انجمن های تخصصی فلش خور

نسخه‌ی کامل: درد دل دختر و پسرهای دم بخت+طنز
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
صفحه‌ها: 1 2
 درد دل دختر و پسرهای دم بخت+طنز 1

شعری فقط برای دختران دم بخت !!

دختری با مادرش در رختخواب درد ودل می کرد با چشمی پر آب

گفت مادر حالم اصلا ً خوب نیست زندگی از بهر من مطلوب نیست

گو چه خاکی را بریزم بر سرم روی دستت باد کردم مادرم

سن من از 26 افزون شده دل میان سینه غرق خون شده

هیچکس مجنون این لیلا نشد شوهری از بهر من پیدا نشد

غم میان سینه شد انباشته بوی ترشی خانه را برداشته

مادرش چون حرف دختر را شنفت خنده بر لب آمدش آهسته گفت

دخترم بخت تو هم وا می شود غنچه ی عشقت شکوفا می شود

غصه ها را از وجودت دور کن این همه شوهر یکی را تور کن

گفت دختر:مادر محبوب من ای رفیق مهربان و خوب من

گفته ام با دوستانم بارها من بدم می آید از این کارها

در خیابان یا میان کوچه ها سر به زیر و با وقارم هر کجا

کی نگاهی می کنم بریک پسر مغزیابو خورده ام یا مغز خر؟

غیر از آن روزی که گشتم همسفر با سعید و یاسر و ایضا ً صفر

با سه تا شان رفته بودیم سینما بگذریم از ما بقیه ماجرا

یک سری ، هم صحبت یاسر شدم او خرم کرد، آخرش عاشق شدم

یک دو ماهی یار من بود و پرید قلب من از عشق او خیری ندید

مصطفای حاج قلی اصغر شله یک زمانی عاشق من شد بله

بعد هوتن یار من فرهاد بود البته وسواسی و حساس بود

بعد از این وسواسی پر ادعا شد رفیقم خان داداش المیرا

بعد او هم عاشق مانی شدم بعد مانی عاشق هانی شدم

بعد هانی عاشق نادر شدم بعد نادر عاشق ناصر شدم

مادرش آمد میان حرف او گفت ساکت شو دگر ای فتنه جو

گرچه من هم در زمان دختری روز و شب بودم به فکر شوهری

لیک جز آنکه تو را باشد یک پدر دل نمی دادم به هر کس این قدر

خاک عالم بر سرت، خیلی بدی302 واقعا ً که پوز مادر را زدی

داوری که یک طرفه قضاوت کنه فایده نداره .حالا جواب شعر بالا

شعری فقط برای پسران دم بخت !!

پسری با پدرش در رختخواب درد ودل می کرد با چشمی پر آب

گفت :بابا حالم اصلا ً خوب نیست زندگی از بهر من مطلوب نیست

گو چه خاکی را بریزم توی سر روی دستت باد کردم ای پدر

سن من از 26 افزون شده دل میان سینه غرق خون شده

هیچکس لیلای این مجنون نشد همسری از بهر من مفتون نشد

غم میان سینه شد انباشته بوی ترشی خانه را برداشته

پدرش چون حرف هایش را شنفت خنده بر لب آمدش آهسته گفت

پسرم بخت تو هم وا می شود غنچه ی عشقت شکوفا می شود

غصه ها را از وجودت دور کن این همه دختر یکی را تور کن

گفت آن دم :پدر محبوب من ای رفیق مهربان و خوب من

گفته ام با دوستانم بارها من بدم می آید از این کارها

در خیابان یا میان کوچه ها سر به زیر و چشم پاکم هر کجا

کی نگاهی می کنم بر دختران مغز خر خوردم مگر چون دیگران؟

غیر از آن روزی که گشتم همسفر با شهین و مهرخ و ایضاً سحر

با سه تا شان رفته بودیم سینما بگذریم از ما بقیه ماجرا

یک سری ، بر گل پری عاشق شدم او خرم کرد، وانگهی فارغ شدم

یک دو ماهی یار من بود و پرید قلب من از عشق او خیری ندید

آزیتای حاج قلی اصغر شله یک زمانی عاشقش گشتم بله

بعد اوهم یار من آن یاس بود دختری زیبا و پر احساس بود

بعد از این احساسی پر ادعا شد رفیق من کمی هم المیرا

بعد او هم عاشق مینا شدم بعد مینا عاشق تینا شدم

بعد تینا عاشق سارا شدم بعد سارا عاشق لعیا شدم

پدرش آمد میان حرف او گفت ساکت شو دیگر فتنه جو

گرچه من هم در زمان بی زنی روز و شب بودم به فکر یک زنی

لیک جز آنکه بداری مادری دل نمی دادم به هر جور دختری

خاک عالم بر سرت، خیلی بدی واقعا ً که پوز بابا را زدی
خبرای تازه مرد 80 سال با دختر 18 ساله ازدواج کرد
پسر هر موقع که بخواد میتونه با یه دختر جون ازدواج کنه
البته اگه دختره دیوونه باشه که قبول کنهDodgyDodgy
دختر از خداش هم هست که از ترشیدگی در بیاد
خدا کنه ک قبول کنه:9lp:
اون دختی ه قبول کنه واقعا خرهDodgy
دخترای بی ریخت و کهیر زده..کچل..کور..لنگ و لوچ معلومه قبول میکنه اون دختر 18 ساله رو من دیدم مثل اژدهای کومودو میمونه{حیوانی زشت بی ریخت پست تر از کفتار در کل وحشتناک}دوستان اگه خواستین در سن 80 سالگی دختر جوون بگیرین پیشنهاد میکنم بااژدهای کومودو ازدواج کنین...چون ادم گیر نمیارینBig GrinBig GrinBig Grin
(19-03-2012، 20:25)نادیا نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
[ -> ]
دخترای بی ریخت و کهیر زده..کچل..کور..لنگ و لوچ معلومه قبول میکنه اون دختر 18 ساله رو من دیدم مثل اژدهای کومودو میمونه{حیوانی زشت بی ریخت پست تر از کفتار در کل وحشتناک}دوستان اگه خواستین در سن 80 سالگی دختر جوون بگیرین پیشنهاد میکنم بااژدهای کومودو ازدواج کنین...چون ادم گیر نمیارینBig GrinBig GrinBig Grin

مرسی از هشدارت نادیا نمیگفتی هم نمیدونستیم نادیاجان چرا خودتو نمیگی یکی برای تو باید شوهر پیدا کنه عزیزمBig GrinBig GrinBig GrinBig Grin
عزیزم تو جوش منو نزن..من خودم پیدا میکنم...تو که حتی یک اژدهای کومودو حاضر نیست بهت دندوناشو نشون بده...کچل اگر طبیب بود سر خودشو دوا میکردBig GrinBig Grin
اين حرفا مال موقع جوني ها مامان بزرگ منه ديگه تو اين دوره زمونه هيچ دختري از اين حرفا نمي زنه Dodgy
صفحه‌ها: 1 2