انجمن های تخصصی فلش خور

نسخه‌ی کامل: کاربران فلشخور در سرزمین عجایب.(سال 1400).پارت 10(پایانی) قرار گرفت.
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
صفحه‌ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9
یکم بیشتر منو توضیح بدید ممنون Telegh_01
(11-08-2021، 11:32)itinamk نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
[ -> ]
یکم بیشتر منو توضیح بدید ممنون Telegh_01

میخوای کلا یه داستان جدای دیگه در مورد کمالات شما بنویسم؟Telegh_01
(11-08-2021، 12:29)THEDARKNESS نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
[ -> ]
(11-08-2021، 11:32)itinamk نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
[ -> ]
یکم بیشتر منو توضیح بدید ممنون Telegh_01

میخوای کلا یه داستان جدای دیگه در مورد کمالات شما بنویسم؟Telegh_01

پیشنهاد خوبی به نطر میاد Telegh_01 فک میکنم دربارش
هعییی چطور دلت اومد شوهرمو بدی بش Telegh_01
ایشه
یه پارت میخوام که منم توش باشممممممم حسثبنخقیخلخیقسل
(13-08-2021، 0:06)*Aɴѕel* نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
[ -> ]
ایشه
 یه پارت میخوام که منم توش باشممممممم حسثبنخقیخلخیقسل
باشه چشم.
با نام خدا
خب خب سلام یه پارت جدید و یه اتفاق جدید داریم بنا به ایده ای که بهم دادن میخوام ازین به بعد معرفی شخصیت بزارم و تو هر قسمت دو نفرو معرفی کنیم. اطلاعاتی که در معرفی شخصیت میاد توسط خودتون داده میشه و میتونه یا واقعی یا خیالی باشه. هرکی معرفی شخصیت خواست پ.خ دهد لطفا.
معرفی شخصیت
نام: تینا
سن:۱۸
قد:۱۷۰
وزن:۵۰
سایزپا: ۳۶
رنگ مو: طلایی
رنگ چشم: عسلی
خصوصیات ظاهری و اخلاقی: ایشان دختری بود بسیار مهربان و زیبا با خصوصیات اخلاقی خیلی خاص و مودب و با شخصیت دختری که هر کس در یک نگاه مجذوب و شیفته او شده و عاشقش میشود‌ . دختری اشراف زاده . (یادم رفت دختری با کمر باریک)
زندگی نامه: تینا در خانواده ای مذهبی واقع در پاریس فرانسه چشم به جهان گشوده و دختر ۱۸۷ امین شاهزاده این کشور است و یکی از پرنسس های پادشاهیی فرانسه که پدر بزرگش به دلیل عدم علاقه به حکومت ترجیح به ترک فرانسه و زندگی اسوده ای در ایران و داشتن خانواده ای صمیمی داد و فرزندانش را طبق بهترین و به روز ترین متود های اموزشی روز جهان پرورش داد . تینا دوران مدرسه خود را در زمان ابتدایی و راهنمایی و دبیرستان بدون هیچ شگفتی به پایان رسانده و در ۱۸ سالگی به عضویت فلشخور در امده .

شخصیت دوم
نام:ملیکا
سن:14
قد: ۱۶۵
وزن:۴۷
سایز پا:۳۸
رنگ چشم:قهوه ای روشن
رنگ مو: خرمایی.
خصوصیات اخلاقی و ظاهری: دختری لاغر و اندکی زیبا.
جدی و شوخ طبع و گاهی بسیاری عصبانی. دختری با کمالات و دارای وجدان .
زندگی نامه: ملیکا نیز در خانواده ای مذهبی واقع در تهران ایران متولد شده و فرزند ارشد خانواده خود و خاندان خویش است وی که اولین فرزند خاندان شناخته شد فشار های زیادی را از جانب خانواده برای زندگی خود متحمل شده و در پی یافتن خوشی در ۱۲ سالگی به عضویت انجمن فلشخور در امده و تشکیل خانواده ای جدید داده و همچنان به خوب یو خوشی زندگی میکند.

پ.ن: زندگی نامه ها کلا خیالیه یه درصدم واقعی نوچ.
خب بریم سراغ داستان. اگه به نظرتون گعرفی شخصیت ها چرته بگیدددد.
پارت ۷ : عاشقانه ای فراتر از برج ها =/
حسین: عه چیزه   Rolleyes  شوخی کردم یعنی درسته ایشون با کمالات و موجه هستن ولی خب شوهر غلط کرده تو رو انتخاب کنه و بعدش ولت نکنه عاشق این بشهTelegh_01
باران: حسین اون کفتره رو نگاه کن vahidrk
حسین:Telegh_29Bb3
مهدی: خب حالا انگار چی شده... راستی تو اون چمدون چیه؟
ریهام: سوغاتی خریده بودید31
تینا: نه ای واییییی بچممم یادم رفت کلاااا نمردهه باشهه.Telegh_45Telegh_45
مهدی:Telegh_59Telegh_07Telegh_00
بچت؟ مگه بچه داری ؟ اصلا اون تو چیکار داره؟ Huh
شقایق: میخواستیم بیایم بعد ملیکا پاسپورت نداشت گذاشتیمش تو چمدون قاچاقی بیاریمش این ور کلا یادمون رفت! Confused
رومینا: من براش بیسکوییت و شیر گذاشته بودم 11
تینا:Telegh_59 ملیکااا ملییکااات حالتت خوببههه؟؟؟ زندههه اییی؟؟؟ crying  crying
ملیکا:6gd سلااامممم. ارهه خوبم  Big Grin  چی شد رسیدیم؟
تینا:cry girlcry2 سالمی؟؟؟
مردان جزیره:Telegh_09Telegh_08Be3 این دختر خوشگلهه کیه؟
رومینا: بامنن؟293931
تینا:32خودت چی فکر میکنی؟ Cool 11
رومینا: شقایقققق  crying
شقایق: عیب نداله گلم اروم باش گلیه نکن باجه،؟ خودم میزنمش.
تینا: دستت نمیرسه ها ها ها Cool
شقایق: چهار پایه میزارم Cool
تینا: ببخشید108
حسین: ای سرباز نفله هر چه سریع تر این چشم چران ها را متفرق کن. Angry
مهدی: خب حسین فرنود کجاست؟
حسین: به این زودی بریم اجازه بده اول این بانوی با کمالات رو همراهی کنیم بعدش میریم سر فرصت. Blush  Big Grin
سرباز: راست میگه اول ایشون رو همراهی کنیم...
حسین: ۶ ماه اضافه خدمت بزنم برات؟Bd1 گفتم چشم چرون ها رو متفرق کنننBl5
سرباز: Telegh_45 بله قربا.......
بنگگگگ...
ناگهان با صدای گلوله تمامی مردم متفرق شدن بله درست حدس زدید سهند وارد میدان شد.
حسین : اوه سهنده که با این تفنگ زنگ زده به درد نخورش چه عجب از برج اومدی پایین . دستشویی داشتی؟4fvf24525r30
سهند: نه از بالا دیدم که جمعیت زیادی جمع شده و وقتی نگاه کردم چشمن به این باتوی زیبا روی افتاد و تصمیم گرفتم پایین بیام و عرض ادب و احترامی کنم و این شاخه گل را به ایشان تقدیم کنم.4xv
خب پایان پارت ۷.
هرکی معرفی شخصیت خواست پ.خ یا تگ گ.آ اینجا نه.
بگید اصلا خوب هست این معرفی شخصیت ها یا نه

تگ بازیگران محترم.
                               
                                                             
                                                           
                                                         
                                                     
                                                   
                         


   
 















تازه وارد رو یادم رفت =/
دلتون بسوزه من تفنگ دارمممم
پسرم تنگ نشده درس کن/=
_
از نقش خودم متنفرم.-.
اصلا شبیه خودم نیس
بانوی زیبا روی دیگه کی بود؟ بیاد پ.خ تفنگمو بهش نشون بدم

تفنگ زنگ زده ای دارم
صفحه‌ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9