انجمن های تخصصی فلش خور

نسخه‌ی کامل: خـلاصه قسمت اول سریال سرزمیـن بادها
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
خلاصه ی قسمت اول:

دیک به یک سال بود که یوری از قلعه های گانگنا(پایتخت گوگوریو)حرکت کرده بود و هاموینگ از گوگوریو حفاظت می کرد.ان زمان دورانی بود که ملکه حامله شده بود و یوری میخواست جنگ را تمام کند و پیروزی اش را به ملکه و پسرش تقدیم کند.روسای قبایل،که همیشه دنبال فرصتی برای شکست دادن یوری بودن جلسه ای رو گذاشتن که سانگای قوم بیریو هم به آن دعوت شده بود.سانگا،پیرتزین رئیس کنسول است و بیریو یکی از 5 قبیله ی مهم در سیاست گوگوریو.رئیس قبایل گفت جاسوسی را فرستاده تو یوری را بکشد و یوری مرده است.او از سانگا خواست تا به او ملحق شود و به پایتخت حمله کنند.سانگا در حال فکر کردن بود و نظری نمیداد.او باور نداشت که یوری مرده است.رئیس قبایل افزود:در حال حاضر همه ی قبایل با ما متحد شده اند و فقط بیریو مانده است.سربازانی که تحت فرمان شاهزاده هیمیانگ هستند کمتر از300 نفرند.ما میتونیم شکستشون بدیم.او یک نفر را میفرستد تا به هامیونگ بگوید دروازه ها رو باز کنید.شاهزاده چاره ای ندید پس اینکار را کرد و ملکه و شاهزاده رو با خود بیرون ز قصر برد تا درامان باشند.درهمان حال با پدرش یوری برخورد کرد.روسا که به قصر رسیدند یوری آن هارو محاصره کرد و رئیس اصلی رو کشت(در این بین قبیله ی بیریو هم با ان ها متحدد بود)
یوری روسا رو بخشید ولی سفیر فرستاد تا اعمال اونارو زیر نظر بگیره.شاهزاده ای به دنیا اومد و قصر پر از صفا بود.اما ساحره شاهزاده رو با خود به معبد برد تا سرنوشت او را ببیند.یوری با هامیونگ و فرمانده و ویز امنیت به معبد رفتند و یوری ساحره رو دید.ساحره گفت اعلی حضرت نفرین شده هست و گوگوریو رو نابود میکنه و همین الان باید بکینش.یوری نتونست و ساحره خودش را کشت.یوری با همراه نوزاد برگشتو به کسی چیزی نگفت ولی گفت که ساحره خودکشی کرده است.


منبع:حباب صورتی
ایول

بقیشم بذارBlush