يکی از فانتزيام اينکه:
توي عروسي بلند داد بزنم عروس چقدر عنتره دوماد از اون بدتره بعدم فاميلاي دوماد هدايتم کنن به ديار باقي
یکی از فانتزیای منم اینکه
تو یه پارک قدم بزنم و با تلفن صحبت کنم و طوری که همه بشنون بگم نه هنوز زوده اینجا یه عالمه ادمه بی گناه وجود داره