انجمن های تخصصی فلش خور

نسخه‌ی کامل: داستان کوتاه واقعی
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
صفحه‌ها: 1 2 3
سلام دوستان من این داستانو ، توی روزنامه خوندم و واقعی ببینین که گرگ چقدر عقل داره نتیجه ای که میگیریدو بگید. من این خبرو به داستان تبدیل کردم.

یکی بود یکی نبود . در یک روستاکه که مردمانشم مهربان بودنند یک دختر کوچولو هم بود آن دخترک 4 ساله بود دخترک یک روز درحال بازی کردن بود که میرود پیش مادرش میگویدSad(گرسنه ام هست. )) مادر به خانه میرود تا یک رقمه درست کند و به دخترک بدهد در آن موقع یک گرگ می آید تا بیاید دخترک را بگیر که بخورد مردمان آن روستا با آن را میبینند و با چوب و هرچی که دستشون آمد گرگ را میزنند 1 سال بعد دخترک میخواست با مادرش به مهد کودک بروند تا دخترک را ثبت نام کنند مادر یادش رفت که یکی از وسایلش را بردارد به دخترک میگویدSad(همین جا بمان.))مادر به خانه بر میگردد در همان موقع آن گرگ 1 سال پیش برای انتقام دخترک را از گردن میگیرد و با خود به جنگل میبرد مادر وقتی با خبر شد به مردمان روستا گفت تصمیم گرفتند که با هم به جنگل بروند و دنبال دخترک بگردند ولی انگار دیر شده بود گرگ دخترک را کشته بود اما فکر نکنید خورده است نه او برای انتقام دخترک را کشت.
وایییییییییییی گرگا هم با هوش شدن
(17-10-2013، 7:50)ترنمtdf نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
[ -> ]
وایییییییییییی گرگا هم با هوش شدن
سپاس یادت نره
واقعااااااااااااا گرگاهم به روز شدنننننننننن
چی  شد؟
UndecidedUndecidedUndecidedUndecidedUndecidedBig GrinBig GrinBig GrinBig GrinBig GrinBig GrinBlushBlushBlushBlushBlushBlush
گرگه کینه شتری داشته.
چه گرگی HeartHeart
چه گرگ کینه ای بودهBig Grin
صفحه‌ها: 1 2 3