انجمن های تخصصی فلش خور

نسخه‌ی کامل: تکست اهنگ لوبیای سحر امیز پیشرو
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
اینترو:
هــی هــی هــی
هه هه هه هه!
یه مدتی ساکت بودم دلت تنگــــــ شده بود نه؟
فکر کردی من ساکتم و هیچی نمیگم؟
هه هه! فکر کردی مردم خرن؟
بیگی ( Notorius B.I.G ) راست میگفت...
این کار بهترین دوستتو تبدیل به بدترین دشمنت میکنه!
آره... بیگی راست میگفت!
021 ، آهــــااا! بشین سر جات...


ورس:
از ما متنفری اما نگاه تو پیش ماست
زیر چشی حتی واسه ریشه یابی ما میشتابیم // زیر آبیم همیشه خوابی واسه تو دریچه وا نی
اما ستاره تو رینگه باز // تو پشت فرمونی « رضــا » پدالتو میده گاز
مثل مالزی ، مثل وقتی که فهمیدی مثل من بارت نی // رفاقت زشتمو کش بدم واسه چی؟
وقتی ترس تو کودتای من بودش // لاشه های سربازا موندش لای دندونت
اما دیگه بیخیال
خودت میدونی که چقدر دیوونم // از این بازی نمیرم بیرون نه
نکته هاتو دوست داشتم // آدم 87 و دوست داشتم
اما حیف که باوره به تو رو زود باختم // دوستیم از آهن بود به خاطر خودخواه بودنت سوخت آهن
هنوزم نمیتونه حرفـــــ بزنه پشتت هیچ ننه ج×ده ای // اگه روزی بری تو رینگــــــ
اونقدر به رپت اعتماد داره داداش قدیمت که رو تو شرط میبنده سر زندگیش
هیچ وقت فکر نمیکردم اینطوری بشه // توضیح بده چرا غیر واقعی شدی
توی اروپا قایم شدی و ستاره میشمری // ها؟ تو گیر افتادی وسط یه راه بیخودی
تو به ما خیلی حال دادی // نمونش نگرم داشتی تا بمونم و بخونم از فریاد درونیم
کت و شلوار عروسیم // خرج بیمارستان واسه مرض های جوونیم
مواد نمیزنم و سر پام ایستادم بالا سره کار // دل مردم تنگه واسه ما بعده این همه سال
میبینی افتادیم به جونه هم دو تا شیره سره پا
اما دیگه بیخیال
پاتو گذاشتی رو سر بقیه مراقبی کسی نبینه // فقط منتظر بهونه بودی که بخونی
ما حرومزادگی تو درونمون نیست
چند روزه پیش رد شدم از کناره پارکــــــ شاد // حال و هوای ما رو داشت
هوای تولد و ابتدای کارمون // ببین چقدر زیاد شد اختلافــــــ راهمون
ببین همه بچه کو×یا شاخ شدن // و میتونن دهنشونو تو ایران باز کنن
آره دهن این طوطیا باز شدن // و میکشن پایین رو این لوبیا شاش کنن
" لوبیای سحرآمیزی " که سالها زحمت کشیدیم براش ، داره زرد میشه
واسه من و تو یه فازه منفیه // اگه مثل من تو گود باشی حالت بد میشه
هرکی که جنگیدش رفتش // اما دست نخورده تو تهران شمشیرش هستش
میدونم ، بستی یه زنجیر به قلبت // اما فکر کنم مغز تو درگیره وحمه
بدونه ما سربازی نیست // بدونه ما دیگه دریایی نیست
هرچند ، توی کار رقیبه همیم اما // بدونه ما دیگه بازی جنجالی نیست

آوترو:
آه! گفته بودم خیلیا خارجن و رفیق ما نیستن دیگه...
اما نگفته بودم چرا...
اکثر سربازا وقتی جنگیدن از ایران رفتن..
هه هه! اوناییم که موندن تو لونه هاشون قایم شدن...
دیگه خبری ازشون نیست...
اما تو... تو مثل من هه هه! تو مثل من خودتو نمیشناسی...
یعنی من از تو بهتر تو رو میشناسم...
خیلی وقته که عوض شدی رفیق... آره خیلی وقته خودتو گم کردی...
خودتو پیدا کن...