انجمن های تخصصی فلش خور

نسخه‌ی کامل: جوک های غضنفر
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
غضنفر زنشو میبره سونوگرافی بهش میگن پسر داری میگه تو رو خدا بگین اسمش چیه؟؟
==========================
یه روز یه ماشینی با پلاک تهران ص از چراغ قرمز رد میشه پلیسه میره پشت سرش میگه ماشین تهران صلی الله علیه و سلم بزن کنار
==========================
یه روزغضنفر میره ماشینشو بیمه بدنه کنه، آخر سر که کارش تموم میشه بیمه ای بهش میگه ایشالا هیچوقت از بیمه تون استفاده نکنین. غضنفر هم برمیگرده میگه ایشالا شما هم از این پول خیر نبینین !
==========================
غضنفر میره ثبت احوال میگه یه شناسنامه واسه بچه ام میخوام ! میگن اسمش چیه ؟ میگه “شورلت” میگن اینکه اسم ماشینه یه اسم بزار که به نام پدر و مادر بیاد . میگه خب به اسم ما میاد دیگه من “بیوک” آقا هستم . همسرم هم “خاور” خانوم !!!
==========================
غضنفر زنگ می‌زنه ۱۱۰ میگه: گاز، کلاچ، ترمز، فرمون، ترمزدستی و دنده ماشین منو دزدیدند، پلیسه میگه: ببخشید، شما خول هستید؟ یارو میگه: آره، چطور مگه؟ پلیسه میگه: هیچی، پاشو برو جلو بشین
غضنفر ماشین تخلیه چاه میخره .. روی تانکرش مینویسه: رزق ما در باسن شماست.
==========================
یه روز یه غضنفر میره در مغازه خیاطی. پارچه شو میده میگه برام یه شلوار بدوز. فردا نیام بگی وقت نداشتم سوزنم شکسته بود ننه م مرده بود. اصلا نمیخوام پدر سگ پارچه منو بده میخوام برم
==========================
غضنفر میره امامزاده میبینه یه دختری میگه خدایا یه شوهر خوب به من بده . غضنفر خودشو میندازه تو بغل دختره میگه خدایا هل نده .
==========================
یکی میگه: من” حافظ کل قرآنم”, شاسکوله میگه: از این قران کوچیکا یا بزرگا ؟
==========================
صرف فعل به غضنفر میگن کردم -کردی-کرد چه صیغه ایه؟میگه اون که دیگه صیغه نیست خرابه
==========================
یه روز یه غضنفر میره ساندویچی میگه آقا یه ساندویچ کالباس بده ولی برام خیارشور نذار.از قضا یارو ساندویچی هم دارقوزآبادی بوده میگه:ببخشید خیارشور ندارم میخوای گوجه نذارم؟
==========================
غضنفر میره کنار دریا پری دریای میبینه ،میگه من عاشقتم ،با من ازدواج میکنی،پری دریای میگه من آدم نیستم،غضنفر میگه تو فکر میکنی من آدمم،
==========================
یه غضنفر زنگ میزنه پیتزا فروشی میگه یه پیتزا می خواستم. فروشنده میگه . به نام …. ؟ غضنفر میگه . آخ آخ . ببخشید .به نام خدا , یه پیتزا میخواستم.
==========================
غضنفر کولرش خراب میشه، به بچه‌هاش می گه: مگه نگفتم ۴ نفری جلو کولر نشینید.
==========================
غضنفر سرش رو می کنه داخل حجرالاسود بوس کنه ، سرش گیر می کنه
میگه غلط کردم دیگه گناه نمی کنم ، خدایا منو نخور!!!
==========================
غضنفر چند هفته بوده هر روز پشت سر هم می‌رفته از داروخونه قرص سوسک کش می‌خریده.یه روز دکتره ازش می پرسهتو چرا اینقدر قرص سوسک کش می‌خری؟
میگه: آخه من هرچی اینا رو پرت می‌کنم نمیخوره به سوسکها!
==========================
به غضنفر میگن به زنبورایی که از کندو محافظت می کنن چی میگن؟
میگه: میگن خسته نباشید!
==========================
یارو زنگ میزنه فرودگاه و میگه: ببخشید از اینجا تا تهران چقدر راهه؟
کارمنده میگه: یه لحظه…
میگه: خب خیلی ممنون! و قطع می‌کنه!!
==========================
از یه نفر میپرسن میدونی اگه ۲۳ تا کله و ۲۳ تا پاچه را با هم بریزی تو یه دونه دیگ، از کجا باید بفهمیم کدوم پاچه مال کودوم کله است؟
میگه اینکه کاری نداره کف پاش رو قلقلک میکنی میبینی هر کله ای خندید معلوم میشه پاچه مال اون بوده!!
==========================
به یارو میگن دستشویی چند بخشه؟
میگه خب معلومه! دو بخش! مردونه و زنونه!!
==========================
روزی یک تیمسار سوار تاکسی شد. راننده ی تاکسی از او پرسید: آقا شما سرهنگ هستید؟
تیمسار تواضع به خرج داد و گفت : بله!
راننده تاکسی گفت : پسر مرض داری لباس تیمسارها رو می پوشی؟
==========================
بیماری به دکتر مراجعه نمود و گفت : دکتر جون دلم خیلی درد میکنه.
دکتر گفت : عزیزم دلت کار میکنه؟
بیمار گفت : خیر آقای دکتر ، فعلا بیکاره!
==========================
دیوانه ی اولی : قصد کردم همه ی جواهرات و الماس های روی زمین را بخرم!
دیوانه ی دومی: قصد بیجایی کردی ، من اصلا قصد فروش آن ها را ندارم!
==========================
واعظی منبری رفت و سخنرانی جالبی ارائه داد. کدخدا که خیلی لذت برده بود به واعظ گفت : روزی که میخواهی از این روستا بروی بیا سه کیسه برنج از من بگیر!
واعظ شادمان شد و تشکر کرد. روز آخر در خانه ی کدخدا رفت و از کیسه های برنج سراغ گرفت.
کدخدا گفت : راستش برنجی درکار نیست. آن روز منبر جالبی رفتی من خیلی خوشم آمد و گفتم من هم یک چیزی بگویم که تو خوشت بیاید.
==========================
یه دکتر یارو زنش میمیره روی سنگ قبرش می نویسه : آرامگاه زری همسر دکتر رحیمی مختصص زنان و زایمان ، مطب : خیابان جلفا کوچه سوم پلاک ۲۰ از ساعت … !
==========================
مادر: پسرم بیا اسفناج بخور آهن دارد.
پسر: آخر مادر جان الان آب خوردم می ترسم زنگ بزنم!
==========================
مهمان: آقا تشریف دارند؟
مستخدم: نه خیر، رفته ‌اند مسافرت.
مهمان: برای تفریح؟
مستخدم: نه خیر، با خانم رفته ‌اند!
==========================
SmileBig GrinSmileBig GrinSmileBig GrinSmileBig GrinSmileBig GrinSmileBig GrinSmileBig GrinSmileBig GrinBig Grin
WinkWinkWinkWinkWinkWinkWinkWinkWinkWinkWinkWinkWinkWinkWinkWinkWinkWinkWinkWinkWink
خیلی با حال بودن
مر30 جالب بودHeart
مرسیHeart
حال کردم مرسیHeart
خوب بود ...