رفت اون آدم مغرور و خودخواه بچه شد رفت
هرکی میتونست از توو چشمای سیاهم
اینو بخونه ک کنارت رو ب راهم
میدونی من فقط دلم میخواد خودتو
دلم خوشه به بودن تو
نبینم هیچ کسیو دورت
ﺗﻮ ﺑﺎﯾﺪ ﺩﺭﺳﺘﺶ ﮐﻨﯽ ﺩﻟﯽ ﮐﻪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺗﻮ ﻣﺮﺩﻩ ﺭﻭ
ﻣﯿﺪﻭﻧﯽ ﺧﻮﺩﺕ ﻃﻠﺒﮑﺎﺭﻡ ﺍﺯﺕ ﭼﻨﺪ ﺳﺎﻝ ﻋﻤﺮﻣﻮ
وای ای وای میبینی منو ولی خب انگار ن انگار
راجبش نگید من با خاطراتش خوشم
به من چه که دیگه مال من نیست
اونو تو دلم نمیکشم
ﻣﯿﺨﻨﺪﻡ ﺑﻪ ﺩﺳﺘﺎﯼ ﻋﺸﻘﺖ ﺗﻮ ﺩﺳﺘﺎﺕ
ﻣﯿﺨﻨﺪﻡ ﺑﻪ ﺗﻤﻮﻡ ﺑﻪ ﺣﺮﻓﺎﺕ ﺩﺭﻭﻏﺎﺕ
ﺑﻪ ﺩﻟﺖ ﻏﺼﻪ ﺭﺍﻩ ﻧﺪﯼ ﯾﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﻋﺸﻘﻢ
ﺣﺎﻝ ﻣﻦ ﺧﻮﺑﻪ ﺩﺍﺭﻡ میخندم ﺑﻪ ﺩﻧﯿﺎ
از تو دستم میری
میدونم اخرش میمونه بام دلگیری
ﯾﺎﺩﺕ ﻧﺮﻩ ﺁﯾﻨﺪﻣﻮ ﺯﻧﺪﮔﯿﻤﻮ ﺩﺍﺩﯼ ﺑﻪ ﮐﯽ
ﺧﺎﻃﺮﻩ ﺳﺎﺧﺘﯽ ﮐﻪ ﺑﺬﺍﺭﯼ ﻭ ﺑﺮﯼ ﺧﺎﻃﺮﻩ ﺷﯽ
ﻧﺒﺮﺩﯼ ﺗﻮ ﺑﺎﺧﺘﻢ ﻣﻨﻢ ﺭﺳﯿﺪﯾﻢ ﺁﺧﺮ ﺑﻪ ﭼﯽ
ﻭﺍﯾﻨﺴﺘﺎﺩﯼ ﺭﻭﯼ ﺣﺮﻓﺎﺕ ﮐﻨﺎﺭﺵ ﺭﺍﺣﺖ ﺑﺸﯽ
یه روزی یه جایی…
یه جوری عاشق میشی
که یادت نمیره!! یادت نمیره!!
با ذوقش؛ با شوقش…
یه جوری بیدار میمونی
که خوابت نمیره!! خوابت نمیره…
ﻫﻤﺶ ﺭﺩ ﻣﯿﺸﯽ ﺍﺯ ﺳﺮﻡ ﻣﺚ ﺳﺎﯾﻪ ﺑﺎﻫﺎﻣﯽ
ﺍﯾﻨﺠﻮﺭﯼ ﻧﮑﻦ ﺑﺎ ﻣﻦ ﺗﻮ ﮐﻪ می
ﺩﻭﻧﯽ ﻣﻦ ﭼﻘﺪﺭ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ