09-01-2014، 14:10
سلام بچه ها (:
من دیدم چون تو اون موضوع سوتی قبلیم یه سری گفتن از این سوتی هات بزار
بعد دیدم چون شوما ها خعلی گل هستین از اون سوتی های خفن براتون نوشتم
ً.
.
.
.
.
.
آقا من امروز داشتم با دوستم از یه جایی برمیگشتم دوستم( ساینا ) گفتی رکی بیا منو تا یه جایی برسون ( پیاده بودیم )گفتم باشه رفتیمووو رسیدیم دم اپارتمانشون دیدم یه مرده از ساختمونشون داره میان بیرون اومد تا مارو دید با یه لحن کشیده گفت: به به به به سلاااااااااااااام (: منم فکر کردم از اون پسراییه که تیکه میندازه و پرووهه )گفتم زهرمار :/ مردک بی ادب حرومی :|
بعد دیدم ساینا میگه سلام بابا :/
منو میگی :/ داشتم از خجالت اب میشدم باباش هیچی نگفت و رفت نگوو باباش تازه از سفر برگشته بود به دخترش اون جوری سلام کرد منم ر*دم بهش :/
به ساینا گفتم ساینا من یه عذرخواهی بهت بدهـــکارم درضمن من عذاب وجدان گرفتم تا یک ماه بای درضمن خیلی دوست دارم دختر خیلی خوبی بود
بابای گفت دیوونه :/ و دیگه رفتم :|
یعنی نمیدونم چه اخلاق گ*هی دارم :/
.
.
.
.
.
سپاس یادت نره هااااااااااا (:
بابا جونه خودت یه سپاس بده جونم در اومد تا این همه رو تایپ کردم >_<
من دیدم چون تو اون موضوع سوتی قبلیم یه سری گفتن از این سوتی هات بزار
بعد دیدم چون شوما ها خعلی گل هستین از اون سوتی های خفن براتون نوشتم
ً.
.
.
.
.
.
آقا من امروز داشتم با دوستم از یه جایی برمیگشتم دوستم( ساینا ) گفتی رکی بیا منو تا یه جایی برسون ( پیاده بودیم )گفتم باشه رفتیمووو رسیدیم دم اپارتمانشون دیدم یه مرده از ساختمونشون داره میان بیرون اومد تا مارو دید با یه لحن کشیده گفت: به به به به سلاااااااااااااام (: منم فکر کردم از اون پسراییه که تیکه میندازه و پرووهه )گفتم زهرمار :/ مردک بی ادب حرومی :|
بعد دیدم ساینا میگه سلام بابا :/
منو میگی :/ داشتم از خجالت اب میشدم باباش هیچی نگفت و رفت نگوو باباش تازه از سفر برگشته بود به دخترش اون جوری سلام کرد منم ر*دم بهش :/
به ساینا گفتم ساینا من یه عذرخواهی بهت بدهـــکارم درضمن من عذاب وجدان گرفتم تا یک ماه بای درضمن خیلی دوست دارم دختر خیلی خوبی بود
بابای گفت دیوونه :/ و دیگه رفتم :|
یعنی نمیدونم چه اخلاق گ*هی دارم :/
.
.
.
.
.
سپاس یادت نره هااااااااااا (:
بابا جونه خودت یه سپاس بده جونم در اومد تا این همه رو تایپ کردم >_<