انجمن های تخصصی فلش خور

نسخه‌ی کامل: قصه های موموش و تیغ تیغ طنز
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
صفحه‌ها: 1 2
موموش و بلوط کرم خورده
موموش سه بلوط پیدا کرد.2 بلوط سالم و 1 بلوط کرم خورده.Big Grin
موموش به بلوط کرم خورده گفت:تو هم خوبی.شاید به دردم بخوری.
تو راه رفتن به خونش دوستش تیغ تیغ رو دید.تیغ تیغ به موموش:یکی از این هارو به من میدی؟Smile
موموش فکری کرد و بلوط کرم خورده را به تیغ تیغ داد.موموش:مگه نشنیدی که بلوط کرم خورده ویتامین هاش خیلی بیش تره.حالا اگه نمی خوای...Sleepy تیغ تیغ:نه.میخوام.Sadموموش به خونش رفت.موموش:آفرین به من که این قدر زرنگم!:4chs: شب شد.موموش با صدای عجیبی از خواب پرید.بیرون آمد و دهانش از تعجب باز ماند.زیر نور ماه تیغ تیغ با یک گله کرم به سوی درخت بلوط می رفت.موموش:چی شده؟این وقت شب چی کار داری؟Huh تیغ تیغ:کرم های جنگل رو جمع کردم تا تموم بلوط های روی درخت رو ویتامین دار کنن.فکر جالبیه.مگه نه؟Smileموموش چند لحظه دست و پاش رو گم کرد و ساکت ماند.موموش:آره.خیلی جالبه!تازه مگه نشنیدی که بلوط کرم خورده رو با کرمش بخوری خیلی ویتامین هاش بیش تره!Undecidedکرم ها از وحشت به موموش خیره شدند.بعد هم فرار کردند.موموش و تیغ تیغ کنار هم نشستند و بی صدا دور شدن کرم ها رو تماشا کردند.بعد زدند زیر خنده.موموش:بی خیال تیغ تیغ!ویتامین میخوایم چی کار!
اومدین یا تو نظر سنجی شرکت کنید یا نظر بدید.سپاس دادید هم چه بهتر.قسمت دومش توراهه! 
اه این دیگه چی بود
ممنونBlush
حال بهم زن و با مزه!ggreBig Grin
حال به هم زن
مرسی عزیزم خیلی هم قشنگ بود Heart
قابل توجه دوستان گراااااااامی که قدر این دوست عزیز رو نمی دوننBig Grin
Big Grin
چه باحال ولی دوست بدی
تو هم مثل من شاعری که.Tongue
به سوابقم یا همون اشعارم سر بزنید!Tongue
اه اه اه حالم بهم خورد
با حال بود!
صفحه‌ها: 1 2