انجمن های تخصصی فلش خور

نسخه‌ی کامل: مُـشـاعِـرِه نُـسـخِـه [ 4 ]
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
صفحه‌ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57
نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت
ز رأی باطله پیشی گرفت و اول شد
(از سروده های یکی از دوستان D= ) 
دل من روشن و مقبل
ز چه شد،با تو بگویم
که در این آینـه ی دل، رخ زیبـای تو دارم
مادرم بعد تو هی حال مرا می پرسد 
مادرم تاب ندارد غم فرزندش را 
عشق با اینکه مرا تجزیه کردست به تو
به تو اصرار نکردست فرایندش را
قلب من موقع اهدا به تو ایراد نداشت
مشکل از توست اگر پس زده پیوندش را
حفظ کن این غزلم را که به زودی شاید
بفرستند رفیقان به تو این بندش را
منم آن شیخ سیه روز که در آخر عمر
لای موهای تو گم کرد خداوندش را
اگر دلم ببرَد یار، دلبری رسدَش
وگر بپروردم، بنده‌پروری رسدش

ز بس که من سرِ او دارم از قدم تا فرق
گَرَم چو شمع بسوزد، به سرسری رسدش

سفیدکاریِ صبحِ رُخش جهان بگرفت
چو شب به طُرّه طلسمِ سیه‌گری رسدش

چو آفتابِ رُخش نوربخش اسلام است
اگر ز زلف نهد رسم کافری رسدش

چو پشت لشکرِ حُسن است روی صف‌شکنش
اگر به عمد کند قصد لشکری رسدش

بدید بی‌خبری روی او و گفت امروز
به حکم، با مَهِ گردون برابری رسدش

«فرید» چون ز لب لعل او سخن گوید
نثارِ دُرّ گهر در سخنوری رسدش
شاهدم این همه نخل اند که ایمان دارند
هیچ کس مثل تو آن روز نجنگیده به شهر
همچنان هستی و می جنگی و خود می دانی
دشمنت دوخته از روی هوس دیده به شهر
مثل طفلی که بچسبد به پدر وقت خطر
شهر چسبیده به تو، خون تو پاشیده به شهر
راه دل عشاق زد آن چشم خماری
پیداست از این شیوه که مست است شرابت

تیری که زدی بر دلم از غمزه خطا رفت
تا باز چه اندیشه کند رای صوابت

هر ناله و فریاد که کردم نشنیدی
پیداست نگارا که بلند است جنابت
تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد

وجود نازکت آزرده گزند مباد
دوش دیوانه شدم عشق مرا دید و بگفت
آمدم نعره مزن جامه مدر هیچ مگو
گفتم ای عشق من از چیز دگر می‌ترسم
گفت آن چیز دگر نیست دگر هیچ مگو
دلم واسه اینجا تنگ بود
+

وقت است که بنشینی و گیسو بگشایی
تا با تو بگویم غم شب های جدایی
یارب به خدایی خداییت
وانگه به کمال پادشاییت
از عشق به غایتی رسانم
کو ماند اگر چه من نمانم
صفحه‌ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57