16-03-2012، 13:08
به گزارش «جام‌جم»، اوايل همين هفته يكي از مسوولان بيمارستاني در شهرستان هشتگرد در استان البرز با مركز فوريت‌هاي پليسي 110 تماس گرفت و اطلاع داد مرد جواني، دخترسه ماهه‌اش را كه زخمي و بي‌هوش بوده به بيمارستان منتقل و اقدام به فرار كرده كه از سوي ماموران حراست دستگير شده است.
ماموران با اعزام به محل در تحقيق از مسوولان بيمارستان متوجه شدند، تلاش پزشكان براي نجات دخترسه ماهه كه بر اثر اصابت جسمي سخت به ناحيه سرش زخمي و بي‌هوش شده بود، نتيجه‌اي نداشته و او مرده است.
در پي مرگ مشكوك اين نوزاد، پدر وي بازداشت و براي تحقيقات به پليس آگاهي هشتگرد منتقل شد. جسد نوزاد نيز با هماهنگي قضايي به پزشكي قانوني انتقال يافت.
متهم در اظهاراتش به پليس گفت: مواد مخدر (شيشه) و قرص‌هاي روانگردان مصرف مي‌كنم و بر سر همين موضوع ميان من و همسرم هميشه اختلاف و مشاجره بود. او چند بار قصد جدايي داشت اما وقتي دخترمان به دنيا آمد، از تصميم خود صرفنظر كرد.
متهم اضافه كرد: با تولد فرزندمان، اوضاع زندگي‌مان نه تنها بهتر نشد كه روز به روز بدتر مي‌شد. همسرم ديگر طاقت ادامه زندگي با مرا نداشت تا سرانجام قهر كرد و به خانه پدري‌اش رفت و من ماندم و يك دختر سه ماهه.
متهم با اشاره به شب حادثه گفت: آن شب دخترمان بيقراري مي‌كرد و گريه‌هايش لحظه‌اي قطع نمي‌شد. پس از مصرف شيشه، وقتي گريه‌هاي دخترمان بيشتر شد، او را بغل كردم تا نزد مادرش ببرم.
وي افزود: در تاريكي شب تعادلم را از دست دادم و پايم روي زمين سر خورد و يك‌باره نوزادم از دستم به كف جاده افتاد و ديگر صداي گريه‌هايش را نشنيدم. سراسيمه او را به مركز درماني بردم، اما دير شده بود و او را براي هميشه از دست دادم.
بنابراين گزارش، مرد معتاد با قرار قانوني روانه زندان شد.تحقيقات تكميلي از او ادامه دارد.
ماموران با اعزام به محل در تحقيق از مسوولان بيمارستان متوجه شدند، تلاش پزشكان براي نجات دخترسه ماهه كه بر اثر اصابت جسمي سخت به ناحيه سرش زخمي و بي‌هوش شده بود، نتيجه‌اي نداشته و او مرده است.
در پي مرگ مشكوك اين نوزاد، پدر وي بازداشت و براي تحقيقات به پليس آگاهي هشتگرد منتقل شد. جسد نوزاد نيز با هماهنگي قضايي به پزشكي قانوني انتقال يافت.
متهم در اظهاراتش به پليس گفت: مواد مخدر (شيشه) و قرص‌هاي روانگردان مصرف مي‌كنم و بر سر همين موضوع ميان من و همسرم هميشه اختلاف و مشاجره بود. او چند بار قصد جدايي داشت اما وقتي دخترمان به دنيا آمد، از تصميم خود صرفنظر كرد.
متهم اضافه كرد: با تولد فرزندمان، اوضاع زندگي‌مان نه تنها بهتر نشد كه روز به روز بدتر مي‌شد. همسرم ديگر طاقت ادامه زندگي با مرا نداشت تا سرانجام قهر كرد و به خانه پدري‌اش رفت و من ماندم و يك دختر سه ماهه.
متهم با اشاره به شب حادثه گفت: آن شب دخترمان بيقراري مي‌كرد و گريه‌هايش لحظه‌اي قطع نمي‌شد. پس از مصرف شيشه، وقتي گريه‌هاي دخترمان بيشتر شد، او را بغل كردم تا نزد مادرش ببرم.
وي افزود: در تاريكي شب تعادلم را از دست دادم و پايم روي زمين سر خورد و يك‌باره نوزادم از دستم به كف جاده افتاد و ديگر صداي گريه‌هايش را نشنيدم. سراسيمه او را به مركز درماني بردم، اما دير شده بود و او را براي هميشه از دست دادم.
بنابراين گزارش، مرد معتاد با قرار قانوني روانه زندان شد.تحقيقات تكميلي از او ادامه دارد.