انجمن های تخصصی فلش خور

نسخه‌ی کامل: تجاوز دختر 7 ساله به پسره 27 ساله (( بیا تو اشکت در میاد خیلی اتفاقه تلخیه ))
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
صفحه‌ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44
خیلی باحال بوددددددددددددددددددددددBig Grin
هرهرهرهر
تو هم وقت گیر آوردی ها ............ گفتم حالا آخرش چی می شهUndecided
سپاس می خواد پرووووووووووووووو
سپاس نمی دم می خوام حلالمم نکنی بدرک
وقت با ارزشمو گذاشتم پای خوندن این متن
AngryAngryAngryAngryAngryAngryAngryAngryAngry
Big GrinBig GrinBig GrinBig GrinBig Grin
عوضی اسکلم کردی خخخخخخخخخخخخخخخخخختجاوز دختر 7 ساله به پسره 27 ساله (( بیا تو اشکت در میاد خیلی اتفاقه تلخیه )) 31تجاوز دختر 7 ساله به پسره 27 ساله (( بیا تو اشکت در میاد خیلی اتفاقه تلخیه )) 31تجاوز دختر 7 ساله به پسره 27 ساله (( بیا تو اشکت در میاد خیلی اتفاقه تلخیه )) 31تجاوز دختر 7 ساله به پسره 27 ساله (( بیا تو اشکت در میاد خیلی اتفاقه تلخیه )) 31
اسکل کردی مارو؟؟؟؟؟Angry
خیلی ممنون از جکت :| سلام منو به عمه هات برسون بگو خیلی دلم واسشون تنگ شده Sleepy
chand ta ame dari dada?

(07-11-2014، 12:15)Y@$@M@N نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
[ -> ]
سپاس می خواد پرووووووووووووووو
سپاس نمی دم می خوام حلالمم نکنی بدرک
وقت با ارزشمو گذاشتم پای خوندن این متن
AngryAngryAngryAngryAngryAngryAngryAngryAngry

toro khoda mano nazan
(27-10-2013، 18:04)☻JOKER☻ نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
[ -> ]
این اتفاق تاسف بار در محله ی جردن رخ داده
.
.
.
.
.
.
.
.
.
مادر دختر 7 ساله از خانه بیرون میرود برای خریدبعد از 10 دقیقه دختر درب
خانه ی همسایه را میزند پسری 27 ساله به اسمه کامران در رو باز میکنه با
روی خو شی با سارا صحبت میکند سارا میگوید
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
من تنهام میشه بیایید خانه ی ما زیر غذا رو کم کنید تا مادرم برسه من از
گاز میترسم وگرنه خودم این کار انجام میدادم،کامران که متعجب شده بود به
خانه ی دختر 7 ساله(سارا) میرود،وقتی کامران وارد میشود میبیند گاز روشنه
زیره گاز رو کم میکنه بعد سارا برای کامران یک لیوان شربت میاره داخل شربت
داروی بیهوشی ریخته بود،کامران با خوردنه شربت به خوابی عمیق فرو میرود در
همین لحظه سارا داد میزنه دارا بیا یه نفرسره کار رفته همه ی این متن رو
خونده
25r30 25r30 25r30 25r30 25r30 25r30 25r30 25r30 25r30
اگه سپای ندی خیلی نامردی حلالت نمی کنم اگه سپاس ندی

خخخخخخخخخTongueTongueTongueTongueTongueTongue
صفحه‌ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44