انجمن های تخصصی فلش خور

نسخه‌ی کامل: بیاتو سرگمی بیایی دیگه بیرون نمیری انقد باحاله
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
صفحه‌ها: 1 2 3 4 5 6 7 8
باسلام بیایید داستان عاشقانه ی درست کنیم من میگویم وادامه ی ان را شما بگویید

پسرک تازگیادختر زیبا دیده بود اما

کسی نظر نمیده
نمی توانست به او بگوید شاید غرورش نمی گذاشت شاید
فکر میکرد که اگر به او ابراز علاقه کند دخترک او را ترک میکنم ولی باز هم
عاشقانه نگاهش میکرد نمی توانست هیچ طور فراموشش کندروزی دلش را زد به دریاو
گفت شاید اگر..............
به او بگویم ناراحت نشود دخترک حالا در خانه ی انها بود و در هال با ماد پسر گرم گرفته بود پسر از داخل اتاقش داد کشید:عسل لطفا ب اتاق من بیا وقتی عسل وارد اتاق سام شد پسر دستش را کشید و او را در اغوش کشید و گفت تو همیشه عشق من بودی دخترک دستانش را روی صورت پسر گذاشت و لبهایش را روی لبهای او وقتی ان دو از اتاق بیرون رفتند ماد سام خیلی متعجب به سام خیره شد و گفت :سام رژلب زدی؟؟؟سام دست و پایش را گم کرده بود جای رژ لب عسل روی لب های او مانده بود...
سام به مادرش گفت مابه بیرون میرویم برای گردش اما سام وعسل............
گفت نه حساسیت دارم عسل رفت وسام نگاهش کرد از اون روز به بعد باهم رابطه ی خوبی داشتن تا.......
اینکه روزی سام به عسل گفت اسم واقعی من عرفان است
عسل ناراحت شد ورفت
صفحه‌ها: 1 2 3 4 5 6 7 8