انجمن های تخصصی فلش خور

سلام و درود.

این تاپیک برای عاشقان شعرهای عروضی و شعر نو است.

---------------

قوانین :

▪︎از دادن اسپم و نظرات خارج از موضوع خودداری کنید.


▪︎بیش از یک بیت تایپ کنید.

---------------

رفت در ظلمت غم، آن شب و شب‌های دگر هم
نه گرفتی دگر از عاشق آزرده خبر هم
نه کنی دیگر از آن کوچه گذر هم
بی تو، اما، به چه حالی من از آن کوچه گذشتم!

.
.
.

شروع کنید !

می روم خسته و افسرده و زار
سوی منزلگه ویرانه ی خویش
به خدا میبرم از شهر شما
دل شوریده و دیوانه ی خویش

شرف مرد به جود است و کرامت نه سجود
هر که این هر دو ندارد عدمش به زوجود

ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺩﻧﻴﺎ ﻛﺴﻲ ﺑﻲ ﻏﻢ ﻧﺒﺎﺷﺪ 
ﺍﮔﺮ ﺑﺎﺷﺪ ﺑﻨﻲ ﺁﺩﻡ ﻧﺒﺎﺷﺪ

در دلم بود که دلدار تو باشم
وای بر من که ندانستم از اول
روزی آید که دل آزار تو باشم ..

ﻣﺎ ﺯ ﯾﺎﺭﺍﻥ ﭼﺸﻢ ﯾﺎﺭﯼ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ
ﺧﻮﺩ ﻏﻠﻂ ﺑﻮﺩ ﺁﻧﭽﻪ ﻣﯽ ﭘﻨﺪﺍﺷﺘﯿﻢ

مرغی که در قفس مانده
در فکر راهِ تازه است
چون جشن ِ خاک و خاکستر
پایانِ هر چه بودم نیست
آتش همیشه می ماند
یک حرف همیشه کافیست ..

تو نیکی کن به مسکین و تهیدست
که نیکی خود سبب گردد دعا را

این همه نقش عجب بردر و دیوار وجود
هرکه فکرت نکند نقش بود بر دیوار

روا مدار خدایا که در حریم وصال
رقیب محرم و حرمان نصیب من باشد

همای گو مفکن سایه شرف هرگز
در آن دیار که طوطی کم از زغن باشد