انجمن های تخصصی فلش خور

نسخه‌ی کامل: داستان های مصور جونگ مینی
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
صفحه‌ها: 1 2
این عکسا رو من از جا های مختلف پیدا میکنم و اینجامیذارم شما هم اگه داشتنی یا ساختین میتونین بذارین
جونگی: میگن هر کی روز تولدش ارزو کنه براورده میشه

دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
داستان های مصور جونگ مینی 1

خوب صبرکن...من چه آرزویی کنم؟؟؟...

دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
داستان های مصور جونگ مینی 1

امممم....خب آرزو کردم...یعنی براورده میشه؟؟:383:
چند لحظه بعد...
.
.
.
.
.
.
..
.
.
.
.
.

دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
داستان های مصور جونگ مینی 1


من و این همه خوشبختی محاله محاله محاله

دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
داستان های مصور جونگ مینی 1


جونگ مین تنها رفته بود بیرون.
یعد سه چهار ساعت برگشت خونه:


داستان های مصور جونگ مینی 1

مرضیه : جونگ مین بر گشتی!وای خدا اینا چیه؟! چقدر کادو...

داستان های مصور جونگ مینی 1

جونگ مین: برای عشقم خریدمشون!

مرضیه: منظورت منم؟!

جونگ مین: تو؟! برو بابا! منظورم خودم بود!

مرضیه: :av2:


داستان های مصور جونگ مینی 1

جونگ مین تو آشپزخونه : آخ جون کنفش کردم چه کیفی داد!

[align=center][color=#9400D3][b]من و جونگ مین تو یه مراسم رسمی نشسته بودیم که مجری برنامه جونگ مین رو دعوت کرد روی سن

داستان های مصور جونگ مینی 1

مجری: ... حالا از پارک جونگ مین دعوت می کنیم که روی سن بیاد!

جونگ مین: آخ جون بالاخره نوبت من شد!Big GrinBig Grin

من به جونگ مین چشم غره رفتم و اون یه خنده ی شیطانی تحویلم داد که یعنی : الآن حالیت می کنم! و رفت روی سن...

مجری: واوو! جونگ مین شی! استایل امشبت خیلی فوق العاده است! طراحت کی بوده؟!

داستان های مصور جونگ مینی 1

جونگ مین: اوه بله... طراحم.... راستش من تو خونه یه موش دست آموز دارم به اسم لعیا که خوراکی مورد علاقه اش پارچه است!

مجری: چینجا؟!

داستان های مصور جونگ مینی 1

جونگ مین در حال نگاه کردن به من: اوه بله! چینجا! ببینید اونجا نشسته! این موش همه ی پارچه های خونه رو تیکه تیکه می کنه تا ببردشون کلاس نقاشی! دیشب هم شلوار منو به این روز گار انداخت

من:Angry جونگ مین بذار از اینجا بریم بیرونDodgy

وقتی جونگ مین برگشت سر جاش یه خبر نگار فضول اومد سراغمون: جونگ مین شی! به نظرت می رسه که موش دست اموزت خیلی عصبانیه!

من:AngryAngryAngry

داستان های مصور جونگ مینی 1

جونگ مین: نه اینجوری نیست... لعیا خیلی مهربونه! ( توی ذهنش: من امشب مردم! )
آقا ما ملتفت نشدیم این پسر بود یا دختر؟
توجیه کنیدHuh
من در حال انجام کارهام بودم که جونگ مین شاد و شنگول از راه رسید:

داستان های مصور جونگ مینی 1

جونگ مین: سلام نازنین! چطوری؟!
نازنین: سلام... خوبم.. تو چرا اینقدر شادی امروز؟!

داستان های مصور جونگ مینی 1

جونگ مین: به همون دلیلی که تو خوشحالی!
نازنین: ولی من اصلا خوشحال نیستم امروز....
و بعد از گفتن این جمله رفتم
جونگ مین بعد از رفتن من شروع کرد با خودش حرف زدن:

داستان های مصور جونگ مینی 1

جونگ مین: دختره بی مزه! چرا وانمود می کنه یادش نیست که امروز تولد منه؟!

داستان های مصور جونگ مینی 1

جونگ مین: نکنه واقعا یادش نیست؟!!!!!

داستان های مصور جونگ مینی 1

جونگ مین: انگار واقعا یادش نیست! اتّوکه؟! یادش نیست تولد من رو!

داستان های مصور جونگ مینی 1

جونگ مین: اصلا من برم مثل سوپر من تو افق محو شم سنگسن ترم... خدافظ! من رفتم!



داستان های مصور جونگ مینی 1

جونگ مین: شیش... هفت... هزار و هفتصد و چهل و پنج تا! با این چند تا گونی هویج می شه خرید؟!

جونگ مين:جندل خالق اين ديگه چيهHuhHuh
داستان های مصور جونگ مینی 1

فك كنم هويچ نرسيدس Sadچه با حالم هستشBig Grin

بعد از کلی زحمت براش یه غذا درست کردم
مرضیه:جونگی جونم بچش ببین چطوره
ج:باشه بیارش ببینم
بعد از خورن اولین لقمه{قیافه ی جونگی}
داستان های مصور جونگ مینی 1
توی دلش یاابرفرض خودت به معده ام رحم کن
مرضیه:جونگی جونگی چته چرا سرخ شدی؟؟؟؟؟خوب نیود؟؟؟؟
ج:چرا خوب بود ولی یه کم.........
مرضیه:یه کم چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ج:یه کم تند بود
مرضیه:چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
داستان های مصور جونگ مینی 1


واما عاقبت جونگ مین
چند ماهی میشه که با اقا هیونگ شام فست فود میل میکنن چون لعیا هم هیونگو از خونه بیرون کرده
داستان های مصور جونگ مینی 1

هیونگ: جونگی اونجا رو ببین دیدی گفتم لعیا و مرضیه بلاخره میان برنامه مارو ببیننBig GrinTongue
جونگی: حق با تو بود...خیلی خوشحالم این گورخر رو برای مرضیه بردمSleepy...این الاغ رو هم بده به لعیاSleepy
هیونگ: باشهSmile
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
داستان های مصور جونگ مینی 1
مرضیه و لعیا: الاغ و گورخرررررررررر؟؟:av2::av2:
جونگ مین هویــج خیلی دوس داره!Big Grin
به انگــور میگه هویجه نرسیده!Big Grin
داستان های مصور جونگ مینی 1
جونگ مین: اَه این چرا باز نمی شه؟! حتما باید با دندونام بیفتم به جونش؟!
نازنین: جونگ می شی! داری چی کار می کنی؟! مگه نگفته بودم دیگه اجازه نداری از این چیزا بخوری؟!

داستان های مصور جونگ مینی 1
جونگ مین: برو بابا توام!!!! آخ جونمی جون باز شد!
نازنین: باشه.... وقتی به اصغر آقا میوه فروش سر کوچه گفتم دیگه بهت هویج نده می فهمی...:A_143:

داستان های مصور جونگ مینی 1
جونگ مین: اِ.... چیزه..... نازنین یه دقیقه صبر کن....

عکس العمل دخترها پس از دیدن جونگ مین (10 سال پیش)

داستان های مصور جونگ مینی 1

دختراConfusedConfused
عکس العمل دخترها پس از دیدن جونگ مین (حالا)

داستان های مصور جونگ مینی 1

دختراHeartHeartcryingAngel:cool:


جونگی تو رادیو با داداش یونگی برنامه داشت رفتم دیدنشAngel
عکس العملشون:
یونگی:ای جووووووووووووووووون ابجی نازنین HeartHeartBlush
جونگی:والله این بشر اینقد مارموزه که نمیشه ازش چیزی فهمید...............Dodgy
داستان های مصور جونگ مینی 1

داستان های مصور جونگ مینی 1

جونگ مین: ای بنازم قدرتتو خدا.... چی خلق کردی! خوشگل ترین تصویر همه ی دنیاست این عکس تو آینه...... صب کن ببینم... این چیه اینجا؟! چرا باد کرده؟!

داستان های مصور جونگ مینی 1

جونگ مین: چی؟! جوش؟! نه!مـــــامــــــــــــــان ! نمی خوام نمی خوام نمی خوام نمی خوام!!!!!!
مرضیه و لعیا و نازنینو خوب اومدی!Big Grin
اما چشاش چپه هااااااااااااااااDodgy
یعنی چی چشماش چپه چشم داره به این خوشگلی قربونش برمHeart
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
داستان های مصور جونگ مینی 1
جونگ مين ماهههههههههههه خيلي شره دوسش دارم
صفحه‌ها: 1 2