انجمن های تخصصی فلش خور

نسخه‌ی کامل: اسلوب معادله _ارایه ادبی
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
اسلوب معادله _ارایه ادبی 1

‍ ‍ # *دانش‌های_ادبی*
# *اسلوب_معادله*

✔اسلوب معادله درلغت:
اسلوب به معنی روش و شیوه ومعادله به معنی برابری، پس اسلوب معادله یعنی:« روش برابری » وچون دومصراع ازنظرمعنا ومفهوم یکسان هستندبه این نام نامیده شده است.

✔تعریف:

در اصطلاح ادبی وقتی شاعر دو مصراع یک بیت را طوری هنرمندانه بیان کند که تصور شود درظاهر هیچ ارتباط معنایی با هم ندارند وهرکدام معنای مستقلی دارند ولی در واقع یک مصراع مصداق ومثال و معادلی برای مصراع دیگر باشد به آن اسلوب معادله گفته می‌شود.
به زبان ساده تر وقتی شاعر دریک مصراع نکته و مطلبی را ذکر کند ودر مصراع دیگر برای روشن تر شدن مطلب مثالی ذکر کند.

✔ویژگی ها و راه تشخیص این آرایه:

۱_دو مصراع کاملا از نظر نحوی و در ظاهر مستقل هستند وهیچ حرف ربط یا شرط یا چیز دیگری آن ها را حتی در معنا به هم مرتبط نمی کند به طوری که می توان جای مصراع ها را عوض کرد یا میان آن ها علامت مساوی( = ) گذاشت.

۲_ ارتباط دو مصراع بر پایه تشبیه است.

۳_مصراع دوم، مصداق و مثالی برای مصراع اول است وبرعکس.

۴_ می توان بعد از مصراع اول«همان طور که» قرار داد.

۵_پیام نهایی و غرض شاعر در دومصراع یکسان است ومعمولا مفهومی حکمی،فلسفی،اخلاقی و...دارد.

۶_ معمولا یک مصراع ذهنی و غیرملموس است ومصراع دیگر عینی و ملموس ازتجربیات روزمره و حکمت‌های عامیانه.
مثال:
√بی کمالی های انسان ازسخن پیدا شود( موضوع)
پسته ی بی مغزچون لب واکند رسوا شود(مثال)

یا

√ریشه ی نخل کهنسال از جوان افزون تر است(مثال)
بیش تر دلبستگی باشد به دنیا پیر را( موضوع)

۷_این آرایه بیشتر در دو مصراع است به ویژه در اشعار سبک هندی واشعار سعدی ولی گاهی دو بیتی هم در شعرقدما دیده شده مثل:

√کهتری را که مهتری یابد
هم بدان چشم کهتری منگر

خُرد شاخی که شد درخت بزرگ
در بزرگیش، سرسری منگر


۸_وقتی میان دومصراع حرف ربط «که » و....بیاید دیگر اسلوب معادله نیست وتمثیل یا تشبیه تمثیل است چون استقلال نحوی وجود ندارد

مثل:

√من از روییدن خارسردیوار دانستم
که ناکس کس نمی گردد به این بالا نشستن‌ها

۹_در تمثیل واسلوب معادله شاعر یا گوینده الزاما ازیک مثل استفاده نمی کند بلکه مثالی روشن‌تر وقابل فهم تر برای سخن خود می آورد وتفاوت اسلوب معادله وتمثیل با ارسال‌المثل درهمین است که در ارسال‌المثل الزاما یک مثل ذکر می شود
مثل بیت زیر که ارسال‌المثل است:

√اندک اندک به هم شود بسیار
دانه دانه است غلّه در انبار

اما دربیت زیرچون برای روشن ترشدن مطلب مثالی ذکرکرده اسلوب معادله است:

√کبر زشت و ازگدایان زشت تر
روزبرف و سرد، آنگه جامه تر


✔شرایط داشتن اسلوب معادله:

1_دو مصراع از نظر نحوی وحتی معنایی استقلال داشته باشند.

2_هردومصراع مفهوم یکسانی را برسانند.

پس اگر دومصراع به هر دلیلی به هم وابسته باشند ونیز مفهوم یکسانی نداشته باشند اسلوب معادله نیست.

*نمونه هایی از این آرایه:*

⇦عشق چون آید برد هوش دل فرزانه را
دزد دانا می کشد اول چراغ خانه را

⇦آدمی پیر که شد حرص جوان می گردد
خواب در وقت سحرگاه جوان می گردد

⇦دود اگر بالا نشیند، کسر شأن شعله نیست
جای چشم ابرو نگیرد گرچه او بالاتر است

⇦سعدی از سرزنش غیر نترسد هیهات
غرفه درنیل چه اندیشه کند باران را

⇦عیب پاکان زود بر مردم هویدا می شود
موی اندر شیر خالص زود پیدا می شود

⇦می شوند از سردمهری، دوستان از هم جدا
برگ ها را می کند باد خزان از هم جدا

⇦پختگی را سبب اندوه شب هجران است
تا بر آتش ننهی، خامی اسپند به جاست

⇦تا رنج تحمل نکنی گنج نبینی
تا شب نرود صبح پدیدار نگردد

⇦اظهار اشک پیش ستمگر ز ابلهی است
اشک کباب موجب طغیان آتش است

⇦چه حاجت است به تحصیل علم عارف را
ز خود بر آمده را نردبان نمی باید

⇦نباید سخن گفت نا ساخته
نشاید بریدن نینداخته

⇦ز سخت گیری دوران چه باک عارف را
ز قحط سال هما بینوا نخواهد شد

⇦دل گمان دارد که پوشیده است راز عشق را
شمع را فانوس پندارد که پنهان کرده است

⇦از مردم بداصل نخیزد هنر نیک
کافور نخیزد زدرختان سپیدار

⇦پیشانی عفو تورا پر چین نسازد جرم
آیینه کی بر هم خورد اززشتی تمثال ها

⇦افتادگی آموز اگر طالب فیضی
هرگز نخورد آب زمینی که بلند است.

⇦مکن صبر بر عامل ظلم دوست
چه از فربهی بایدش کند پوست
سر گرگ باید هم اول برید
نه چون گوسفندان مردم درید

⇦دل که شد غافل زحق فرمان پذیرتن شود
می برد هرجا که خواهد اسب،خواب‌آلوده را