انجمن های تخصصی فلش خور

نسخه‌ی کامل: فرانتس كافكا
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
افسوس! دنيا روز به روز تنگ‌تر مي‌شود. سابق جهان چنان دنگال بود كه ترسم گرفت. دويدم و دويدم تا دست آخر هنگامي كه ديدم از هر نقطه‌ي افق ديوارهايي سر به آسمان مي‌كشد، آسوده خاطر شدم. اما اين ديوارهاي بلند با چنان سرعتي به هم نزديك مي‌شود كه من از هم‌اكنون خودم را در آخرِ خط مي‌بينم و تله‌يي كه بايد در آن افتم، پيشِ چشمم است.
- چاره‌ات در اين است كه جهت‌ات را عوض كني.
گربه در حالي كه او را مي‌دريد چنين گفت
بی کیفیت