13-04-2013، 22:01
این عکسا رو من از جا های مختلف پیدا میکنم و اینجامیذارم شما هم اگه داشتنی یا ساختین میتونین بذارین
[align=center][color=#9400D3][b]من و جونگ مین تو یه مراسم رسمی نشسته بودیم که مجری برنامه جونگ مین رو دعوت کرد روی سن
مجری: ... حالا از پارک جونگ مین دعوت می کنیم که روی سن بیاد!
جونگ مین: آخ جون بالاخره نوبت من شد!
من به جونگ مین چشم غره رفتم و اون یه خنده ی شیطانی تحویلم داد که یعنی : الآن حالیت می کنم! و رفت روی سن...
مجری: واوو! جونگ مین شی! استایل امشبت خیلی فوق العاده است! طراحت کی بوده؟!
جونگ مین: اوه بله... طراحم.... راستش من تو خونه یه موش دست آموز دارم به اسم لعیا که خوراکی مورد علاقه اش پارچه است!
مجری: چینجا؟!
جونگ مین در حال نگاه کردن به من: اوه بله! چینجا! ببینید اونجا نشسته! این موش همه ی پارچه های خونه رو تیکه تیکه می کنه تا ببردشون کلاس نقاشی! دیشب هم شلوار منو به این روز گار انداخت
من: جونگ مین بذار از اینجا بریم بیرون
وقتی جونگ مین برگشت سر جاش یه خبر نگار فضول اومد سراغمون: جونگ مین شی! به نظرت می رسه که موش دست اموزت خیلی عصبانیه!
من:
جونگ مین: نه اینجوری نیست... لعیا خیلی مهربونه! ( توی ذهنش: من امشب مردم! )
جونگی: میگن هر کی روز تولدش ارزو کنه براورده میشه
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
خوب صبرکن...من چه آرزویی کنم؟؟؟...
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
امممم....خب آرزو کردم...یعنی براورده میشه؟؟:383:
چند لحظه بعد...
.
.
.
.
.
.
..
.
.
.
.
.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
من و این همه خوشبختی محاله محاله محاله
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
خوب صبرکن...من چه آرزویی کنم؟؟؟...
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
امممم....خب آرزو کردم...یعنی براورده میشه؟؟:383:
چند لحظه بعد...
.
.
.
.
.
.
..
.
.
.
.
.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
من و این همه خوشبختی محاله محاله محاله
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
جونگ مین تنها رفته بود بیرون.
یعد سه چهار ساعت برگشت خونه:
مرضیه : جونگ مین بر گشتی!وای خدا اینا چیه؟! چقدر کادو...
جونگ مین: برای عشقم خریدمشون!
مرضیه: منظورت منم؟!
جونگ مین: تو؟! برو بابا! منظورم خودم بود!
مرضیه: :av2:
جونگ مین تو آشپزخونه : آخ جون کنفش کردم چه کیفی داد!
یعد سه چهار ساعت برگشت خونه:
مرضیه : جونگ مین بر گشتی!وای خدا اینا چیه؟! چقدر کادو...
جونگ مین: برای عشقم خریدمشون!
مرضیه: منظورت منم؟!
جونگ مین: تو؟! برو بابا! منظورم خودم بود!
مرضیه: :av2:
جونگ مین تو آشپزخونه : آخ جون کنفش کردم چه کیفی داد!
[align=center][color=#9400D3][b]من و جونگ مین تو یه مراسم رسمی نشسته بودیم که مجری برنامه جونگ مین رو دعوت کرد روی سن
مجری: ... حالا از پارک جونگ مین دعوت می کنیم که روی سن بیاد!
جونگ مین: آخ جون بالاخره نوبت من شد!
من به جونگ مین چشم غره رفتم و اون یه خنده ی شیطانی تحویلم داد که یعنی : الآن حالیت می کنم! و رفت روی سن...
مجری: واوو! جونگ مین شی! استایل امشبت خیلی فوق العاده است! طراحت کی بوده؟!
جونگ مین: اوه بله... طراحم.... راستش من تو خونه یه موش دست آموز دارم به اسم لعیا که خوراکی مورد علاقه اش پارچه است!
مجری: چینجا؟!
جونگ مین در حال نگاه کردن به من: اوه بله! چینجا! ببینید اونجا نشسته! این موش همه ی پارچه های خونه رو تیکه تیکه می کنه تا ببردشون کلاس نقاشی! دیشب هم شلوار منو به این روز گار انداخت
من: جونگ مین بذار از اینجا بریم بیرون
وقتی جونگ مین برگشت سر جاش یه خبر نگار فضول اومد سراغمون: جونگ مین شی! به نظرت می رسه که موش دست اموزت خیلی عصبانیه!
من:
جونگ مین: نه اینجوری نیست... لعیا خیلی مهربونه! ( توی ذهنش: من امشب مردم! )