انجمن های تخصصی فلش خور

نسخه‌ی کامل: سلنا گومز دارد نگرشش را نسبت به کامیابی و سعادت تغییر می‌دهد
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
 سایت MarketWatch  به تازگی به بررسی دیدگاه‌های سلنا گومز در باب کامیابی، شادی و سبک زندگی، و مقایسه آن با شیوه اکثر مردم آمریکا و نظر پژوهشگران درباره آن پرداخته است. 

سلنا گومز می‌گوید که برای اینکه احساس خوبی داشته باشد به چیرهای مادی نیازی ندارد. پژوهشگرانی که در این زمینه تحقیق و پژوهش می‌کند معتقدند که آمریکایی‌ها می‌بایست هر چه بیشتر از نگرش او تبعیت بکنند.

تحقیقات اخیر نشان می‌دهد که اکثر افراد کامیابی و موفقیت را با پول تعریف می‌کنند؛ اینکه چقدر پول دارند، چقدر خرج می‌کنند و اینکه چه چیزهایی به دست می‌آورند. اما برای سلنا گومز که با ثروت 50 میلیون دلاری‌ای تقریبا می‌تواند هر چیزی را که دلش می‌خواهد بخرد کامیابی معنای دیگری دارد.

او در مصاحبه‌ای که در اکتبر 2018 با مجله ELLE داشت بیان کرد که در حال فروش شماری از املاک گرانقیمت خود شامل یک خانه 3.3 میلیون دلاری در کالاباساس واقع در کالیف، و ویلای 2.8 میلیون دلاری‌اش در استودیو سیتی و عمارت 3 میلیون دلاری‌اش در تگزاس است. اما با این حساب، پس خودش می‌خواهد کجا زندگی کند؟ بنا بر آنچه که گفته شده، او هم‌اکنون در یکی از نواحی حومۀ لس آنجلس به نام اُرنج کانتی زندگی می‌کند. جایی که او می‌تواند در آن کارهایی را انجام بدهد که ثمرات آن را چیزهای مادی نمی‌توانند برای او به ارمغان بیاورند.

او در مصاحبه با مجلۀ ELLE بیان کرد که: «من آدم مادی‌گرایی نیستم. [دوستانم] هرگز بر این اساس دربارۀ من قضاوت نمی‌کنند. من دوست دارم که حال خوبی بگیرم، دوست دارم که چیزهای خوب داشته باشم... اما مساله‌‌ای که هست این است که آیا این ربطی به ارزش من دارد؟ شما می‌توانید چیز خوبی بخرید و حس خوبی بهتان دست بدهد، اما آیا این به ارزش و قیمت من ربطی دارد؟»

او هم‌اکنون در حال بازگشت به چیزهای ضروری و اصلی است – خرید کمتر، اجناس کمتر. او در ادامه گفت که: «یک لحظه فکر می‌کنم که کار به‌خصوصی را انجام دادم چون فکر می‌کردم باید انجامش بدهم. مثلا، روزی یکی از دوستانم به من نگاه کرد – آن موقع سر میز نهار بودیم و تصور من این بود که چیزی را خریداری کرده‌ام؛ دوستم در همان حال یک جورهایی به من نگاه کرد و گفت "فکر نمی‌کنی یک چیزی کم باشه؟"»

سلنا گومز دارد خود را در مقابل گرایش گسترده‌ای که نسبت به چیرهای مادی در آمریکا به وجود آمده قرار می‌دهد. بنا به گزارش فوربس زنان آمریکایی به طور متوسط 30 دست لباس دارند، بسیار بیشتر از 9 دست لباسی که مربوط به سال 1930 می‌شود. همچنین بنا بر این گزارش، مساحت متوسط خانه‌های نوساز به طور متوسط 2478 فوت مربع است که بسیار بیشتر 983 فوت مربعی است که مربوط به سال 1950 می‌شود – که به تبع می‌توان این آمار را به سایر چیزهای نیز که امریکایی خریداری می‌کنند بسط داد.

هم‌اکنون تقریبا نیمی از امریکایی معتقدند که خانه‌شان انباشته از چیزهایی است که دیگر از آن استفاده‌ای نمی‌کنند؛ و بنا بر بررسی که توسط ClearVoice Research انجام شده، از هر 7 آمریکایی یک نفر در خانه‌ اتاقی دارد که به اشغال کامل خرت‌وپرت‌هایی در آمده است که دیگر برای او کاربردی ندارد. و وقتی مردم خانه‌هایشان را انباشته از وسائل می‌کنند، به تبع آن به سمت انبارهای عمومی گرایش پیدا می‌کنند. سازمان انبارداری اعلام کرده است که آمریکایی‌ها سالانه 24 میلیارد دلار هزینه می‌کنند تا وسایل اضافه‌شان را در 2.3 میلیارد فوت مربع انبار که برابر با 46.000 آکر می‌شود نگهداری کنند.

تمام این‌ها به این خاطر است که مردم کامیابی و موفقیت را هم‌تراز با خریدن اجناس تصور می‌کنند – حالا این جنس می‌تواند خانه باشد، یا ماشین یا هر چیز دیگر. پژوهشی که در سال 2017 توسط Discover صورت گرفت نشان داد که پاسخ‌دهندگان برای آنکه احساس کامیابی بکنند نیاز دارند که در خانه‌ای به ارزش دو برابر آنچه هم‌اکنون در آن زندگی می‌کنند به سر ببرند. همچنیین در این پژوهش، آمریکایی‌ها گفته بودند که برای آنکه احساس کامیابی به آن دست بدهد نیاز دارند که خودرویی به ارزش دو برابر آنچه هم‌اکنون در اختیار دارند سوار شوند.

اما حقیقت آن است که تمامی این چیزها باعث نمی‌شود که ما آدم‌های شادتری باشیم. در گزارشی که در سال 2017 توسط Harris Poll صورت گرفته، آمده است که تنها 33 درصد از آمریکایی ها خود را شاد می‌دانند. همچنین در این بررسی آمده بود که نزدیک به 40 درصد از آمریکایی‌ها خیلی کم پیش می‌آید که به تفریحات و فعالیت‌هایی مشغول شوند که از آن لذت می‌برند.

بنا به گفته روانشناش فلوریدایی اریکا مارتینز در مصاحبه با سایت Moneyish: «وقتی شما نگاه به آدم‌هایی می‌کنید که واقعا شاد هستند و در زندگی‌شان احساس کامیابی می‌کنند، متوجه می‌شوید که این افراد حقیقتاً تمرکزشان بر چیزهای مادی نیست، بلکه تمرکز آنها بیشتر بر آن است که چگونه می توانند تاثیرگذار باشند و دنیا را به محل بهتری برای زندگی تبدیل کنند.» پاکس تاندون روانشناس مثبت‌گرا و مولف کتاب «آگاهی اصل است»، با این حرف موافق است و به سایتMoneyish  می‌گوید مفید بودن شیوه‌ای که او همواره به افراد برای تجربه احساس‌های ژرف‌تر کامیابی توصیه می کند. او می‌گوید: «شرکت در کارهای داوطلبانه جهت خدمت به دیگران از بهترین شیوه‌های کسب احساس شادی و سعادت و کسب احساس ارزشمند بودن است.» همچنین مطالعه‌ای که در دانشگاه هاروارد صورت گرفته نشان داده است که گشودن آغوش خود بر جامعه باعث می‌شود که افراد شادتر و طولانی‌تر زندگی کنند.

تمام این‌ها چیزی است که گومز نیز هم‌اکنون مشغول انجام آن است – او هم‌اکنون به طور داوطلبانه در سازمان جهانی مبارزه با خرید و فروش انسان فعالیت می‌کند؛ و معتقد است فعالیتش در آنجا به او نسبت به جایگاهی که در آن قرار گرفته است احساس اطمینان بیشتری می‌بخشد: «مدت‌هاست که در حال کار کردن بوده‌ام، و از اینکه در زندگی‌ام چیزی را بگیرم خوشم نمی‌آید، فقط دوست دارم که خدمت بکنم.» «الان نسبت به جایگاهی که درش قرار دارم حس اطمینان کاملی دارم. احساس تزلزل و عدم ثباتِ عاطفی نمی‌کنم. یا مثل قبل احساس نمی‌کنم که از پسِ کنترل عواطفم بر نمی‌آیم. این وضعیت به‌نوعی شبیه این است که انگار خودم را ذره‌ای بیشتر شناخته باشم. البته که خودم را به‌طور کامل درک نکرده و نشناخته‌ام. اما در کل حس خوبی دارد.»


متن مصاحبه کامل سلنا گومز با مجله ELLe - اکتبر 2018 از آدرس زیر:

flashkhor.com/forum/showthread.php?tid=270821


سلنا گومز دارد نگرشش را نسبت به کامیابی و سعادت تغییر می‌دهد 1
کلیسا و اخلاق می گوید: «کارهای بد و تجمل پرستیِ یک نسل، یک ملت را به نابودی می کشد.» اما عقل من می گوید: هنگامی یک ملت رو به نابودی می رود که از نظر فیزیولوژیکی و غریزی رو به تباهی گذاشته باشد. آن گاه کارهای بد و تجمل پرستی از پی می آیند. (یعنی، نیاز به محرکه هایی هر چه قوی تر و دم‌به‌دم تر که هر طبیعت و غریزه فرسوده ای خوب با آنها آشنا است). 

غروب بتان، فریدریش نیچه، بخش «خطای بزرگ»، پاره 2.
بارها متذکر شده ام که اگر کار و زحمت حریصانه و جدیت کورکورانه باعث ثروت و افتخار شود، در عوض حساسیت اعضای بدن را برای بهره گیری از این ثروت و افتخارات از بین می بَرَد! بارها متذکر شده ام که این داروی اساسی برای ملال و شیدایی ها، حواس را کند و روح را در برابر هر تحریک جدید بی حس می کند! (کوشاترین دوران ها که همان دوران ماست، نمی داند با کار و پول خود چه کند، جز اینکه باز کار بیشتر و پول بیشتر باشد: آخر برای خرج کردن ذکاوت بیشتری لازم است تا برای به دست آوردن...! بگذریم، ما هم بالاخره نوه هایی خواهیم داشت...). 

فریدریش نیچه، دانش طربناک، کتاب اول، پاره 21.