انجمن های تخصصی فلش خور

[b]در فولكلور آلمان ، قصه اي هست كه اين چنين بيان مي شود :
[/b]

[b]مردي صبح از خواب بيدار شد و ديد تبرش ناپديد شده . شك كرد كه همسايه اش آن را دزديده باشد ، براي همين ، تمام روز اور ا زير نظر گرفت.[/b]

[b]
متوجه شد كه همسايه اش در دزدي مهارت دارد ، مثل يك دزد راه مي رود ، مثل دزدي كه مي خواهد چيزي را پنهان كند ، پچ پچ مي كند ،آن قدر از شكش مطمئن شد كه تصميم گرفت به خانه برگردد ، لباسش را عوض كند ، نزد قاضي برود و شكايت كند .[/b]

[b]
اما همين كه وارد خانه شد ، تبرش را پيدا كرد . زنش آن را جابه جا كرده بود. مرد از خانه بيرون رفت و دوباره همسايه اش را زير نظر گرفت و دريافت كه او مثل يك آدم شريف راه مي رود ، حرف مي زند ، و رفتار مي كند . [/b]

[b]كتاب پدران، فرزندان ، نوه ها اثر پائولو كوئليو[/b]

واقعا عین حقیقته به هر چشمی که نگاه کنی همون طور می بینی ممنون..................................

[ltr]دمت بخاري اجي!!![/ltr]

مررررررسی

جالب بود مرسی

(03-10-2013، 21:38)❤ setare ❤ نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
[ -> ] [b]در فولكلور آلمان ، قصه اي هست كه اين چنين بيان مي شود :
[/b]

[b]مردي صبح از خواب بيدار شد و ديد تبرش ناپديد شده . شك كرد كه همسايه اش آن را دزديده باشد ، براي همين ، تمام روز اور ا زير نظر گرفت.[/b]

[b]
متوجه شد كه همسايه اش در دزدي مهارت دارد ، مثل يك دزد راه مي رود ، مثل دزدي كه مي خواهد چيزي را پنهان كند ، پچ پچ مي كند ،آن قدر از شكش مطمئن شد كه تصميم گرفت به خانه برگردد ، لباسش را عوض كند ، نزد قاضي برود و شكايت كند .[/b]

[b]
اما همين كه وارد خانه شد ، تبرش را پيدا كرد . زنش آن را جابه جا كرده بود. مرد از خانه بيرون رفت و دوباره همسايه اش را زير نظر گرفت و دريافت كه او مثل يك آدم شريف راه مي رود ، حرف مي زند ، و رفتار مي كند . [/b]

[b]كتاب پدران، فرزندان ، نوه ها اثر پائولو كوئليو[/b]

كپي ميكني منبعت رو بگو