انجمن های تخصصی فلش خور

نسخه‌ی کامل: فقط برای همین امشب، تصور کنیم که زن و شوهر هستیم*طنز*
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
صفحه‌ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15
یک خانم و یک آقا که سوار قطاری به مقصدی خیلی دور شده بودند، بعد از حرکت قطار متوجه شدند که در این کوپه درجه یک که تختخواب دار هم میباشد ، با هم تنها هستند و هیچ مسافر دیگری وارد کوپه نخواهد شد.
ساعتها سفر در سکوت محض گذشت و مرد مشغول مطالعه و زن مشغول بافتنی بافتن بود.
شب که وقت خواب رسید خانم تخت طبقه بالا و آقا تخت طبقه پایین را اشغال کردند. اما مدتی نگذشته بود که خانم از طبقه بالا، دولا شد و آقا را صدا زد و گفت: ببخشید! میشه یه لطفی در حق من بفرمایید؟
- خواهش میکنم!
- من خیلی سردمه. میشه از مهماندار قطار برای من یک پتوی اضافی بگیرید؟
- من یه پیشنهاد دارم!
- چه پیشنهادی؟
- فقط برای همین امشب، تصور کنیم که زن و شوهر هستیم.
زن ریزخندی کرد و با شیطنت گفت:
- چه اشکال داره ، موافقم!
- قبول؟
- قبول!
- خب، حالا مثل بچه آدم خودت پاشو ، برو از مهموندار پتو بگیر. من خوابم میآد. دیگه هم مزاحم من نشوBig Grincry girl
باحال بود ممنونSmile
خيليييي خنده دار بود
بيچاره چه ضدحالي خورد!
واقعا تصور اون ضد حال هم مشکله.فکر کن...
اولش منحرف....................ولی بعدش جالب..............Big Grin
به خاطر اولش شرمنده،برای آخرش ممنونBig Grin
باحال بود
Tongue
بی حال بید خیلی زیاد
ممنون
حامد جون خیلی حال کردم
صفحه‌ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15