واقعا همون لحظه جان به جان افرین تسلیم میکردم!!!!!!!!!:84:
:493:
دهنمو وا میکردم بره تو!
آخه خب زشته دم در منتظر بمونه!!
جـــــیــــــغـــــــغـــــغـــغــــــــغغغغغـــــغغغغغغغغغـغغ
عمه شو .......ای بابا ولش کن صلوات بفرست
وقتی چشمام رو باز میکردم و میدیدمش سکته رو میزدم....
سوسک را میگرفتم وبا فندکم سرخش میکردم تا از این غلطا نکنه:cool::cool::cool:
تمام آزمایشات زیستی رو روش انجام میدادم بعدشم دارش میزدم یه بار با یه موشه همین کارو کردم