت کردند
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
سلنا گومز و دوستش فرانسیا رائیسا که به او کلیه خود را اهدا کرد، برای نخستین بار در مصاحبه‌ای مشترک در یک برنامه تلویزیونی حاضر شدند.
این مصاحبه که بخشی از آن روز دوشنبه و بخشی دیگر روز سه‌شنبه پخش شد در برنامه TODAY به مجری‌گری Savannah Guthrie صورت گرفت.

سلنا و فرانسیا رائیسا از داستان جراحی کلیه‌شان صحبت کردند 1


سلنا در این مصاحبه بیان کرد که در قضیه پیوند کلیه‌اش پای "مرگ و زندگی" وسط بوده است:

«از وقتی که این پیوند صورت گرفت ورم مفاصلم رفع شده. احتمال اینکه لوپوسم دوباره عود کند 3 الی 5 درصد است. فشار خونم هم متعادل‌تر شده. احساس سرزندگی و انرژی بیشتری می‌کنم.»

فرانسیا هم در این رابطه گفت: «می‌بایست وصیتنامه می نوشتم که واقعا دلهره‌آور و ترسناک بود؛ چون هیچ تضمینی وجود نداشت که بعد عمل به هوش بیایید. مادرم تا پیش از آنکه به هوش بیایم نمی‌خواست آنجا باشد. او سلنا را دوست دارد، به همین خاطر به هم ریخته بود.»

فرانسیا این تجربه را یک واقعۀ «عاجزکننده» توصیف کرد. او توضیح داد که «برای کارهایی مثل پوشیدن لباس زیر هم به کمک نیاز داشتیم. خودمان نمی‌توانستیم یک دوش بگیریم. واقعا روند وحشتناکی بود.»
در بخش دوم این مصاحبه سلنا و فرانسیا بیان کردند که این ایمان مشترکشان به خدا بوده است که آنها را به هم نزدیک کرده و باعث شده با هم دوست بشوند؛ واینکه همین مساله بوده است که باعث شده یکی از دشوارترین موقعیت‌های زندگی‌شان را به سلامت از سر بگذرانند. تابستان گذشته وضعیت بیماری لوپوس سلنا بغرنج شد و کلیه‌های او دچار نارسایی شدند و دکترها به او اعلام کردند که نیاز به پیوند کلیه دارد.

سلنا در این‌باره گفت: «پیش از آن دچار ورم مفاصل بودم. کلیه‌هایم داشت از کار می‌افتاد. قوای ذهنی‌ام هم می خواست به همین وضع دچار شود.» سلنا پس از چندین هفته دیالیز کردن مساله را با هم‌خانۀ خود فرانسیا رائیسا در میان می‌گذارد. فرانسیا می‌گوید: «یک روز سلنا آمد خانه و خیلی گرفته و درهم بود. آن روز چیزی ازش نپرسیدم اما می‌دانستم که حال و روز خوبی ندارد. یک روز از باز کردن در یک بطری آب عاجر ماند و بعدش زد زیر گریه.» پزشک‌ها گفته بودند که پیدا کردن یک اهداکنندۀ مناسب می‌تواند بین 7 تا 10 سال زمان ببرد. فرانسیا ادامه می‌دهد که: «بلافاصله و بدون معطلی گفتم "البته...من هم تست می‌دم"». 

خیلی زود، آزمایش‌های خون و ادرار از او گرفته شد و تحت یک ارزیابی کامل جسمی و روانی قرار گرفت. او گزینه مناسبی بود اما این برای هر دوی آنها با ریسک همراه بود. سلنا می‌گوید: «جالب است که او در آن موقعیتی که کلیه‌هایم از کار افتاده بود داشت با من زندگی می‌کرد. قضیه این بود که نمی خواستم از هیچ شخصی در اینباره درخواست کمک بکنم. فکر اینکه از کسی درخواست کنم این کار را برای من انجام بدهد واقعاً مشکل بود. جدای از اینکه شخصی می‌بایست داوطلب می‌شد، پیدا کردم کسی که به این کار بخورد و مناسب باشد خودش مشکل دیگری بود. اینکه در آخر فرانسیا همه شرایط را داشت، باورنکردنی و فوق تصور است» ابتدا فرانسیا مورد جراحی قرار می‌گیرد و پس از او سلنا.

علارغم تمام خطراتی که در پی بود، فرانسیا تصیمیم می‌گیرد پای در راه این عمل جراحی که برای حفظ جان یک انسان بود بگذارد. فرانسیا می‌گوید: «اگر نبود رابطه من با خدا، امکان نداشت بتوانم یک چنین کار را انجام بدهم.» سلنا اضافه می‌کند که: «باور دارم که تمام این اتفاقات یک دلیلی داشته. فکر می‌کنم بخش بزرگی از بینش و بصیرتم، صداقتم و حق و حقیقتم ناشی از رابطۀ من با خداست.» سلنا در حالی که باور دارد این یک مساله مرگ و زندگی بوده است ادامه می‌دهد که: «نمی‌خواهم که مردم تصور کنند آنچه بر من و فرانسیا گذشت چیز بدی بوده؛ این موضوع درباره هر چیز دیگر هم در زندگی من صدق می‌کند، چون فکر می‌کنم در نهایت تمام موقعیت‌ها و شرایطی که با آنها مواجه می شوم باعث ساخته شدن من و شکل دادن به تمام آن چیز که الان هستم می شوند. این چیز واقعا زیبایی است و آن را همیشه می‌بایست به خودم گوشزد کنم. خلاصه اینکه این یک تجربه منفی نبود.»

البته این حرف‌های سلنا به این معنا نیست که همه چیز به طور نرمال پیش رفته است. مشکلات پس از همان جراحیِ اولیه رخ نمود: کلیه در بدن سلنا دچار چرخش شد! سلنا در این باره می‌گوید: «این اتفاق واقعا غافلگیرکننده بود. یک عمل معمول 2 ساعت طول می‌کشید اما آنها می‌بایست یک عمل 6 ساعته را روی من انجام می‌دادند. ظاهرا یکی از سرخ‌رگ‌ها دچار دررفتگی شده بود. باعث خوشحالی است که انسان‌هایی وجود دارند که می‌دانند در چنین موقعیت‌هایی می‌باید چکار کرد.»

سلنا بیان کرد که بخاطر شرایط شغلی‌اش معمولا زیاد از خودش کار می‌کشیده: «فکر نمی‌کنم که تصمیم‌های درستی گرفته باشم، چون این مساله را نپذیرفتم. کار فوق‌العاده خودخواهانه‌ای بود واقعا خیلی خیلی غیرضروری. حقیقتاً به آن افتخار نمی‌کنم.» مجری برنامه گفت که سلنا دارد خیلی سختگیرانه نسبت به خودش قضاوت می‌کند که سلنا جواب داد: «شرایط می‌توانست آسانتر باشد اگر آن را زودتر پذیرفته بودم. اما خب البته من سختگیرترین شخص نسبت به خودم هستم، بی‌شک.»

اما در نهایت مشکلات مربوط به سلامتی‌اش برای او غیر قابل چشم پوشی شد.

سلنا درباره دوره‌ای که در اواخر سال 2016 از فعالیت حرفه‌ای دوری گزید این‌طور حرف می‌زند: «مدتی از کار کناره گرفتم و به یک مرکز درمانی رفتم. نیاز بود که به وضعیت روحیم سر و سامانی بدهم. خودم را از تمام افرادی که می شناختم دور کردم.» او گفت دوستی ادامه‌دار آنها پس از این دوری، گواهی است بر این حقیقت که «شما آدم‌هایی را در زندگی خود دارید که وضعیت شما را درک می‌کنند و شما را از این بابت مورد قضاوت قرار نمی‌دهند و کاری نمی‌کنند که نسبت به آن حس خوبی نداشته باشد.» فرانسیا در این باره می گوید: «این دوری چند ماه برای من یک درسِ دوستی و اطمینان بود؛ چون اینکه آدم بخواهد بهش بر بخورد می‌تواند خیلی راحت رخ بدهد و باعث رنجش بشود. اما خب قضیه این است که هر آدمی نیاز دارد به خودش هم رسیدگی بکند.»

سلنا شهرتش را بخاطر اینکه کار را بر او سخت‌تر کرده سرزنش نمی‌کند. او صراحتا به مجری برنامه گفت که: «فکر نمی‌کنم که هیچ وقت موقعیتی را که در آن قرار دارم پذیرفته باشم. این من بودم که همیشه نسبت به شهرت احساس گناه داشتم، چون مردم ممکن است هر آدمی را در موقعیت من ببینند و بگویند "اوه، اون‌ها که دیگه بار خودشون رو بستن، همه چی به دست آوردن، زندگی خوبی دارن."» به نظر سلنا شهرت آنقدرها هم که به نظر می‌رسد خوب نیست: «زندگی‌تان ایزوله و بسته است. نگاه‌های همه به شماست. همه قضاوتتان می‌کنند. همیشه باید سعی کنید که خوب به نظر برسید. من می خواهم که خیلی خوب و بزرگ باشم. اما حقیقت من آن چیزی که هستم: خیلی پایین. اما خب این را که گفتم مزه کار از بین رفت.»

سلنا فرانسیا رائیسا را به عنوان کسی که زندگی‌اش را نجات داد معرفی می‌کند: «او این کار کرد...درست است. فکر می‌کنم به نقطه‌ای رسیده بودم که میان مرگ و زندگی بود.» سلنا امیدوار است قصه بیماری او و اتفاقاتی که با آن دست و پنجه نرم کرده الهام‌بخش کسانی باشد که با مشکلات مشابهی رو به رو هستند: «امیدوارم با تمام این تفاصیل مردم بدانند که هنوز آدم‌های خیلی خوبی در دنیا وجود دارند و همین برایشان الهام‌بخش یک حال خوب باشد.»
(05-11-2017، 20:14)poker_face5 نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
[ -> ]
(04-11-2017، 8:37)actinium نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
[ -> ]
[align=right]سلنا گومز و دوستش فرانسیا رائیسا که به او کلیه خود را اهدا کرد، برای نخستین بار در مصاحبه‌ای مشترک در یک برنامه تلویزیونی حاضر
البته تلفظ درستش سلینا هستش برادر Smile

تاپیک زیر را مطالعه کنید قشنگ توضیح دادم:

دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
http://www.flashkhor.com/forum/showthread.php?tid=266993