انجمن های تخصصی فلش خور

نسخه‌ی کامل: مغز سیاه: فصل دو
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
فصل دو
هیییی ؛دوباره هم مغز همش بهش فکر میکنم .یعنی صندوقچه ی سیاه کی باز میشه ؟.
کلیدش چطور پیدا میشه؟ یعنی اصلا باز میشه ؟اینها سوال هایی است که همش از خودم میپرسم ؛
بنظر شما چی ؟
هیچکس جواب این سوال هارا نمیداند ؛همانطور که در فصل ۱گفتم با مرور زمان بالاخره کلیدش پیدا میشه .فقط کمی صبر و حوصله میخواهد . ولی بیشترین سوالی که از خودم میپرسم اینه که
ما چطور میخندیم ؟چه چیزی باعث میشه ما ناخدا گاه بخندیم ؟دقت کردین بعضی مواقع ما اینقدر نارا حتیم که هیچی نمیتواند مارا بخنداند ولی یک دفعه یا کسی حرفی میزند یا اتفاقی میافتد که ما از ته دل میخندیم خنده ای که کسی هرگز فکر نمیکرد شکوفا بشه .
بنظر من ما دوتا مغز داریم یعنی ما یک مغز دیگر هم برای احساساتمون داریم و یک مغز‌ هم برای عصب ها .
ولی این یک نظریه از ذهن منه شاید بعضی ها فکر کنن که نه عصب هایی که در کنار لب داریم باعث خنده میشود نظریه است دیگه چه میشه کرد .در دنیای انسان ها میلیون ها نظریه در رابطه با یک موضوع وجود دارد .
این نظریه‌ ها هم تفکراتی هستند که از مغز سحر امیز ما سر باز میکنند .
تفکرات ،نظریه ها ،خیالات و ......همشون جز دو صندوقچه های داخل مغز هستند .که انها هم به دو قسمت سیاه و روشن تقسیم میشوند .این هم جالبه نه کلا در دنیا همه چیز به دو قسمت سیاه و روشن تقسیم میشود .بدن ،طبیعت ،زندگی ٫وخیلی چیز های دیگه .
اگر همش بهش فکر کنم مغزم یا جعبه ی اسرارم رو از دست میدم .ا

سلام به همه دوستان فصل دو شامل دو بخش است . این بخش یک فصل دو است . بخش دوم به زودی منتشر میشود . Heart Heart Heart Heart