قصه مرگ تو را ناگه شنیدن زود بود
در عذایت جامه را از تن دریدن زود
بود رفتی تو کردی عزیزانت همه ماتم نشین
این زمان از آشیان خود پریدن زود بود
روزی که منو بدن به خاک اونی که بیشتر اذیتم کرده بیشتر گریه میکنه !
اونی که نخواسته منو ببینه ، میاد برا دیدن جنازم !
اونی که دستمو نگرفت ، جلوتر از همه میره زیر تابوتم !
اونی که نخواست سلامم کنه ، میاد واسه خدافظی !
عجب روزی اون روز ...
زخم زبان هایش اگر به نشود به باشد
کاش زندگی از آخر به اول بود..
پیر بدنیا می آمدیم..
آنگاه در رخداد یک عشق جوان میشدیم..
سپس کودکی معصوم می شدیم و در
نیمه شبی با نوازش های مادر آرام میمردیم…!!!
غروب جمعه …
از زندگی من دلباز تر است
تو زندگی خیلی از ما یه شبایی بوده که فقط خدا میدونه چجوری سر کردیم تا صبح
یه لحــظــه هایــی تو زندگی هست که سر جمع دو دقیقه هم نبوده
اما یادش یه عــمـــر آدمو داغون می کنه…
هرجایی تو هستی دلم اونجا رو میخواد A❤
فاصلهها هیچوقت دوست داشتن را کمرنگ نمیکند
بلکه دلتنگی را بیشتر میکند ...A❤