سلام دوستان
این تایپیک همینطور که از اسمش پیداست، مشاعره با اشعار نو است!
تاکید می کنم با حرف اخرین کلمه هر شعر، شعری جدید بگید!
همچنین حتما اشعاری که توی تایپیک قرار می دین باید شعر نو باشه.
خب خودم اول شروع می کنم
دیگر در قلبِ من،
نه عشق نه احساس،
دیگر در جانِ من، نه شور نه فریاد،
دَشتم، اما در او نه ناله‌یِ مجنون
کوهم، اما در او نه تیشه‌یِ فرهاد...!
فریدون_مشیری
دلم برای میله های عشق ،تنگ می شود...
دلم برای قفل های دل، تنگ می شود...
هوای سرد چاله ی سیاه گونه ات ، دلم ...
برای سوز عاشقانه ی شکنجه ، تنگ می‌شود...
دلم برای داربست چوبی خدافظی ،
طناب بی تو بودنم ...
دلم برای حلقه اش ،
چقدر تنگ می شود...
شاعر:حامد عباسی عبدی
دوباره عشقبازی
پشت عاشقانه های خیالی ام
و تویی...
که خیالت پیش من نیست....
تنهایی" خیابانی است
که با تو از آن عبور می کنم
اما در میانِ راه
دستم را رها می کنی
و من می مانم وُ بوق ممتدی،
که گوشِ زندگی ام را
کر می کند...!
سارا_قبادی
ﺩﺭ بﯾﺪﺍﺭﯼ ﻟﺤﻈﻪ ﻫﺎ
ﭘﯿﮑﺮﻡ ﮐﻨﺎﺭ ﻧﻬﺮ ﺧﺮﻭﺷﺎﻥ ﻟﻐﺰﯾﺪ
ﻣﺮﻏﯽ ﺭﻭﺷﻦ ﻓﺮﻭﺩ ﺁﻣﺪ
ﻭ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﮔﯿﺞ ﻣﺮﺍ ﺑﺮﭼﯿﺪ ﻭ ﭘﺮﯾﺪ
در هیچ کجای شمال شعرم پروانه نشد
جنوب و چشمانت هواییم کردند
در لابلای دامن شبرنگ زندگی
رفتم که در سیاهی یک گور بی نشان
فارغ شوم کشمکش و جنگ زندگی
من از دو چشم روشن و گریان گریختم
فروغ فرحزاد
مه از قعر محاقش پوزخندی زد بر این تزویر
نگه می کرد غار تیره با خمیازه جاوید.
اخوان ثالث - سترون
+محاق: سه روز آخر ماه که پس از بدر(کامل شدن) محو می شود.
+سترون:عقیم / نابارور
در اندوه غریبان در آه بی نصیبان
درآن شبنم در آن گل در عشق پاک بلبل
در ایام بهاران در آب چشمه ساران
در آن سرگشتگی ها در این گم گشتگی ها
نشانی از تو میبینم سراغی از تو میگیرم.
...
_مهدی سهیلی