انجمن های تخصصی فلش خور

نسخه‌ی کامل: «شیفتگی‌ها» مرا در مقابل خودم قرار می‌داد
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
«شیفتگی‌ها» مرا در مقابل خودم قرار می‌داد 1


رمان «شیفتگی‌ها» نوشته خابیر ماریاس با ترجمه مهسا ملک مرزبان رونمایی شد.
به گزارش ایسنا، مراسم رونمایی و جشن امضای رمان «شیفتگی‌ها» نوشته‌ خابیر ماریاس، نویسنده‌ اسپانیایی با حضور مهسا ملک‌مرزبان مترجم اثر و جمعی از علاقمندان کتاب در روز بیست‌وسوم اسفند ۹۷ در کتابفروشی «آموت» برگزار شد.
در ابتدای مراسم مهسا ملک مرزبان درباره‌ شروع فعالیت در حوزه‌ ترجمه یادآور شد: من ترجمه را از سال ۷۳ و با انجام پروژه‌های دانشجویی خود آغاز کرده‌ام، اما اولین کار جدی خود را ترجمه‌ فیلمنامه‌ «فانی و الکساندر» نوشته‌ اینگمار برگمن می‌دانم که در مجموعه‌ «صد سال سینما، صد فیلمنامه» در نشر «نی» منتشر شد. دبیر آن مجموعه جناب آقای هوشنگ گلمکانی بود و من بسیار خوش‌شانس بودم که توانستم چنین قدم بزرگی را با حمایت آقای "همایی" مدیر این نشر بردارم. ترجمه‌ این فیلمنامه از تجربیات افتخارآمیز و از عوامل موفقیت من در حوزه‌ ترجمه است.
یوسف علیخانی -نویسنده و مدیر نشر آموت- سپس با بیان این‌که نام مهسا ملک‌مرزبان او را به یاد پل استر می‌اندازد، از او پرسید چطور با وجود این‌که آثار پل استر در جهان جزء پرفروش‌ها محسوب می‌شوند در ایران آن‌ها را به پست‌مدرن می‌نامند، آیا این بدان معنا نیست که ما اصولا پرفروش‌های جهانی را کتاب‌های قدرتمندی نمی‌دانیم؟
ملک‌مرزبان  نیز در پاسخ به این سوال اظهار کرد: دو کتابی که از کتاب‌های این نویسنده ترجمه کرده‌ام در زمره‌ کتاب‌های پرفروش او قرار نمی‌گیرد. پل استر رمان‌های پرفروش زیادی دارد اما کتاب‌های «سفر در اتاق تحریر»، «بخور و نمیر» و سه‌گانه نیویورک او کتاب‌های متفاوتی هستند که خیلی‌ خوب از آن‌ها استقبال شد و توانست هم مخاطب عام و هم مخاطب خاص را جذب کند. اما به عقیده‌ شخصی من پرفروش بودن یک اثر الزاما یک ویژگی منفی برای‌ کتاب نیست و حتی می‌تواند آن را یک ژانر دانست. به‌طوری که برخی از نامداران عرصه‌ ادبیات خودمان علاقمند به پرفروش شدن کتاب‌های خود هستند و حتی در این راستا تلاش هم کرده‌ند. اگرچه که برخی از آن‌ها موفق نبوده‌اند. موفقیت آثار پل استر در ایران دو دلیل دارد: اول ناشر خوب و دوم داشتن مترجمان خوب نظیر شهرزاد لولاچی، لیلا نصیری‌ها،  بابک تبرایی، خجسته کیهان، الهه دهنوی و امیر احمدی‌آریا.
علیخانی در ادامه سخنان این مترجم افزود: به گفته‌ هادی تقی‌زاده همه‌ ما نویسندگان و مترجمان علاقمند به پرفروش شدن اثر خود هستیم اما وقتی با شکست مواجه می‌شویم به جای پیدا کردن ایراد کار خود، آثار پرفروش را دلیل عدم مقبولیت و شکست آثار خود می‌دانیم.

مهسا ملک‌مرزبان  همچنین درپاسخ به این سوال که با وجود دو ترجمه از کتاب «بودن» چرا این کتاب را برای ترجمه انتخاب کرده و نگران  استقبال نشدن از کتاب نبوده است، توضیح داد: بعد از تماشای فیلم بسیار خوب این کتاب، به خواندن اصل کتاب علاقمند شدم، چون همه‌ ما می‌دانیم که در یک فیلم به همه‌ وجوه کتاب پرداخته نمی‌شود. بعد از آن که با کمک آقای علیخانی موفق به پیدا کردن نسخه‌ اصلی کتاب شدم در نهایت شگفتی متوجه شدم که نویسنده‌ فیلمنامه هم نوشته‌ خود آقای کاشینسکی است.  با وجود مفاهیم موجود در کتاب «بودن»، ترجمه‌ آن برای من بسیار ارزشمند بود و این مسئله باعث شد چندان به بخش مالی این اثر فکر نکنم.

در ادامه مراسم ملک‌مرزبان جهان ذهنی خابیر ماریاس را بسیار شبیه‌ جهان اندیشه‌های خود دانست و خاطرنشان کرد: ماریاس ما را به تاریک‌ترین نقاط ذهن‌مان می‌برد و خواننده را متوجه بخش پنهان و هزارتوهای درونی‌اش می‌کند. رمان «شیفتگی‌ها» مدام منِ مترجم را مقابل خودم قرار می‌داد و مطالعه آن مرا با چالش‌هایی مواجه می‌کرد و به این فکر وامی‌داشت که اگر در موقعیت شخصیت‌های داستان بودم چه واکنشی از خود نشان می‌دادم. ماریاس نویسنده‌ای است که آینه‌ای به دست مخاطب خود می‌دهد و ما را دعوت به تامل می‌کند و از ما می‌خواهد که جرات کنیم و بایستیم و ببینیم. او ما را به تحلیل خودمان و رفتارهای‌مان وامی‌دارد و با مفاهیمی ملموس‌تر همراه می‌کند.
یوسف علیخانی با اشاره به انتشار داستان‌هایی از  ملک‌مرزبان، از او پرسید آقای نجف دریابندری حرف جالبی می‌زند و می‌گوید که همه‌ ما مترجم‌ها یک روزی دوست داشتیم نویسنده باشیم.آیا تو نترسیدی از این‌که مردمی‌که به عنوان مترجم می‌شناسند در برابر مهسا ملک‌مرزبانِ نویسنده، گارد بگیرند؟
ملک‌مرزبان  هم به این سوال پاسخ منفی داد و گفت: البته من هیچ‌وقت دوست نداشتم نویسنده شوم. دوست داشتم فیلمساز بشوم و این علاقه ریشه در دوران کودکی‌ام دارد. وقتی که پدرم فیلم می‌ساخت و آن‌ها را در خانه به نمایش می‌گذاشت و من فکر می‌کردم بالاخره من هم فیلم‌های خودم را می‌سازم. من علی‌رغم این‌که مخاطب قصه‌گوهای خوبی مثل مادربزرگ و پدرم بودم هیچ‌وقت رویای نویسنده شدن نداشته‌ام. اولین قصه‌های به دعوت شرمین نادری برای در مجله کرگدن منتشر کردم.
در پایان، این مترجم  ضمن تشکر از همراهی  همسرش و لطف یوسف علیخانی،اظهار کرد: یوسف علیخانی از ناشران خوب کشور ماست و می‌دانیم برای کسی که کار می‌کند همیشه موانع بسیاری وجود دارد. اما می‌دانیم دیکته‌ نانوشته غلط ندارد و اگر من یا یوسف علیخانی و تک تک شمایی که اینجا هستید و یا این برنامه را دنبال می‌کنید اگر از قضاوت های دیگران بترسیم، حتی یک قدم هم نمی‌توانیم برداریم. از قضاوت‌ها نترسید و از زندگی خود لذت ببرید.


«شیفتگی‌ها» مرا در مقابل خودم قرار می‌داد 1