11-12-2013، 16:19
یکروز، زنی با یک مجله در دست پیش شوهرش میآید و میگوید: " عزیزم، این مقاله فوقالعاده است، یک فعالیتی را توضیح میدهد که هر دوی ما میتوانیم برای بهتر کردن رابطه مان آن را انجام دهیم. موافقی امتحانش کنیم؟
"
همسرشمیگوید، حتماً!
زنتوضیح میدهد، این مقاله میگوید که یک روز هر کدام از ما یک لیست جداگانه از چیزهایی در مورد همدیگر که دوست داریم تغییر دهیم تهیه کنیم. چیزهایی که اذیتمان میکنند، اشکالات کوچک و از این قبیل، و بعد فردای آن روز این لیست را به همدیگر بدهیم، موافقی؟
شوهرلبخند زده میگوید: «موافقم!»
آن روزمرد کاغذی برداشته و در اتاق نشیمن نشست، زن به اتاق خواب رفت و همان کار را کرد.
روزبعد، سر میز صبحانه، زن گفت، «شروع کنیم؟ اشکالی ندارد اگر من اول شروع کنم؟»
مردگفت: شروع کن.
زن سهورق درآورد، لیست بلند بالایی بود، شروع به خواندن لیستش کرد. " عزیزم اصلاً دوست ندارم وقتی…" و همینطور لیست را که از کارهای کوچکی در مورد همسرش که او را اذیت میکرد تشکیل شده بود، ادامه داد.
مرداحساس کرد خنجری به قلبش وارد شده است. زن متوجه این قضیه شد و پرسید: " دوست داری ادامه بدم؟ "
مردگفت: اشکالی ندارد، ادامه بده، میتونم تحمل کنم.
زن بهخواندن ادامه داد.
آخرکار زن گفت: خوب تمام شد، حالا تو شروع کن.
مردورقی را از جیبش درآورد و گفت: دیروز از خودم پرسیدم دوست دارم چه تغییراتی در تو ایجاد کنم. هر چقدر فکر کردم، حتی یک چیز به ذهنم نرسید. بعد کاغذکه سفیدِ سفید بود را به همسرش نشان داد، بعد ادامه داد، چون به نظر من تو در نقصهایت کاملاً بینقصی. من تو را آنطور که هستی قبول کردهام، با همه نقاط مثبت و منفی که داری. من کل این مجموعه را دوست دارم. تو آدم فوق العادهای هستی و من واقعاً عاشقتم.
زنناراحت شد، سه ورق کاغذ را در دستانش مچاله کرد و محکم خود را به آغوش همسرش انداخت.
.
.
نکته:انسان ها هیچکدام کامل نیستند! ما باید یکدیگر را آنگونه که هستیم دوست بداریم، همراه با نواقص و نکات مثبتی که در ما وجود دارد
سپاس فراموش نشه
موقعي كه خدا پنجره ي بهشتو باز كرد منو ديد ازم پرسيد امروز چه آرزويي داري؟؟ گفتم خدايا هميشه مواظب اوني كه الان داره اين نوشته رو ميخونه باش چون برام خيلي عزيزه
من سپاس میخوام یالا
من سپاس میخوام یالا
من سپاس میخوام یالا
"
همسرشمیگوید، حتماً!
زنتوضیح میدهد، این مقاله میگوید که یک روز هر کدام از ما یک لیست جداگانه از چیزهایی در مورد همدیگر که دوست داریم تغییر دهیم تهیه کنیم. چیزهایی که اذیتمان میکنند، اشکالات کوچک و از این قبیل، و بعد فردای آن روز این لیست را به همدیگر بدهیم، موافقی؟
شوهرلبخند زده میگوید: «موافقم!»
آن روزمرد کاغذی برداشته و در اتاق نشیمن نشست، زن به اتاق خواب رفت و همان کار را کرد.
روزبعد، سر میز صبحانه، زن گفت، «شروع کنیم؟ اشکالی ندارد اگر من اول شروع کنم؟»
مردگفت: شروع کن.
زن سهورق درآورد، لیست بلند بالایی بود، شروع به خواندن لیستش کرد. " عزیزم اصلاً دوست ندارم وقتی…" و همینطور لیست را که از کارهای کوچکی در مورد همسرش که او را اذیت میکرد تشکیل شده بود، ادامه داد.
مرداحساس کرد خنجری به قلبش وارد شده است. زن متوجه این قضیه شد و پرسید: " دوست داری ادامه بدم؟ "
مردگفت: اشکالی ندارد، ادامه بده، میتونم تحمل کنم.
زن بهخواندن ادامه داد.
آخرکار زن گفت: خوب تمام شد، حالا تو شروع کن.
مردورقی را از جیبش درآورد و گفت: دیروز از خودم پرسیدم دوست دارم چه تغییراتی در تو ایجاد کنم. هر چقدر فکر کردم، حتی یک چیز به ذهنم نرسید. بعد کاغذکه سفیدِ سفید بود را به همسرش نشان داد، بعد ادامه داد، چون به نظر من تو در نقصهایت کاملاً بینقصی. من تو را آنطور که هستی قبول کردهام، با همه نقاط مثبت و منفی که داری. من کل این مجموعه را دوست دارم. تو آدم فوق العادهای هستی و من واقعاً عاشقتم.
زنناراحت شد، سه ورق کاغذ را در دستانش مچاله کرد و محکم خود را به آغوش همسرش انداخت.
.
.
نکته:انسان ها هیچکدام کامل نیستند! ما باید یکدیگر را آنگونه که هستیم دوست بداریم، همراه با نواقص و نکات مثبتی که در ما وجود دارد
سپاس فراموش نشه
موقعي كه خدا پنجره ي بهشتو باز كرد منو ديد ازم پرسيد امروز چه آرزويي داري؟؟ گفتم خدايا هميشه مواظب اوني كه الان داره اين نوشته رو ميخونه باش چون برام خيلي عزيزه
من سپاس میخوام یالا
من سپاس میخوام یالا
من سپاس میخوام یالا