انجمن های تخصصی فلش خور

نسخه‌ی کامل: درآمدی بر ادبيات فارسی برون مرزی
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
نكته : حوزه ي گسترش زبان فارسي در روزگار گذشته ، بسيار وسيع بوده و از مديترانه تا سند و از بين النهرين تا ماوراي سيحون داشته است. در دو قرن اخير بر اثر «كشمكش هاي سياسي و نفوذ استعمار انگليس» ارتباط زبان فارسي شبه قاره هند با زبان فارسي قطع شد و د رنتيجه دامنه ي گسترش زبان فارسي، بسيار محدود گرديد.
امروزه زبان فارسي در دو كشور «افغانستان» و «تاجيكستان» هم چنان رايج است.
زبان فارسي در كشور افغانستان زبان رسمي است و به نام «فارسي دري» خوانده مي شود.
زبان فارسي در كشور تاجيكستان با نام زبان «تاجيكي» رايج است.
ادبيات هر سه منطقه شبه قاره ي هند و پاكستان ، افغانستان و تاجيكستان ، با توجه به شرايط سياسي، اقليمي و فرهنگي تحولات فراواني يافته اما روح زبان و ادب فارسي هنوز در آنها باقي است.
برخي از شاعران و نويسندگان مشهور زبان فارسي هند و پاكستان، تاجيكستان و افغانستان در گذشته و حال عبارتند از : اميرخسرو دهلوي، بيدلي دهلوي، اقبال لاهوري / صدرالدين عيني ، سفيد گل رخسار، عبيد رجب/ محمد ابراهيم صفا و خليل الله خليلي



مسافر

نكته : اقبال لاهوري ، شاعر متفكر پاكستاني و بزرگترين شاعر غيرايراني است كه اشعار بسياري به زبان فارسي سروده است. از ويژ گيهای محتوايي اشعار اقبال، غرب ستيزي و مبارزه با تهاجم فرهنگي غرب است.



معاني ابيات مسافر :

بيت اول : پس از مرگم هرگروهي كه خود را صاحب انديشه اي مي دانند خواهند گفت كه آنها را خوب شناخته و من با آنها هم عقيده بوده ام.
بيت دوم : اما افسوس كه هيچ كس به درستي به پيام دردآلودم پي نبرد و ندانستند كه براي چه عقيده و هدف بزرگي تلاش كرده ام و با چه كساني دردمندانه سخن گفتم.



معاني ابيات ديده ور :

معني بيت 1 : خردمندان بسياري به عرصه ي وجود آمدند و انديشه هاي خود را بسيار زيبا و لطيف تر از گلبرگ با سخن بيان كردند.
2 - ولي من از ميان آنها كسی را خردمند واقعي مي دانم كه رنج ها و دشواريهاي زندگي را ديد و چشيد اما با مردم از اميد و خوش بيني سخن گفت



سروري

بيت 1 : خداوند آن ملتي را عزيز و سربلند خواهد كرد كه مستقل و آزاد زندگي مي كنند و به دور از دخالت بيگانگان، خود براي كشورشان تصميمي بگيرند.
بيت 2 : خداوند ملتي را که به ديگران وابسته اند به حال خود مي گذارد و آنها را از نعمت آزادي و استقلال محروم خواهند کرد .



دريا :

بيت 21 : نهنگی هدف زندگي را با چه بيان زيبايی با فرزندش در ميان گذاشت. او به فرزندش گفت : در قانون زندگي ما آمدن به ساحل دريا ممنوع و حرام است.
هميشه از ساحل دوري كن و خود را با امواج سرکش درگير ساز زيرا آشيانه ي ما دريا است.
(مقصود اين است كه زندگي براي آسايش طلبي نيست، بلكه مفهوم واقعي زندگي جدال و رو به رو شدن با سختي هاست.)



خودآزمايي درس 23 :

1 – در اين درس مسافر كيست و غربتش در چيست؟
منظور خود شاعر است و احساس غربت او به خاطر اين است كه در ميان مردم بود و با مردم سخن گفت اما كسي به عمق سخن دردآلود او پي نبرد.

2 - «ديده ور» از نظر شاعر چه كسي است؟
آن كسي كه خود در رنج و دشواري است و تلخيهاي بسيار ديد اما با مردم از اميد ، نيكي در زندگي سخن گفت.

3 – مفهوم آيه شريفه« ان الله لا يُغيّر ما بقْومٍ حتي يغيّروا ما بانْفسهم » در كدام بيت ديده مي شود؟
در بيت : خدا آن ملتي را سروري داد / كه تقديرش به دست خويش بنوشت.

4 – در آخرين شعر زندگي چگونه وصف شده است؟
زندگي واقعي يعني پرهيز از آسايش طلبي و تن پروري و مبارزه با ناملايمات و سختي ها

لاله آزاد
نكته : محمد ابراهيم صفا ، از شاعران معاصر افغانستان است .مجموعه اي از سروده هاي اين شاعر با نام در نواي كوهسار ها چاپ شده است .
گل لاله (شقايق يغمائي )به جهت رنگ قرمز گلبرگ ها و خال هاي سياهي كه دوقاعده گل برگ را دارد ، به لاله داغدار معروف است .
در شعر فارسي ، لاله قرمز در مفاهيم نمادين گوناگون بكار رفته : به سبب سرخي گل برگ ها ، نماد (اشك خونين ) و (چهره معشوق ) يه سبب خال سياه ميانه اي آن ، نماد (دل سوخته عاشق ) و در سروده محمد ابراهيم صفا ، لاله هاي وحشي ، نماد (آزادگي و وارستگي ) است .



خود آزمايي : درس لاله آزاد

1- در بند اول ، لاله ، ( صفت آسايش جويي و دست پرور بودن )را با چه تغييراتي از خود دور ميكند ؟
لاله با اشاره به ويژگيهاي «خودرو بودن» «خودبويي» زندگي آزاد در دشت و پرهيز از زندگي در باغ و سيراب شدن با باران و بي نيازي از جوي باغ ، آسايش جويي و دست پرود بودن را نفي موجودي آزاده و وارسته معرفي كند.

2 – در كدام مصراع، لاله خود را مقدس شمرده است؟
« هر صبح نسيم آيد بر قصد طواف من» كه يادآور طواف حاجيان دور كعبه است.

3 – چه رابطه اي بين «رفتن» و «بوي دلاويز» است؟
خفتن نام شهري در تركستان شرقي واقع در سرزمين چين، آمدي ز اين ناحيه در زير پوست شكم خود، كيسه اي را به اندازه تخم مرغ يا نارنج كوچك دارد. (ناقه) . در اين كيسه ماده اي بسيار معطر وجود دارد كه مشك (مشك) ناميده مي شود.

4 – مصراع دوم بيت :
«اي سروپاي بسته به آزادگي مناز / آزاده من، كه از همه عالم بريده ام»
با كدام مصراع هاي درس هم معني است؟
مصراع دوم بيت مورد نظر، با بسياري از مصراع هاي شعر «لاله ي آزاد» هم معني است .
از جمله :
من لاله ي آزادم ، خود رويم و خود بريم ، / سعي كن كسي منت بر خود نپذيرم من / در بر ساقه ي خود ثابت ، فارغ ز مدد كارم / بر فطرت خود نازم ، وارسته ضميرم من» / آزاده برون آيم آزاده بميرم من»

5 – مصراع « رانده ست جنون عشق از شهر به افسونم، يادآور كدام داستان و كدام درس كتاب است؟
يادآور داستان ليلي و مجنون است و اينكه مجنون از غم عشق ليلي در كوه دشت آواره مي شود.

6 – لاله «وابستگي» خود را چگونه وصف كرده است؟
لاله، نخست به نشانه هايي از آزادگي و وارستگي خود اشاره مي كند و سرانجام اين گونه ميگويد كه آزاده برون آيم، آزاده بميرم من، از نخستين لحظه ي حيات آزاده بوده ام و تا آخرين دم زندگي نيز آزاده خواهم ماند.