انجمن های تخصصی فلش خور

نسخه‌ی کامل: دیالوگ های زیبا کلاه قرمزی و پسرخاله
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
صفحه‌ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
آقای مجری: اصلا میدونی دوربین چیه؟
فامیل دور: آقای مجری هه ه ه ه ه چه حرفایی میزنید !
نخوردیم نون گندم ولی دیدیم دسته مردم . . .
یکی از اجداد ما که توی شهر دور زندگی میکرد از دور رفت بیرون خیلی هم دور شد برای این که دور رو بببینه این دستگاه رو ساخت . . .


________________________________________

فامیل دور: سه نوع دور داریم.
اونی که دستت بش نمی رسه !
اونی که چشمت بهش نمی رسه !
اونی که فکرت هم بش نمی رسه !

نظر و سپاس یادتون نره(;
تست بازیگری پسرخاله
+ رامبد جوان:...در می زنی، من مثلا یه خانومم، درو باز می کنم میگم بله... تو یه جوری که من حالم بد نشه به من توضیح میدی که ماشینمو دزد برده...
* پسر خاله: می خواستم بگم اگه به شما بگن باباتون فردا می میره حاضری چه قدر پول بدی که نمیره؟
+ هر چی که دارمو ندارم...
* اگه بگن مادرتونم روش چی؟!
+ دیگه هر چی که دارمو ندارمو از اینورو اونور می تونم جور بکنم...
* اگه بگن خودتونم روش سه تایی؟!
+ چرا آخه...؟
* مثلنه دیگه...
+ دیگه نمی دونم باید چی کار کنم...
* نمی دونی؟
+ نه !
*ولی خوشحال باش...هیچکدومشون نمی میرن... خودتم زنده می مونی... یه ماشین قراضه جایه باباتو ننتو خودت به باد رفت!... به درکــــــــ!
فامیل دور: راه رفتـنـی را، باید رفت! در بستنی را، بــــاید بست!
پسر عمه زا: در بستنی رو باید لیسید!
کلاه قرمزی: می دونی چندتا کلاه قرمزی تو کوه قایم شدن؟
آقای مجری:چند تا کلاه قرمزی تو کوه قایم شدن؟!؟!؟!
کلاه قرمزی: من هرچی می گفتم اونا هم همون رو می گفتن!
من می گفتن سلین اونا می گفتن سلین، سلین لین لین لین
آقای مجری: کلاه قرمزی برای چی خونه تکونی میکنیم؟
کلاه قرمزی: برای اینکه پدرمون درآد...!
مشاعره در کلاه قرمزی 91
فامیل دور: چی بگم؟!
آقای مجری: اگر در بند در ماندو نه! اون قبول نیست!
فامیل دور: اونو میخواستم بگم آخه! اینو میگم حالا:از در درآمدی و من از خود به در شدم...
پسرعمه زا:سلطان غم مادر، بی تو پسر نمی شود!
آقای مجری: نه بچه جان! یه شعر قشنگ؛ باید میم هم داشته باشه.
پسرعمه زا: می تو پسر نمی شود... خوبه؟!
فامیل دور:ما بدین در نه پی حشمت و جاه آمده ایم...
آقای مجری:این دیوونم کرد از دست این دره!
پسرعمه زا: سلطان غم مادر!
ببعی: مرنجان دلم را که این مرغ وحشی، ز بامی که برخاست، مشکل نشیند، ببببعععع! عین بده...
پسرعمه زا: سلطان غم مادر!!!
آقای برق کار: اگه سیم لخت باشه چی میشه ؟
کلاه قرمزی: خوب سیم خجالت میکشه ...
آقای مجری:حالا خودتون رو رها کنید!
فامیل دور:چی کار کنیم؟
آقای مجری: رها کنید!
کلاه قرمزی: آقای مجری، می خوای ضبط رو روشن کن خودمون رو رها کنیم!

کلاه قرمزی: آقای مجری! منم دیکسم می گیره!
پسرعمه زا: الان سی دی منم می گیرَه!

آقای مجری: خب، حالا دیگه خودتون رو رها کنید!
پسرعمه زا: آقای مجری! من بَرَم دستشویی؟
آقای مجری: برو!
پسرعمه زا: ها، اونجا خوبَه!
فامیل دور: منم همین جا دراز می کشم!
آقای مجری: اینجا چرا؟
فامیل دور: دیگه همین جا خودمو رها کردم
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
دیالوگ های زیبا کلاه قرمزی و پسرخاله 1
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
دیالوگ های زیبا کلاه قرمزی و پسرخاله 1
صفحه‌ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10