صفحهها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
أقول للعصفور
إن صادفتها يا طير
لا تنسني و قل: بخير
أنا بخير
أنا بخير
ما زال في عيني بصر.
ما زال في السماء قمر.
به گنجشک میگویم:
پرنده!
دیدی او را
یاد من باش؛
بگو حالم خوب است.
خوبم تا چشمم سو دارد و آسمان ماه.
#محمود_درویش
ففيك من الشمس المنيرة ضوؤها
وَلَيْس لهَا مِنْكِ التّبَسُّمُ وَالثَّغْرُ
در وجودت نوری از خورشید تابان داری
خورشید اما، تبسم و لب لعل تو را کم دارد
• قيس ابن الملوَّح (مجنونِ ليلى)
أیهذا الضّیاءُ الذي یتحّدُر مِن جرُحِنا
قُلْ لخیطِ الدّم:
هل عرفتَ بمن نَهتدي؟
هل عرفتَ لمن نَنْتمي؟
ای روشنی تراویده از زخمهامان
باریکهی خون را بگوی:
آیا خبر شدی، به که ره جویيم؟
آیا خبر شدی، به که بگراییم؟
#آدونیس
سَلاماً علی رسائِل لَم تُرسَل
خَوفاً مِن بُرودة الرَّد
سلام بر نامههایی که هرگز ارسال نشد
از ترسِ سردیِ پاسخ
إنّي رأيتُك في نومي تُعانقني
كما تُعانق لامُ الكاتب الألِفا
دیشب در خواب دیدم که مرا در آغوش کشیدی، همانگونه که لام کاتب، الف را به آغوش میکشد.
#عبدالقاهر_جرجانی
"تقول: متی تلتقی؟
أقول: بعد عامٍ و حرب.
تقول: متی تنتهی الحرب؟
أقول: حین نلتقی…"
گفت: چه زمانی همدیگر را خواهیم دید؟
گفتم: بعد از یک سال، بعد از جنگ.
گفت: جنگ کی تمام خواهد شد؟
گفتم: همان وقتی که تو را ببینم...
-محمود درویش
"كل ما يشغلني هذا هو: ستكون دائما على خير وستكون عيناك على خير..."
تمامی آنچه که مرا به خود مشغول میکند،
اینست که: تو همواره خوب باشی و
چشمانت خوب باشند.
-نزار قبانی
« قلیلَ مِنكَ يَكفيني...
ولكن قليلكَ لا يُقال لَهُ قَليل !»
اندکی از تو مرا کفایت میکند
امّا اندک تو را نمیتوان اندک خواند!
#محمود_درویش
نتظاهر دائماً باللاُمبالاهٔ وقلوبنا تحترق
همواره تظاهر به بی تفاوتی میکنیم
در حالی که قلب هایمان آتش میگیرد=)))
صفحهها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10