انجمن های تخصصی فلش خور

تو ماهی و من ماهی این برکه ی کاشی
اندوه بزرگی ست زمانی که نباشی
آه از نفس پاک تو و صبح نشابور
از چشم تو و حجره ی فیروزه تراشی

یاد تو باشه یکی هست از تو دیوونه تره
من دلم دست توعه
باتو میره هر طرف
تو خودت رفتی ولی عطرت از این خونه نرفت =|

ﺗﻠﺨﯽ ﻭ ﺗﻮ ﺧﻮﺏ ﺑﻠﺪﯼ ﺷﯿﺮﯾﻦ ﺑﻮﺩﻥ ﮐﺎﺭ ﺗﻮ ﻧﯿﺴﺖ
ﺭﻭﺯﺍﯼ ﺧﻮﺑﺖ با ﻣﻨﻪ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﻪ ﻗﺴﻤﺖ ﺗﻮ ﻧﯿﺴﺖ

تو نگام کنی بخندم هی دور چشات بگردم
ناز و اداتو قربون تویی دوای دردم

ماهی من شدی من حوض نقاشی
گرچه در دل مایی بیقرار دریایی!

یه روزی بود تو این شهر منم یه یاری داشتم
یه روز و روزگاری برو بیایی داشتم
همه چی رو به راه بود
چه حس و حالی داشتم

مست وُ خرابِ عطرِ گیسوی توأم
عاشقِ تاب وُ گرهِ موی توأم
رفتی وُ یک روز؛ دلم، بند نشد!
بعدِ تو؛ این بغض که لبخند نشد

دلبر نازم؛ بیا که من جلو همه بهت بنازم
بیا عزیزم نذار که من زندگیموُ
باز هم ببازم دلبر نازم

من هواییتم خودت میدونی بی شک خسته از دیشب ولی صبح ها به امید تو از خواب پا میشم

میام دورت بگردم میگی گشتن نداره
تو می دونی چه کردی که این دل بی قراره