انجمن های تخصصی فلش خور

نسخه‌ی کامل: اس ام اس های غمگین و عاشقانه
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
گاهی فقط باید؛
سیگاری بگذاری روی لب هایت
یقه های پالتو ات را بدهی بالا
دستهایت را بکنی در جیبت و
بروی


----------------------------------------------------


شاید امروز نه
اما سرانجام
همه چیز درست خواهد شد...
من در انتظارت خواهم ماند


-----------------------------------------------------


و همواره
گونه هایم را با آرزوی آمدنت آبیاری خواهم کرد…
خدا را چه دیدی، شاید سبز شدی…!


-----------------------------------------------------


"غصه نخور" کنار آمده ام با نبودنت...خیلی که دلم بگیرد،گریه می کنم!!!
در تنهایی خیالم تو را مهمان لحظه هایم می کنم وآرام می گویم:"دل تنگتم"


----------------------------------------------------


خـــدایــــــا....
بـــت بود....بـــت شکن فرستـــادی...
من پـــر از بغضـــم بغـــض شکن هم داری؟


----------------------------------------------------


کاش خداتوزندگی مثل داورفوتبال بود!!!!
وقتی زمین میخوردی وزخمی میشدی میومدبالا سرت ومیپرسیدمیتونی ادامه بدی؟؟؟؟؟؟


----------------------------------------------------


از تو متنفرم حتی اگر اندازه تمام ستاره های آسمان هم دوستم داشته باشی برایت آرزوی مرگ نمی کنم چون باید بمانی و خوشبختی من و بدبختی خود را ببینی ...
منتظر آن روز هستم
مانند روزی که رفتی و گفتی دیگر باز نمی گردی!!!


----------------------------------------------------


یه روز من بودم نفسش ولی بعد شدم عامل تنگی نفسش رفت سراغ یه نفس دیگه


----------------------------------------------------


دلم پر است
پر پر پر..
انقدر که گاهی اضافه اش از گوشه ای چشمانم میچکد!!!


----------------------------------------------------


حماقت چيست…؟
اين که من…
تو را…
با تمام بدي هايي که در حقم ميکني…!!
هنوز…
دوستت دارم


---------------------------------------------------


دوست داشتن کسی که شما رو دوست نداره
مثل بغل کردنِ کاکتوس می مونه
هر چی محکم تر بغل کنی
بیشتر آسیب میبینی …


--------------------------------------------------


کاش می شد زندگی را هم عوض کرد٬
مثل «چایی»٬
وقتی که سرد می شود…


--------------------------------------------------


چه سرنوشت غم انگیزی؛
کرم کوچک ابریشم تمام عمر قفس می بافت، ولی به فکر پریدن بود …


--------------------------------------------------


برایت گریه می کنم مثل آنهایی که دنبال کسی می گردند، ولی خودشان گم شده اند …


--------------------------------------------------


تویی که مرا در سقوط میبینی
تا به حال اندیشیده ای که شاید، تو خود وارونه ایستاده ای ؟


---------------------------------------------------


سیــــــــــر شدم …
بسکه سرد و گرم روزگار را چشیدم !


---------------------------------------------------


نمي دانم چرا چشمانم گاهي بي اختيار خيس مي شوند،ميگويند حساسيت فصليست،آري من به فصل فصل اين دنياي بي تو حساسم.


----------------------------------------------------


درفلسفه ی وفا چنین آمده است:
"دل وقف شکستن است..بیهوده نرنج!!!!


-----------------------------------------------------


آموخته ام: كسي كه يادم نكرد من يادش كنم شايد او تنهاتر از من باشد


------------------------------------------------------



اول نیت بگیرو آرزو کن.بعد سپاس رو بزن!!!
آرزوت حتما براورده میشه
:bighug::bighug::bighug:
امشب
بیا
چشم در چشم
تا سحر سکوت کنیم
نه گله ای باشد
نه درددلی
بگذاریم سیر شوند چشمانمان
زندگی یعنی: بخند هر چند که غمگینی، ببخش هر چند مسکینی، فراموش کن هر چند که دلگیری، این گونه بودن زیباست هر چند که آسان نیست.Sad
هر چقدر هم که ضعيف باشی گاهی اوقات

می توانی تکیه گاه باشی
زندگی کسالت بار نیست،
بلکه کسالت در مردمی است که از پشت عینکهای دودی و تیره به دنیای خود نگاه میکنند.
خیلی از افراد در بیست و پنج سالگی میمیرند،
اما تا هفتاد سالگی دفن نمیشوند.
این برای من یک راز بزرگ است که چرا بعضی از انسان ها به هر جایی که نگاه میکنند،
زیبایی و لطافت میبینند و حال آن که این زیبایی ها بر دیگران پوشیده است
روی قلبی نوشته بود شکستنی است واظب باشید...ولی من روی قلبم نوشتم شکسته است راحت باشید....!Heart
بیست بار ، شاید حتی بیشتر ، بهش فهمانده‌ام که "لعنتی، این بی صاحاب نباید تا بیست و چهار ِ اسفند بی‌شارژ بماند..." باز مثل ِ بچه زرنگ‌ها شارژش را که تمام می‌کند، بلند می‌شود و می‌زند بیرون! انگار که نه انگار!! شده است همان آدم ِ زبان نفهم ِ گذشته، و من می‌ترسم!! نه از بی‌شارژ ماندن ِ این لعنتی که بدجور لنگش‌اَم، نه!!... از ترس ِ تکرار ِ گذشته‌ای که "او" این روزها عجیب شبیه ِ خاطره‌هایش شده است!!