03-09-2013، 7:21
دست هایت...
کجاست...
که کنار بزند...
دلتنگی ام را...
.
.
.
مهربان که میشوی...
دلم برات بیشتر تنگ میشود ...
.
.
.
هر چقدر بیشتر میخوامت
دورتر میشوی
...برگرد
قول میدهم دیگه دوست نداشته باشم.
.
.
.
مرادوست داشته باش...
اما
تجربه ام نکن...
برای اموختن ابزار مناسبتی نیستم.
.
.
.
خدایا شکر به خاطرهمه داده ها ونداده هات داده هات نعمت نداده هات حکمت
.
.
.
از تمام عطرهای دنیا...
تنها لحظه ای بویی شبیه اغوشت
میخواهم...تا هوش از سر این همه دلتنگی ببرد.
.
.
.
با من مدارا کن!
بعدها
دلت برایم تنگ خواهد شد.
.
.
.
روزگار نبودنت را
دیکته میکند...
ومن مثل همیشه...
صفرشده ام...
هنوز نبودنت را یاد نگرفته ام...
.
.
.کاش میتوانستم راحت حرف بزنم...
چیزی بگویم از دلتنگی...
میان ادم ها دلتنگی که در اتاق مجازی جمع شدند...
فقط میگویم منم مثل تو دلتنگم...
.
.
.
خدایا
این دلتنگی های مارا هیچ بارانی ارام نمیکند
فکری کن
اشک ما طعنه میزند به باران رحمتت.
.
.
.
دلتنگی
حس نبودن کسی که تمام وجودت یکباره
تمنای بودنش را میکند.
.
.
.
دلتنگی
عین اتش زیر خاکستراست
گاهی فکر میکنی تمام شده
اما یه دفعه
همه ات را اتش میزند...
.
.
.
چه سخت است دلتنگ قاصدک بودن در جاده ای که در ان هیچ بادی ن
نمی وزد...
.
.
.
دیگر فرصتی برای پیامک دادن نیست
دست واِژها را میگیرم
وبه دیدنت می ایم
دلتنگیت در هیچ پیامی نمیگنجد...
.
.
.
امروز...
انگار کسی امد...
وهوای دلتنگی ات را...
هی در اسمان اتاقم پاشید...
وتو نبودی...
.
.
.
دقایقی در زندگی هستند که دلت برای کسی انقدر تنگ می شود که میخواهی اورا از
رویاهات بیرون بکشی ودر دنیا واقعی بغلش کنی.
.
.
.
کاش دهخدا میدانست...
دلتنگی...
اشک...
فاصله...
بی وفایی...
تعریفش فقط دو حرف است(تو)
.
.
.
ذلتگم
اما تورا طلب نمیکنم... نه اینکه بی نیازم...صبورم...
.
.
.
به گمانم یادت پنجره ی احساسم را میکبود چرا که در دلم هوای دلتنگی به پاست.
.
.
.
دوستان عزیز سپاس یادتون نره...
چرا هیچکس سپاس و نظر نمیده
کجاست...
که کنار بزند...
دلتنگی ام را...
.
.
.
مهربان که میشوی...
دلم برات بیشتر تنگ میشود ...
.
.
.
هر چقدر بیشتر میخوامت
دورتر میشوی
...برگرد
قول میدهم دیگه دوست نداشته باشم.
.
.
.
مرادوست داشته باش...
اما
تجربه ام نکن...
برای اموختن ابزار مناسبتی نیستم.
.
.
.
خدایا شکر به خاطرهمه داده ها ونداده هات داده هات نعمت نداده هات حکمت
.
.
.
از تمام عطرهای دنیا...
تنها لحظه ای بویی شبیه اغوشت
میخواهم...تا هوش از سر این همه دلتنگی ببرد.
.
.
.
با من مدارا کن!
بعدها
دلت برایم تنگ خواهد شد.
.
.
.
روزگار نبودنت را
دیکته میکند...
ومن مثل همیشه...
صفرشده ام...
هنوز نبودنت را یاد نگرفته ام...
.
.
.کاش میتوانستم راحت حرف بزنم...
چیزی بگویم از دلتنگی...
میان ادم ها دلتنگی که در اتاق مجازی جمع شدند...
فقط میگویم منم مثل تو دلتنگم...
.
.
.
خدایا
این دلتنگی های مارا هیچ بارانی ارام نمیکند
فکری کن
اشک ما طعنه میزند به باران رحمتت.
.
.
.
دلتنگی
حس نبودن کسی که تمام وجودت یکباره
تمنای بودنش را میکند.
.
.
.
دلتنگی
عین اتش زیر خاکستراست
گاهی فکر میکنی تمام شده
اما یه دفعه
همه ات را اتش میزند...
.
.
.
چه سخت است دلتنگ قاصدک بودن در جاده ای که در ان هیچ بادی ن
نمی وزد...
.
.
.
دیگر فرصتی برای پیامک دادن نیست
دست واِژها را میگیرم
وبه دیدنت می ایم
دلتنگیت در هیچ پیامی نمیگنجد...
.
.
.
امروز...
انگار کسی امد...
وهوای دلتنگی ات را...
هی در اسمان اتاقم پاشید...
وتو نبودی...
.
.
.
دقایقی در زندگی هستند که دلت برای کسی انقدر تنگ می شود که میخواهی اورا از
رویاهات بیرون بکشی ودر دنیا واقعی بغلش کنی.
.
.
.
کاش دهخدا میدانست...
دلتنگی...
اشک...
فاصله...
بی وفایی...
تعریفش فقط دو حرف است(تو)
.
.
.
ذلتگم
اما تورا طلب نمیکنم... نه اینکه بی نیازم...صبورم...
.
.
.
به گمانم یادت پنجره ی احساسم را میکبود چرا که در دلم هوای دلتنگی به پاست.
.
.
.
دوستان عزیز سپاس یادتون نره...
چرا هیچکس سپاس و نظر نمیده