انجمن های تخصصی فلش خور

نسخه‌ی کامل: 7 اتفاق وحشتناک دنیا طی دو قرن اخیر
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
7 اتفاق وحشتناک دنیا طی دو قرن اخیر
شاید در نظر اول بردن نام اتفاق وحشتناک برای این حوادث کمی اغراق آمیز باشد، اما قرار گرفتن در این شرایط، بسیار وحشتناک‌تر از دیدن لحظه‌ای یک موجود خوفناک است، چون شخص درگیر داستان هر لحظه انتظار دیدن یک چیز عجیب و غریب را کشیده و یک ترس دائمی را همه جا با خود حمل می‌کند. در نظر داشته باشید که این داستان‌های بلند، حاوی 7 اتفاق وحشتناک دنیا در صد سال اخیر، در 7 قسمت تقسیم شده‌ و هر قسمت یک داستان را روایت می‌کند.
قسمت اول:
نامه آلبرت فیش
آلبرت فیش یک آزار دهنده و شکنجه‌گر کودکان بود. (وی مجموعه‌ای از تجهیزات مخوف برای خود داشت که توسط خودش ادوات جهنم نام گذاری شده و ساطور قصابی تنها یکی از آن‌ها بود) وی یک قاتل سریالی، آدمخوار و روان‌پریش جنسی بود که اعضا و جوارح خودش را حتی قطع می‌کرد. اما در کنار همه اینها، این پدید آورنده یک اتفاق وحشتناک در دوره‌ای خاص از تاریخ، ویژگی شخصیتی دیگری نیز داشت که از این هیولا یک شخصیت حتی وحشتناک‌تر نیز می‌ساخت، “اصرار وی برای کینه توزی” (شخص بدون کلاه در تصویر، آلبرت فیش است)
7 اتفاق وحشتناک دنیا طی دو قرن اخیر 1
این نامه هراسناک و بی‌نام که به مادر یکی از آخرین قربانیان شناخته شده وی، گریس باد (Grace Budd) ده ساله، نوشته شده را بخوانید، نامه‌ای که به تشریح یک اتفاق وحشتناک در طول تاریخ می‌پردازد. در این نامه ابتدا با احترام نوشته شده “دوست عزیز، خانم باد” که این تنها قسمت مودبانه نامه است. در ادامه مخوف‌ترین قسمت نامه را می‌بینید که به طور حتما بسیاری در میانه‌ها از خواندن آن دست خواهند کشید. کمتر کسی ممکن است بعد از خواندن این متن، جنایت آلبرت فیش را به عنوان یک اتفاق وحشتناک ، مشمئز کننده و غیر قابل تصور در قرن اخیر عنوان نکند.

در روز یکشنبه سوم جولای 1928، من به منزل شما سر زده و یک ظرف پنیر ترد و توت فرنگی برای شما آوردم. ما ناهار خوردیم. گریس در بالین من نشست و من را بوسید، اما در همین هنگام فکری به سرم زد تا این دخترک را بخورم. یا استفاده از یک حقه و وانمود کردن برای بردن او به یک مهمانی، شما با آمدن وی همراه من موافقت کردید. من او را به یک خانه متروک و خالی از سکنه، که پیشتر مهیا کرده بودم، برده و از اون خواستم تا در محوطه بیرونی باقی بماند. در حالی که او مشغول چیدن گل‌های وحشی بود، من به طبقای بالایی رفته و تمامی لباس‌های خود را در آوردم، چون می‌دانستم در غیر این صورت، تمامی خون او سرتاسر لباس من را کثیف خواهد کرد. سپس به لبه پنچره رفته و گریس را صدا زدم و در همین حین در کمد دیواری پنهان شدم. وقتی که او بعد از آمدن به طبقه بالایی من را کاملا عریان دید، شروع به گریه کرده و تلاش کرد تا به طبقه پایین فرار کند، اما من گریس را به چنگ آورده و در همین حین که می‌گفت “به مادرم خواهم گفت”، لباس‌هایش را از تنش جدا کردم. آخ که چقدر لگد می‌زد و بر روی بدن من چنگ می‌انداخت. گریس را تا سر حد مرگ خفه کردم و سپس اندام مرده او را به قطعات کوچک‌تر برش دادم تا بتوانم گوشت را به اتاق‌های خود آورده و بعد از طبخ آن را بخورم. نمی‌توانی تصور کنی که گوشت ران وی چقدر ترد و لذیذ بود. البته، خوردم تمامی بدن وی 9 روز زمان برد. این را بدان که من به او تجاوز نکردم و دختر تو به عنوان یک باکره مرد، هرچند دوست داشتم تا قادر به انجام این کار باشم.

او دستگیر شد و بعد از اعتراف به جرم خود، در سال 1936 در زندان شهر نیویورک اعدام شد. قسمتی از متن نامه ارجینال را در تصویر زیر می‌توانید مشاهده کنید. آیا می‌توان حس و حال این مادر را حین خواندن نامه و در ادامه تا آخر عمر در کلمات جای داد؟
قسمت دوم:
نامه‌های نگهبان
ممکن است که این داستان وهم‌آور را به خاطر داشته باشید، چون یک اتفاق وحشتناک دنیا است که اخیرا کاملا عمومی شده است. یک خانواده اهل ایالت نیوجرسی ایالات متحده آمریکا، از مالک پیشین منزل مسکونی خود بعد از دریافت سه نامه بسیار نگران کننده شکایت کرد، نامه‌هایی که ارسال کننده آن خود را “نگهبان” خطاب کرده بود. در این نامه ناشناس، به طرز وحشتناکی با بازی با لغات، به سه فرزند خانواده برادوس (Broaddus) با عنوان “خون جوانی که شما برای من آورده‌اید” اشاره شده بود. در این نامه سوالات غیرقابل تفسیری نیز همچون “آیا آنان تاکنون پی به چیزی که درون دیوارها است برده‌اند؟” دیده می‌شد. جمله جمله‌ این نامه‌ها لرزه به تن اعضای این خانواده انداخته بود، چون هر لحظه انتظار پدید آمدن یک اتفاق وحشتناک از سوی این فرد ناشناس را داشتند.
7 اتفاق وحشتناک دنیا طی دو قرن اخیر 1
در بالا می‌توانید گوشه‌ای از متون ارسال شده توسط این شخص ناشناس را مشاهده کنید که با عمومی شدن، یک اتفاق وحشتناک را در دهه اخیر رقم زد. ارسال کننده نامه که به نظر می‌رسد زمانی مالک خانه بوده، مدعی شده بود که با تمرکز خاصی همواره از خانه دیده بانی می‌کند. گویا در دهه 1920 مسئولیت صیانت از این خانه بر عهده پدربزرگش بوده و در دهه 1960 نیز پدرش این وظیفه را بر عهده داشته است، وظیفه‌ای که اکنون بر گردن او قرار دارد. او از دلیل سکونت این خانواده در این منزل ابراز تعجب کرده و گفته که درصدد است تا دلیل این امر را پیدا کند.

اعضای یک خانواده در چنین شرایطی، هر لحظه انتظار ورود وحشیانه یک نفر یا دسته‌ای از افراد را به منزل خود دارند، یک اتفاق وحشتناک که تصور واقعی شدنش، ترسی همیشگی را به وجود آن‌ها منتقل می‌کند.
[img]//gadgetnews.net/wp-content/uploads/2016/10/iffj0iitjyyo9u1zsigw.jpg[/img]

شکایت خانواده برادوس، که تاکنون پرونده آن بسته نشده است، بعد از ترک کامل خانه بخاطر نگرانی از امنیتی جانی‌شان ثبت شد. پایه این دادخواهی گله از صاحب خانه پیشین بود که به نظر می‌رسد کاملا از جریان “نگهبان” با خبر بوده، اما به خود زحمت اطلاع به خریدار جدید را نداده است. در فوریه سال 2015 (بهمن ماه سال گذشته) این خانه به حراج گذاشته شد، اما بعد از جلب شدن توجه رسانه‌های عمومی به سمت این اتفاق وحشتناک ، از لیست حراج خارج شد. جالب است بدانید از آن جایی که هیچ‌کس حاضر نشده بود تا مبلغ هنگفتی برای خرید چنین خانه خوفناکی پرداخت کند، خانواده برادوس ماه گذشته تصمیم گرفت حال که پرونده هنوز جاری و بلاتکلیف است، خانه کنونی را خراب کرده و دو ساختمان جدید در آن بسازد، اما آیا بعد دریافت نامه‌های تهدیدآمیز از سوی یک فرد “مراقب خانه”، این تصمیم درستی است؟
قسمت سوم:
دزد قبر روسی
در این مورد، یک عکس حتی مات شده، حرف‌های زیادی برای گفتن داشته و حس خوف حادثه را منتقل می‌کند.
7 اتفاق وحشتناک دنیا طی دو قرن اخیر 1
این تنها یکی از 29 عروسک ساخته شده از اجساد زنان مومیایی شده‌ای است که در منزل آناتولی مسکوین (Anatoly Moskvin) چهل و پنج ساله به طور اتفاقی پیدا شد. هر کدام از این عروسک‌های شبیه انسان، به صورت ماهرانه‌ای حتی از قسمت دستان و صورت پوشانده شده بودند که برخی از آن‌ها بر روی لوازم خانه و برخی دیگر در قفسه قرار داشتند. یکی از آن‌ها شباهت زیادی به Teddy Bearداشته و با سر یک حیوان بر روی گردن دیده می‌شد.

تا اینجا نمی‌توان این مورد را یک اتفاق وحشتناک خطاب کرد، مگر اینکه در ادامه بگوییم در گزارشات روزنامه انگلیسی میرور (The Mirror) آمده که بدن این عروسک‌ها، متعلق به اجساد دختران 3 تا 12 ساله‌ای بوده که از قبر ربوده شده‌اند. این روزنامه همچنین مدعی شده که این فرد از ساخت و گردآوری چنین مجموعه هراسناکی، هدف مشخصی را در ذهن داشته است:

آناتولی مسکوین، که به 13 زبان زنده دنیا صحبت کرده و توسط برخی یک نابغه خطاب می‌شود، برای هر یک از اجساد مومیایی شده یک نام مشخص کرده و برای آنان جشن تولد تدارک می‌دیده است. وی همچنین اطلاعات خود درباره هر یک از اجسادی که می‌ربود را افزایش داده و مطابق با زندگی‌نامه هر فرد، رویه‌ای متفاوت برای درست کردن بدن عروسک دنبال می‌کرد.

رفتارهای ترسناک وی گویا زمانی که والدینش برای سورپرایز کردن به دیدن وی رفتند، آشکار شد. هر چند در سال 2011 پلیس محلی وی را دستگیر کرد، هرگز دلیل موجهی و روشنی برای نگه داشتن وی در پشت میله‌های زندان پیدا نشد.
قسمت چهارم:
حوادث خانه شبح‌وار
در آگوست سال 2006 میلادی، گروهی از دختران پیش از شروع شدن سال آخر دوره دبیرستانشان، به سمت شهر مادری خود در وورتینگتون ایالت اوهایو (Worthington, Ohio) در حرکت بودند. شب خسته کننده بعد از اقامت، تبدیل به یک اتفاق وحشتناک شد، زمانی که آن‌ها تصمیم گرفتند تا به مکانی که کودکان محلی آن را “خانه شبح‌وار” می‌دانستند، سرک بکشند. این مکان دارای یک حیاط بزرگ بسیار سرسبز و درختانی بلند بوده و درست در طرف مقابل یک قبرستان قرار داشت. دختران نوجوان تصور می‌کردند که این منزل متروکه است، اما متاسفانه کاملا در اشتباه بودند.
7 اتفاق وحشتناک دنیا طی دو قرن اخیر 1
این اولین دفعه‌ای نبود که الن اس دیویس (Allen S. Davis) منزوی و 41 ساله، که به همراه مادر خود در این خانه زندگی می‌کرد، پذیرای دسته‌ای از مهمانان ناخوانده بود. او یک اسلحه برای محافظت از خود داشت که به محض دیدن دخترها، بد ندانست تا چند تیر هشدار شلیک کند، چون این روش در چنین مواقعی شدیدا کارساز ظاهر شده بود، اما متاسفانه این بار، یکی از تیرهای اسلحه قدیمی خودسر عمل کرده و مستقیما به سر یک دختر 17 ساله در میان این گروه دختران اصابت کرد.

به طور معجزه آسایی این دختر از مرگ حتمی نجات پیدا کرد و عواقب این اتفاق شدیدا در میان مردم محلی تاثیر گذار شد. بسیاری معتقد بودند که دیویس تقریبا مردی بیمار از لحاظ روحی است، اما همچنان به طور هوشیارانه از دارایی خود محافظت می‌کند. در ادامه این حادثه فاکس نیوز در سال 2007 گزارش داد:

پلییس تشخیص داده که این گروه از دختران مقصر این حادثه نبوده‌اند، چون به میزان زیادی به محدوده تحت تملک دیویس نزدیک نشده و به طور واضحی قابل مشاهده نبودند، اما دیویس نیز از طرف دیگر در بازجویی گفته که قصد آسیب رساندن به هیچ شخصی را نداشته است. نهایتا وی در دادگاه به دو مورد حمله تبهکارانه متهم شد تا بیش از این ماجرای یک اتفاق وحشتناک دنیا در سال 2006، به کندوکاش در زندگی مرموز شخصی وی ادامه پیدا نکند.

مادر دیویس در سال 2009، در حالی که فرزندنش مشغول سپری کردن دوران 19 ساله زندان خود بود، از دنیا رفت. همچنین در سال 2013 خانواده دختر 17 ساله تیر خورده از ناحیه سر اعلام کردند که فرزندشان به میزان 90% بهبودی پیدا کرده است. در همان سال، در یک مزایده این خانه به تملک شخصی درآمد که تصمیم داشت به طور کامل محل را بازسازی کند.
قسمت پنجم:
سرقت اتوبوس مدرسه در چوچیلا
در جولای سال 1996، 26 کودک در رده سنی 5 تا 14 سال همانند دیگر روزها در اتوبوس مدرسه خود، در مسیر خانه‌هایشان در شهر چوچیلا (Chowchilla، شهری در شهرستان مادرا ایالت کالیفرنیا) قرار داشتند. همه چیز به خوبی و خوشی پیش می‌رفت تا زمانی که توسط یک ون از کار افتاده جاده بسته شده و گروهی از مردان نقاب‌دار سلاح به دست، به سمت درب جلویی اتوبوس یورش بردند. کودکان و راننده اتویوس در یک اتفاق وحشتناک دنیا در قرن بیستم، به تعدادی خودروی ون منتقل شده و طی زمان حدود 11 ساعت در گرمای طاقت فرسایی به محلی دیگر برده شدند. نهایتا خودروها در نزدیکی یک معدن سنگ در نزدیکی لایو مر (Livermore) توقف کردند، مکانی که 100 مایل با چوچیلا فاصله داشت.

کار مشقات بار و وحشتناک درست از این محل آغاز شد. در بازبینی حادثه در سال 2015، سی‌ان‌ان با جمعی از قربانیان حادثه همچون لیندا کارهو (Lynda Carrejo) صحبت کرد که در آن زمان، در سال چهارم ابتدایی مدرسه تحصیل می‌کرد. او در این برنامه گفت:

آدم ربایان از هر کودک نام، سن، آدرس محل زندگی و تلفن منزل را سوال کرده و همچنین بخشی از لباس‌ها و دیگر متعلقاتشان را از آن‌ها گرفتند، اما هرگز در مورد اینکه چرا اقدام به این کار کرده‌اند، صحبتی به میان نیاورند. تنها با داشتن چراغ‌هایی برای روشن کردن معدن تاریک، آدم ربایان به کودکان و همچنین راننده اتوبوس دستور دادند تا وارد چیزی که شبیه یک قبر بزرگ بود شوند، یعنی یک کامیون متحرک مخفی در زیر زمین. این کامیون دفن شده در دل زمین، همانند یک تابوت و سنگ قبر برای ما بود. در واقع آن شبیه یک تابوت بزرگی بود که همه ما را یکجا در دل خود نگه می‌داشت.

هر یک از گروگان‌ها مجبور بودند تا با تجربه کردن یک اتفاق وحشتناک ، از یک نردبان متصل به انتهای خودروی مخفی پایین برود. در این مکان غذای بسیار کمی موجود بود، اما نبود هیچ گونه تهویه هوا برای نفس کشیدن راحت مشکل بزرگ‌تری به شمار می‌آمد. بعد از 16 ساعت، تنها فرد بزرگسال گروه، یعنی راننده ، به همراه تعداد دیگری از کودکان یک ایده برای فرار پیدا کردند. آن‌ها تصمیم گرفتند تا لوازمی را بر روی هم انباشته کرده و ارتفاع بلندی درست کنند تا به سقف خوردو رسیده و با باز کردن درب آن، امکان فرار خود را میسر کنند.
7 اتفاق وحشتناک دنیا طی دو قرن اخیر 1
خوشبختانه پیدا کردن عاملان این اتفاق وحشتناک در آن زمان برای پلیس پر دردسر تمام نشد، چون یکی از آن‌ها فرزند مالک معدن سنگ بود. هر سه نفر آدم ربایان در خانواده‌هایی ثروتمند بزرگ شده بودند، از همین رو درخواست غرامت 5 میلیون دلاری موضوعی بسیار گیج کننده است که البته توسط وکیل آن‌ها، “حرص و طمع زیاد” عنوان شد. دو نفر از این گروه تبهکار تاکنون توانسته‌اند آزادی مشروط خود را به دست بیاورند و نفر سوم، که خرابکاری‌های زیادی در زندان نیز کرده است، احتمالا در سال 2018 آزادی مشروط خود را کسب خواهد کرد. یکی دیگر از قربانیان این حادثه، برون هاید (Brown Hyde) در گفتگو با سی‌ان‌ان گفته:

برای یک شخص 50 ساله (اشاره به سن کنونی خود)، ترسیدن از تاریکی اتفاقی عادی نیست! (اما متاسفانه وی از آن زمان تاکنون با لامپ روشن اتاق به خواب شبانه رفته و هر از چند گاهی کابوس‌های وحشتناکی می‎بیند). در خواب‌های وحشتناکی که من می‌بینم تقریبا همیشه آماده مرگ هستم و معمولا یک شخص مرا به قتل می‌رساند. در برخی کابوس‌ها شخصا در مراسم تدفین خود حضور داشتم.
زیاد خوشم نیومد
قسمت ششم:
دریچه قتل
مرگ‌های کشتی تفریحی، به طور نگران کننده‌ای خبر ساز شد. یکی از نخستین اتفاقاتی که سریعا عمومی شد، قتل بازیگر زن انگلیسی، آیلین گیبسون (Eileen Gibson) بود که بیشتر با نام هنری خود، گی گیبسون، شناخته می‌شد. در سال 1947 دختر 21 ساله در حال بازگشت به انگلیسی از آفریقای جنوبی بود تا در ادامه در محصول “پسر طلایی”، ساخت کلیفورد اودتس (Clifford Odets) بازی کند.
7 اتفاق وحشتناک دنیا طی دو قرن اخیر 1
از آنجایی که مباشر کشتی،جیمز کمب (James Camb) به وی علاقه پیدا کرد، او هرگز به خانه بازنگشت. جیمز به خاطر علاقه زیادی که به زنان داشت، لقب دون جیمی (Don Jimmy) را از آن خود کرده بود، اما کسانی که این لقب را به وی داده بودند، به احتمال زیادی نمی‌دانستند که جیمز در جلب توجه زنان تمایل آن‌ها را مد نظر قرار نمی‌دهد. مسبب یکی دیگر از اتفاقات وحشتناک دنیا ، چند باری گیر پلیس افتاد، تا اینکه بالاخره یک مرتبه به پرتاب کردن بدن مرده یک زن جوان از دریچه کابین خود و انداختن وی به دل دریا اعتراف کرد.

حتی بدون جسد، شواهد کافی برای محکوم کردن وی وجود داشت. حکم اعدام نهایتا به زنده نگه داشتن وی تغییر پیدا کرد و او به صورت مشروط از زندان آزاد شد، با وجود این که پیش از آن نیز چند دفعه‌ای متهم به تجاوز به عنف به زنان مسافر شده بود. در سال 1967 او مجددا، این بار به خاطر حمله به یک دختر 13 ساله، دستگیر شد، اما متاسفانه این اقدام بعد از پدید آمدن یک اتفاق وحشتناک دیگر صورت گرفته و جیمز تا آن زمان به سه زن دیگر نیز یورش برده بود. جیمز این دفعه بعد از دستگیری، به حبس ابد محکوم شد.
اين آشكارقاتلء خيلي ها الان پنهان زجر ميدن!