انجمن های تخصصی فلش خور

نسخه‌ی کامل: شرم‌آورترین کاری که زمان بچگی در مدرسه انجام دادی، چه بود؟ಠ‿ಠ
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
همه ما از روزهای کودکی و مدرسه‌مان خاطرات خنده‌دار و شرم‌آوری داریم. به اشتراک گذاشتن این داستان‌های متفاوت، حقیقتا یک ابتکار در گفتگو و روشی عالی برای آغاز مکالمه‌ای دوستانه است. یادآوری خاطرات خوب گذشته، باعث می‌شود افراد احساس آرامش کنند.
اهم اهم اولین نفر:ngh:
کارای بد زیاد کردم:ngh:
یکیش ک قابله گفتنه:رفته بودیم دشوییTelegh_01Telegh_01
رفیقم دشویی بغلی بودTelegh_01Telegh_01
از این ور ب اون ور اب ریختم روشTelegh_59
این خیلی شرم آوره خیلی/=
بچه بودم 3.4 سالم بود خونه پدربزرگم بودیم یهو در دشویی باز بود یکی از دوستای پدربزرگم که مرد جوونی ام بود درو باز کرد//=
یکم نگم کرد و فوری درو بست crying
یکی از هزاران کار شرم آوری که کردم به شرح زیر است:
توی مدرسه بودم به خاطر یه کاری که کردم ناظممون دعوام کرد در خاطرم نیست که چی بود
یه دونفر توکلاسمون بودند که حسودی میکردند بهم هی میومدند منا تحریک می کردند که برم یه جورایی حال ناظمو بگیرم منم جوگیر گفتم بهشون که حالا میرم انتقام میگیرم(والا اون زمان انتقام یه کلمه لاکچری بود منم خر ذوق شده بودم به خاطراین کلمه که گفتم)
زنگ تفریح که خورد من خیلی شیک و تمیز روی پله نشستم و پام روهم دراز کردم ناظممونم تق افتاد رو زمین
بچه بدی بودم نچ نچ):
روز انتخابات شورای دانش آموزی بود
کاندیدا عکساشونو چسبونده بودن به دیوارا
منم واسه اینکه شناخته نشم تو دوربینا چادر انداختم رو صورتم‌ و رفتم رو صورت تک تکشون با خودکار آبی سیبیل کشیدم ( خنده ی شیطانی )
یا یه بار از یه دختره خوشم نمیومد رفتم تموم کتاباشو ریختم تو دستشویی و روشون آب ریختم با شیلنگ دستشویی! ( خنده ی شیطانی بیشتر )
همون دخترو از بالای پله ها هُل دادم پایین یه بار ^.^
یه بارم مبایل مدیرو انداختم تو کیف یکی از بچه ها ولی نفهمیدم نتیجش چی شد ^__^
ازفوتبال بدم مي اومد دروازه بان مي ايستادم يك در ميون قصدي گل مي خوردم
وای زمان ما دستشویی همگانی مد بود اقا ما چند روز رفتیم حالی کردیم فرداش همه رو لو دادم به ناظم اونام نفهمیده بودن من لوشون دادم منو نفروختن یکی دیگه هم بود سر منچ قمار میکردیم سر فیلم س**ر ما هم هی جر میزدیم یه روز بابام اومد تو اتاقم از اون روز توبه کردم دیه