انجمن های تخصصی فلش خور

نسخه‌ی کامل: جملات تامل برانگیز(کمه ولی خب ارزش خوندن رو داره...)
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
وقتی دشمنت از تو بدگویی می کند و دوستت خبرش را به تو می رساند بدان که دشمن و دوستت برای آسیب رساندن به تو همداستان شده اند


زمانی که من به سخنانی که تا حال گفته ام می اندیشم به حال مردمان لال غبطه می خورم


هر انسانی سه شخصیت دارد:1”شخصیتی که نشان می دهد 2”شخصیتی که واقعاً دارد 3”و شخصیتی که خیال می کند دارد.


حسرت را آن هنگام دیدم

که کودکی

به نان نوشته شده در کتابش خیره مانده بود

و پس از اندک زمان گذر ثانیه ها

به هنگامه ی خواب

در آسمان با ستاره ها

نانوایی باز کرده بود

و به بچه هایی که با حسرت

در صف نان بودند

نان هدیه می کرد...


از مترسکی پرسیدم: آیا از تنها ماندن در این مزرعه بیزار نشده ای؟
پاسخم داد: در ترساندن دیگران برای من لذت به یاد ماندنی است.
پس من از کار خود راضی هستم و هرگز از آن بیزار نمی شوم!
اندکی اندیشیدم و سپس گفتم:
راست گفتی! من نیز چنین لذتی را تجربه کرده بودم!

گفت: تو اشتباه می کنی!
زیرا کسی نمی تواند چنین لذتی را ببرد
مگر آنکه درونش مانند من با کاه پر شده باشد!!!


این که تمام عشقت را به کسی بدهی تضمینی بر این نیست که او هم همین کار را بکند...