10-01-2014، 13:49
هــويــت مـــنگــوش بـــده
تا بگم به تو نيتمو
دارن از بين ميبرن هويتمو
تاريخ خــاك سرزمين آريايي
داره فريــاد ميزنه تا ما بياييم
پس ، حالا وقتشه بشنوي كه
ايران ، وطن من ، همون كشوري كه
بعد هفت هزار سال ، ايران ، سر پاست
هنوزم دل ايرانيان ، درياست
بشنو هموطن من اينو ، از ياس
كه واسه ي وطنم منم ، سرباز
بگير به دستت پرچم ايران و بگو
نگين دست هستي ، ايرانه بدون
اعتراض من ميشه مثل گلوله شليك
بيا با هم بخونيم سرود ملي
خواهر و برادر من اي هموطن
تمدن ايرانيا هست در خطر
همه ماها سربازاي زير پرچميم
نميذاريم از ما بگه هر اجنبي
واسه ما ايرانيا ملاك هر نفره
كه روي گردن ما پلاك فروهره
اتحاد ما واسه دشمن اضطرابه
اسم ايران واسه ما مايه ي افتخاره
احترام ما به ايران يه خار تو چشم ِ
كسايي كه مي خوان بزنن ضربه بهش
[Amin]
مثل تشنگي گندم به آب
حس نم نم بارون بوي خاك
مثل تو ، مثل چشمه پاك ، بوي خـــــاك
وطن عشق تو ، توي قلبمه
خوندن از وطن ، حس منه
عشق من ، خاك ميهنه
ايـــــــــــران
[Yas]
مي خواي بگي ما اومديم از يه نسل وحشي ؟
پس يه نگاهي بنداز به تخت جمشيد
داري اسم ايران و بد جلوه ميدي
كه اسمت رو بزرگ بنويسن رو جلد سي دي ؟
دارم هدفتو تو دفترم مي نويسم
مي دونم كه واسه چي ساختي فيلم سيصد
مي دونم دلت ساخته شده از سنگ و سرب
جاي اينكه با هنر بسازي فرهنگ صلح
توي اين تيرگي روابط هواي مه آلود
مي خواي كه ماهي بگيري از آب گل آلود
ولي به تو ميگم اينو با زبان اصليم
كه ايران ، هرگز نميشه تباه و تسليم
خدا به تو داده ، دو تا چشم بينا
ببين كتابهاي سعدي و ابن سينا
يا به فردوسي و خيام ، يا مولانا رومي
هميشه توي تمدن ما بالا بوديم
ولي ياس نميتونه ساكت شه
اسم ايران بازيچه ي يه مشت ناكس شه
هدفتو پاره ميكنم با تيغ ايمان
تو كي هستي كه بگي از تاريخ ايران
[Amin]
مثل تشنگي گندم به آب
حس نم نم بارون بوي خاك
مثل تو ، مثل چشمه پاك بوي خـــــاك
وطن عشق تو ، توي قلبمه
خوندن از وطن ، حس منه
عشق من ، خاك ميهنه
ايـــــــــــران
[Yas]
كورش كبير بود صلح رو آغاز كرد
يهوديا رو از بند بابل آزاد كرد
كوروش ساخت ، كتيبه ي حقوق بشر
واسه همينه كه دارم ، يه غرور قشنگ
به ايرانم و ايرانم ، به تاريخ وطنم
با خاك همين سرزمين آميخته بدنم
هر جاي اين كره ي خاكي هستي هموطن
تا وقتي كه خون تو ميدوه در بدن
حاضر نشو ، كه خودتو راضي كني
كه هر بيگانه با فرهنگ تو بازي كنه
تاريخ ايران من هويت منه
ايران ، دفاع از تو نيت منه
تا بگم به تو نيتمو
دارن از بين ميبرن هويتمو
تاريخ خــاك سرزمين آريايي
داره فريــاد ميزنه تا ما بياييم
پس ، حالا وقتشه بشنوي كه
ايران ، وطن من ، همون كشوري كه
بعد هفت هزار سال ، ايران ، سر پاست
هنوزم دل ايرانيان ، درياست
بشنو هموطن من اينو ، از ياس
كه واسه ي وطنم منم ، سرباز
بگير به دستت پرچم ايران و بگو
نگين دست هستي ، ايرانه بدون
اعتراض من ميشه مثل گلوله شليك
بيا با هم بخونيم سرود ملي
خواهر و برادر من اي هموطن
تمدن ايرانيا هست در خطر
همه ماها سربازاي زير پرچميم
نميذاريم از ما بگه هر اجنبي
واسه ما ايرانيا ملاك هر نفره
كه روي گردن ما پلاك فروهره
اتحاد ما واسه دشمن اضطرابه
اسم ايران واسه ما مايه ي افتخاره
احترام ما به ايران يه خار تو چشم ِ
كسايي كه مي خوان بزنن ضربه بهش
[Amin]
مثل تشنگي گندم به آب
حس نم نم بارون بوي خاك
مثل تو ، مثل چشمه پاك ، بوي خـــــاك
وطن عشق تو ، توي قلبمه
خوندن از وطن ، حس منه
عشق من ، خاك ميهنه
ايـــــــــــران
[Yas]
مي خواي بگي ما اومديم از يه نسل وحشي ؟
پس يه نگاهي بنداز به تخت جمشيد
داري اسم ايران و بد جلوه ميدي
كه اسمت رو بزرگ بنويسن رو جلد سي دي ؟
دارم هدفتو تو دفترم مي نويسم
مي دونم كه واسه چي ساختي فيلم سيصد
مي دونم دلت ساخته شده از سنگ و سرب
جاي اينكه با هنر بسازي فرهنگ صلح
توي اين تيرگي روابط هواي مه آلود
مي خواي كه ماهي بگيري از آب گل آلود
ولي به تو ميگم اينو با زبان اصليم
كه ايران ، هرگز نميشه تباه و تسليم
خدا به تو داده ، دو تا چشم بينا
ببين كتابهاي سعدي و ابن سينا
يا به فردوسي و خيام ، يا مولانا رومي
هميشه توي تمدن ما بالا بوديم
ولي ياس نميتونه ساكت شه
اسم ايران بازيچه ي يه مشت ناكس شه
هدفتو پاره ميكنم با تيغ ايمان
تو كي هستي كه بگي از تاريخ ايران
[Amin]
مثل تشنگي گندم به آب
حس نم نم بارون بوي خاك
مثل تو ، مثل چشمه پاك بوي خـــــاك
وطن عشق تو ، توي قلبمه
خوندن از وطن ، حس منه
عشق من ، خاك ميهنه
ايـــــــــــران
[Yas]
كورش كبير بود صلح رو آغاز كرد
يهوديا رو از بند بابل آزاد كرد
كوروش ساخت ، كتيبه ي حقوق بشر
واسه همينه كه دارم ، يه غرور قشنگ
به ايرانم و ايرانم ، به تاريخ وطنم
با خاك همين سرزمين آميخته بدنم
هر جاي اين كره ي خاكي هستي هموطن
تا وقتي كه خون تو ميدوه در بدن
حاضر نشو ، كه خودتو راضي كني
كه هر بيگانه با فرهنگ تو بازي كنه
تاريخ ايران من هويت منه
ايران ، دفاع از تو نيت منه
سي دي رو بشكن[Amin]
هيچكي نگفت يه دختر ِ تنها تو اين شهر شلوغ
بين نگاه هرزه ي ، مردم سر تا پا دروغ
چه حالي داشت وقتي همه آرزوهاش مرده بودن
وقتي كه دستاي پليد ، آبروش رو برده بودن
هيچكي نفهميد چي كشيد
وقتي كه مرگش رو ميديد
توي هجوم نعره‌ها ، هيچكي صداش رو نشنيد
[Yas]
بدون دروغ نيست اين حرفا ، داره صحت
همه ي ماها شديم ، يه مار چار و سه خط
ماييم وارث درد ، ماييم باعث مرگ
غيرت ايرانيا رو صاعقه زد
حرفا بحثا رفت رو اعصاب ، شد كابوس بد
كم‌كم خواست به صدا در بياره ناقوس مرگ
دختر ايراني ، ناموس تو ، ناموس من
چرا كاري كرديم ، خودش بره به پابوس مرگ
چطوري دلمون اومد با آبروي يك دختر
ما بازي كنيم كه زندگيش بشه مختل
تو كنج اتاق ، تكيه داده اون تنها
خدا اشك رو به اون ، هديه داده بود شبها
ولي حالا شب و روز ، چشما تشنه ي اشك
طوري كه ديگه تموم شده بود چشمه ي اشك
ميگفت به خدا " اي خداي من ، فقط يه خواهش :
به من بگو همه اينا فقط يه خوابه ! "
ولي خواب نيست ، دخترك بيدار بود
دخترك بازيچه ي جماعت بيكار بود
بيمار شد ، از تهمت هاي كثيف و نابجا
اي خدا بده دختر رو از دسيسه ها نجات
[Amin]
پس كجا رفته غيرت مرداي اين شهر شلوغ ؟
تموم شهر پر شده از مردم سر تا پا دروغ
[Yas]
بيمار شد از تهمت هاي كثيف و نابجا
اي خدا بده دختر رو از دسيسه ها نجات
تا به حال همچين بلايي سرت نيومده
كه اگه بياد ، ميگي : " بلا از اين بدتر اومده ؟ "
ولي كدوم ما ، جامون رو گذاشتيم جاش
كه ببينيم چي ميكشه ، ما هم بسوزيم پاش
كاش "ياس" ميمرد همچين روزي نبود
كه غيرت بميره به دست يه خنجر عمود
خنجر به دست يكي بود ، ما همكارشيم
كه توي جهنم ، ما هم با اون همبالشيم
خطاب به اون پسر كه "چقدر ميتوني كثيف باشي ؟
كاري كه تو كردي ، بدتر بود از اسيد پاشي "
تو كه حاضري خود رو بكشي واسه حسين
تو كه محرما سياه ميپوشي واسه حسين
حسين گفت : " اگه دين نيست ، باشيم آزادمرد "
نه واسه يه سي دي كثيف كنيم بازار رو گرم
اون دختر ، زحمت ها كشيد تا به شهرتي رسيد
واسه لذت بردن از اسمش يه مهلتي بديد
گفتيد "صحبتي جديده ، نوبت همينه"
با سرعتي عجيب ، چه تهمتي زديد
[Amin]
پس كجا رفته غيرت مرداي اين شهر شلوغ ؟
تموم شهر پر شده از مردم سر تا پا دروغ
[Yas]
الكي تبصره نزن ، خودتو تبرئه كني
تو عقل داشتي ، خود تو رهبر خودي
ولي دونسته خودت رفتي عقب گناه
پس بشين تو منتظر غضب خدا
ولي نه ماهي رو هر وقت كه از آب بگيري تازه ست
و بدون كه راه واسه ي برگشت ، باز هست
بايد راه بست به تبليغ بيشتر
و سعي كرد براي تبديل خويشتن
به انسان واقعي با همه ي صفات
باانصاف و واقع بين ، حاضر واسه ي دفاع
ميگم به اونايي كه واسه باقي حق تشنه ن
" شك نكن ! تو همين حالا سي دي رو بشكن ! "
هيچكي نگفت يه دختر ِ تنها تو اين شهر شلوغ
بين نگاه هرزه ي ، مردم سر تا پا دروغ
چه حالي داشت وقتي همه آرزوهاش مرده بودن
وقتي كه دستاي پليد ، آبروش رو برده بودن
هيچكي نفهميد چي كشيد
وقتي كه مرگش رو ميديد
توي هجوم نعره‌ها ، هيچكي صداش رو نشنيد
[Yas]
بدون دروغ نيست اين حرفا ، داره صحت
همه ي ماها شديم ، يه مار چار و سه خط
ماييم وارث درد ، ماييم باعث مرگ
غيرت ايرانيا رو صاعقه زد
حرفا بحثا رفت رو اعصاب ، شد كابوس بد
كم‌كم خواست به صدا در بياره ناقوس مرگ
دختر ايراني ، ناموس تو ، ناموس من
چرا كاري كرديم ، خودش بره به پابوس مرگ
چطوري دلمون اومد با آبروي يك دختر
ما بازي كنيم كه زندگيش بشه مختل
تو كنج اتاق ، تكيه داده اون تنها
خدا اشك رو به اون ، هديه داده بود شبها
ولي حالا شب و روز ، چشما تشنه ي اشك
طوري كه ديگه تموم شده بود چشمه ي اشك
ميگفت به خدا " اي خداي من ، فقط يه خواهش :
به من بگو همه اينا فقط يه خوابه ! "
ولي خواب نيست ، دخترك بيدار بود
دخترك بازيچه ي جماعت بيكار بود
بيمار شد ، از تهمت هاي كثيف و نابجا
اي خدا بده دختر رو از دسيسه ها نجات
[Amin]
پس كجا رفته غيرت مرداي اين شهر شلوغ ؟
تموم شهر پر شده از مردم سر تا پا دروغ
[Yas]
بيمار شد از تهمت هاي كثيف و نابجا
اي خدا بده دختر رو از دسيسه ها نجات
تا به حال همچين بلايي سرت نيومده
كه اگه بياد ، ميگي : " بلا از اين بدتر اومده ؟ "
ولي كدوم ما ، جامون رو گذاشتيم جاش
كه ببينيم چي ميكشه ، ما هم بسوزيم پاش
كاش "ياس" ميمرد همچين روزي نبود
كه غيرت بميره به دست يه خنجر عمود
خنجر به دست يكي بود ، ما همكارشيم
كه توي جهنم ، ما هم با اون همبالشيم
خطاب به اون پسر كه "چقدر ميتوني كثيف باشي ؟
كاري كه تو كردي ، بدتر بود از اسيد پاشي "
تو كه حاضري خود رو بكشي واسه حسين
تو كه محرما سياه ميپوشي واسه حسين
حسين گفت : " اگه دين نيست ، باشيم آزادمرد "
نه واسه يه سي دي كثيف كنيم بازار رو گرم
اون دختر ، زحمت ها كشيد تا به شهرتي رسيد
واسه لذت بردن از اسمش يه مهلتي بديد
گفتيد "صحبتي جديده ، نوبت همينه"
با سرعتي عجيب ، چه تهمتي زديد
[Amin]
پس كجا رفته غيرت مرداي اين شهر شلوغ ؟
تموم شهر پر شده از مردم سر تا پا دروغ
[Yas]
الكي تبصره نزن ، خودتو تبرئه كني
تو عقل داشتي ، خود تو رهبر خودي
ولي دونسته خودت رفتي عقب گناه
پس بشين تو منتظر غضب خدا
ولي نه ماهي رو هر وقت كه از آب بگيري تازه ست
و بدون كه راه واسه ي برگشت ، باز هست
بايد راه بست به تبليغ بيشتر
و سعي كرد براي تبديل خويشتن
به انسان واقعي با همه ي صفات
باانصاف و واقع بين ، حاضر واسه ي دفاع
ميگم به اونايي كه واسه باقي حق تشنه ن
" شك نكن ! تو همين حالا سي دي رو بشكن ! "
بايـــــد بتونيـــــم[Narration]
هه ه دلت گرفته ، ميفهمم
منم مثل توام ، بد جوري غرقم
باور كن منم مثل توام
ولي مي دوني ، نبايد نااميد بشيم
نه ، باور كن بدتر غرق ميشيم
اين اجازه رو به خودت نده
نبايد بزاري
[Yas]
نذاري كه گره و گله
بره تو دلت و بره
بره كه بگه به تو نمي توني برسي بهش و
ميگي بده به دل گله مند من اميد و ميگم بشنو اينو
حالا كه ياس تو رو ديد و
اميد و ميدم و مي دونم معضل تو
اينم مي دونم حل ميشه ، كمي حوصله كن
چرا تو خودتي نگاه مي كني به چي ؟
منم مثل تو ندارم ديگه پولي به جيب
فكر ميكني فقط تو اسير غم و غصه اي
بذار به تو نشون بدم همون پوستري
از بچه اي گرسنه كه در حال مردنه و
يك لاشخور كه هست در انتظار خوردنش
يا نگاه كن به اون سو كه لازمه
بچه هايي كه شدن دچار سوء هاضمه
يا منو ببين ، چرا راه دور بريم
برو از تاريكي ، همه چيو تو نور ببين
خيليا سر خاك پدر ريختن اشك تمساح
بعد چهل به من نشون دادن خشم انسان
حالا جاي اينكه بيان دست يتيم و بگيرن
مي خوان ، من ، پست و ذليل بميرم
اونا بُر زدن ، همه ي فرصتم
من ساده بودم ، اونا منو دور زدن
وقتي سخته در آوردن يه نون ساده
هه ه ، منم و خرج يه خونواده
[Behzad]
خداوندا
هر قـــدم مـــن
با دستاي تو ، حركت ميكنـــم
پس اگر ، من اينجا هستم
خواست تو بــــود
[Yas]
بذا مهمونت كنم من تورو يه جمله
ديدي كه دلت ميگيره تو غروب جمعه ؟
وقتي كه ميشينم به مرور عمرم
ميبينم هر روز من مثل غروب جمعه ست و
بن بست و ميبينم رو به رومه
طوري كه آدم از ادامه دادن توبه كنه
زخم من ، نمي تونه بشه پانسمان
از تو خوردم ، اينم از شانس ما
يكي داره ميگه كه خودتو نباز مرد
برو ديگه بالاي طبقه دوازده
نه اونقد داري مثل انصاري فضا بري
نه اونقد دزدي مثل شهرام جزايري
ميدوني تيره روزي مثل سايه باز دنبالته
كه ول كني اين زندگي رو
باز كن بالت و يــــاس
خودتو بكش و راحت كن
كار تو درسته و ديگه بايد مرد
اما حسي ميگه به اين حرفا غلبه كن
به جاش ، تموم آهنگ و پر از كلمه كن و
قلمت و بردار و بگو كه اين دردا تو رو
آماده ميكنه واسه ي فردا
آره من با درد ، خراشيده شدم
و در عوض محكم و تراشيده شدم
اين كه چيزي نيست ، من ديدم از اين بد تراش
پله هاي ترقيه واسم هر خراش
[Behzad]
خـــداونـــــدا
هر قـــدم مـــن
با دستاي تو ، حركت ميكنـــد
پس اگر ، من اينجا هستم
خواست تو بــــود
[Yas]
"گرونمايه ترين تجربه ها نزد ياسه
كه وايساده كنار تو با عزم راسخ "
واضح واسه تو مي خونه تا
بدوني ياس اومده بالا ز ويرونه ها
تو ميدوني كه مشكل تمومي نداره
نميشه رو سرت افقي و عمودي نباره
اين ماييم كه با اين دردا كنارآييم
وقت سختي صبر كن ، خشم و بزار پايين
تو دوراهي زندگي كه راست و چپه
برو به راست ، اسم خدا باز رو لبت
هر اشتباهي واسه من و تو يه تجربه ، درسه ،
و خدا نمي رسونه بار كج رو به منزل
پس به كسب تجربه از صميم قلب
مثل درخت پر از ميوه بشيم خميده تر
[Narration]
هه ه ... آره
بايد اينو بدونيم ، كه بدترين شرايط زندگي من و تو ، آرزوي يكي ديگه س
آره آره
آره ، دل همه ي ماها خونه ، ولي چه فايده برادر
بايد رفت جلو ، بايد رفت جلو
مي تونيم برسيم
آره ، مي تونيم برسيم
مي رسيم
مي رسيم
ما ميرسيم بالا ، ميريم بالا
ميريم بالا
هه ه !
هه ه دلت گرفته ، ميفهمم
منم مثل توام ، بد جوري غرقم
باور كن منم مثل توام
ولي مي دوني ، نبايد نااميد بشيم
نه ، باور كن بدتر غرق ميشيم
اين اجازه رو به خودت نده
نبايد بزاري
[Yas]
نذاري كه گره و گله
بره تو دلت و بره
بره كه بگه به تو نمي توني برسي بهش و
ميگي بده به دل گله مند من اميد و ميگم بشنو اينو
حالا كه ياس تو رو ديد و
اميد و ميدم و مي دونم معضل تو
اينم مي دونم حل ميشه ، كمي حوصله كن
چرا تو خودتي نگاه مي كني به چي ؟
منم مثل تو ندارم ديگه پولي به جيب
فكر ميكني فقط تو اسير غم و غصه اي
بذار به تو نشون بدم همون پوستري
از بچه اي گرسنه كه در حال مردنه و
يك لاشخور كه هست در انتظار خوردنش
يا نگاه كن به اون سو كه لازمه
بچه هايي كه شدن دچار سوء هاضمه
يا منو ببين ، چرا راه دور بريم
برو از تاريكي ، همه چيو تو نور ببين
خيليا سر خاك پدر ريختن اشك تمساح
بعد چهل به من نشون دادن خشم انسان
حالا جاي اينكه بيان دست يتيم و بگيرن
مي خوان ، من ، پست و ذليل بميرم
اونا بُر زدن ، همه ي فرصتم
من ساده بودم ، اونا منو دور زدن
وقتي سخته در آوردن يه نون ساده
هه ه ، منم و خرج يه خونواده
[Behzad]
خداوندا
هر قـــدم مـــن
با دستاي تو ، حركت ميكنـــم
پس اگر ، من اينجا هستم
خواست تو بــــود
[Yas]
بذا مهمونت كنم من تورو يه جمله
ديدي كه دلت ميگيره تو غروب جمعه ؟
وقتي كه ميشينم به مرور عمرم
ميبينم هر روز من مثل غروب جمعه ست و
بن بست و ميبينم رو به رومه
طوري كه آدم از ادامه دادن توبه كنه
زخم من ، نمي تونه بشه پانسمان
از تو خوردم ، اينم از شانس ما
يكي داره ميگه كه خودتو نباز مرد
برو ديگه بالاي طبقه دوازده
نه اونقد داري مثل انصاري فضا بري
نه اونقد دزدي مثل شهرام جزايري
ميدوني تيره روزي مثل سايه باز دنبالته
كه ول كني اين زندگي رو
باز كن بالت و يــــاس
خودتو بكش و راحت كن
كار تو درسته و ديگه بايد مرد
اما حسي ميگه به اين حرفا غلبه كن
به جاش ، تموم آهنگ و پر از كلمه كن و
قلمت و بردار و بگو كه اين دردا تو رو
آماده ميكنه واسه ي فردا
آره من با درد ، خراشيده شدم
و در عوض محكم و تراشيده شدم
اين كه چيزي نيست ، من ديدم از اين بد تراش
پله هاي ترقيه واسم هر خراش
[Behzad]
خـــداونـــــدا
هر قـــدم مـــن
با دستاي تو ، حركت ميكنـــد
پس اگر ، من اينجا هستم
خواست تو بــــود
[Yas]
"گرونمايه ترين تجربه ها نزد ياسه
كه وايساده كنار تو با عزم راسخ "
واضح واسه تو مي خونه تا
بدوني ياس اومده بالا ز ويرونه ها
تو ميدوني كه مشكل تمومي نداره
نميشه رو سرت افقي و عمودي نباره
اين ماييم كه با اين دردا كنارآييم
وقت سختي صبر كن ، خشم و بزار پايين
تو دوراهي زندگي كه راست و چپه
برو به راست ، اسم خدا باز رو لبت
هر اشتباهي واسه من و تو يه تجربه ، درسه ،
و خدا نمي رسونه بار كج رو به منزل
پس به كسب تجربه از صميم قلب
مثل درخت پر از ميوه بشيم خميده تر
[Narration]
هه ه ... آره
بايد اينو بدونيم ، كه بدترين شرايط زندگي من و تو ، آرزوي يكي ديگه س
آره آره
آره ، دل همه ي ماها خونه ، ولي چه فايده برادر
بايد رفت جلو ، بايد رفت جلو
مي تونيم برسيم
آره ، مي تونيم برسيم
مي رسيم
مي رسيم
ما ميرسيم بالا ، ميريم بالا
ميريم بالا
هه ه !
بـــه امـــيـــد ايـــــــرانواسه سه ديقه تو دلت را بده مارو
ما رو
تا من نشون بدم ايرانو رابطه ها رو
ها رو
اينا حرفاي امروز و ديروزه برپا
ايران شده اسير يه ويروس مرگبار
ديگه احتياجي به حرفاي سياسي نداريم
ديگه به دشمناي خارجي نيازي نداريم
يه جنگ روانيـه حالا داخل ايرانـه
همه افتاديم به جون هم ، عاقل و ديوانه
با تني خسته ، كوفته ، خشكيده ، ميري
تا با مشكلات زندگي كشتي بگيري
وقتي مي بينيم همو يه مشتي يار و ياور
وقتي رفتي ميبنديم به فش خوارو مادر
نگاه ما به هم شده مثل قاتل
توجه نميكنيم ديگه به حس باطن
ديگه دور و بر ماها پره حزب باده
هست باهات ، اگه داشته باشي استفاده
چه دخترا كه تا ميشنون اسم تاجر
ميگن اين بهترين كس واسه ازدواجه
عشق چيه بابا ؟! ... اين حرفارو ولش
عشقو ديدي برسون سلام ما رو بهش
چه پدرا كه به زير بار هزينه رفتن
بچه ها فك ميكنن پدرا وزير نفتن
هركس اسم خودشو بغل كرده
اينا پيشرفت نيست ، اينا عقب گـــــرده
[Rastin]
اي داد از اين همه بيداد
خواهم كه ز غم شوم آزاد
از جور و ستم همه فريـــاد
چون هستي من شده بر بــــاد
[Yas]
ديگه ريخته توي دل من هرچي درده
دليلش به هفت سال پيش برميگرده
روزاي گريه و اشك و عزاداري
من تو فكر اين كه واسه مهمون غذا داريم !؟
به يكي گفتم ، تو بيا بين مردا يك باش
مهم نيست كه پدرم ازت هفتا چك داشت
نصف پولو بده منصف باش با ما يه خورده
گفت طلبكار بابات بوده حالا كه مـــــرده
خاطراتيه كه تو دفترم مي نويسم
قلم كلماتو مياره و مي نويسم
اينا باعثه گلوم پر ِ از بغضيشه
كه ببنده به دهنم راه اكسيژن
شايد بين ايران و خاطره م رابطه اي ندي
منظورم اينه از اينجا دارم خاطره ي بدي
ولي ، هه اينجا سرزمين و وطنمه
ايران تنها دليل وجود بدنمـــه
[Rastin]
اي داد از اين همه بيداد
خواهم كه ز غم شوم آزاد
از جور و ستم همه فريـــاد
چون هستي من شده بر بــــاد
[Yas]
ديگه ترس برخورد و رفتار و روابط مـــا
داره كثيف تر ميشه از هواي تهـــران
بعضي ميــگن ، كه ايــران ، يه قفسه بايد
از اينجا بري تا بكشي يه نفس راحت
ميگن اينا توي وجود ما رفته ارثي
ولي اين برميگرده به پول نفت و بنزين
كه باعثه از نبودن امنيت مالي
توي سختيا بكنيم پشت همديگه رو خالي
ولي بيا جلو ، خودتو بساز ، ميتوني
چرا واسه پول همديگه رو قصاص ميكنيم ؟
هموطن به خدا من هستم ، به صعود تو راضي
پس بيا با هم بشكنيم اين خطوط موازي
[Narration]
ميدونم اينو
غروره ما ايرانيا ، به گذشته ي ماست ؛ به تاريخ ماست
ولي به خدا اون ديگه گذشته
الان ما چي هستيم ؟!
الان واسه آينده مون چي داريم ؟!
بيا هموطن
بيا دست همديگه رو بگيريم
تا آينده ي ايران
به اسم من و تو افتخار كنه
...
ما رو
تا من نشون بدم ايرانو رابطه ها رو
ها رو
اينا حرفاي امروز و ديروزه برپا
ايران شده اسير يه ويروس مرگبار
ديگه احتياجي به حرفاي سياسي نداريم
ديگه به دشمناي خارجي نيازي نداريم
يه جنگ روانيـه حالا داخل ايرانـه
همه افتاديم به جون هم ، عاقل و ديوانه
با تني خسته ، كوفته ، خشكيده ، ميري
تا با مشكلات زندگي كشتي بگيري
وقتي مي بينيم همو يه مشتي يار و ياور
وقتي رفتي ميبنديم به فش خوارو مادر
نگاه ما به هم شده مثل قاتل
توجه نميكنيم ديگه به حس باطن
ديگه دور و بر ماها پره حزب باده
هست باهات ، اگه داشته باشي استفاده
چه دخترا كه تا ميشنون اسم تاجر
ميگن اين بهترين كس واسه ازدواجه
عشق چيه بابا ؟! ... اين حرفارو ولش
عشقو ديدي برسون سلام ما رو بهش
چه پدرا كه به زير بار هزينه رفتن
بچه ها فك ميكنن پدرا وزير نفتن
هركس اسم خودشو بغل كرده
اينا پيشرفت نيست ، اينا عقب گـــــرده
[Rastin]
اي داد از اين همه بيداد
خواهم كه ز غم شوم آزاد
از جور و ستم همه فريـــاد
چون هستي من شده بر بــــاد
[Yas]
ديگه ريخته توي دل من هرچي درده
دليلش به هفت سال پيش برميگرده
روزاي گريه و اشك و عزاداري
من تو فكر اين كه واسه مهمون غذا داريم !؟
به يكي گفتم ، تو بيا بين مردا يك باش
مهم نيست كه پدرم ازت هفتا چك داشت
نصف پولو بده منصف باش با ما يه خورده
گفت طلبكار بابات بوده حالا كه مـــــرده
خاطراتيه كه تو دفترم مي نويسم
قلم كلماتو مياره و مي نويسم
اينا باعثه گلوم پر ِ از بغضيشه
كه ببنده به دهنم راه اكسيژن
شايد بين ايران و خاطره م رابطه اي ندي
منظورم اينه از اينجا دارم خاطره ي بدي
ولي ، هه اينجا سرزمين و وطنمه
ايران تنها دليل وجود بدنمـــه
[Rastin]
اي داد از اين همه بيداد
خواهم كه ز غم شوم آزاد
از جور و ستم همه فريـــاد
چون هستي من شده بر بــــاد
[Yas]
ديگه ترس برخورد و رفتار و روابط مـــا
داره كثيف تر ميشه از هواي تهـــران
بعضي ميــگن ، كه ايــران ، يه قفسه بايد
از اينجا بري تا بكشي يه نفس راحت
ميگن اينا توي وجود ما رفته ارثي
ولي اين برميگرده به پول نفت و بنزين
كه باعثه از نبودن امنيت مالي
توي سختيا بكنيم پشت همديگه رو خالي
ولي بيا جلو ، خودتو بساز ، ميتوني
چرا واسه پول همديگه رو قصاص ميكنيم ؟
هموطن به خدا من هستم ، به صعود تو راضي
پس بيا با هم بشكنيم اين خطوط موازي
[Narration]
ميدونم اينو
غروره ما ايرانيا ، به گذشته ي ماست ؛ به تاريخ ماست
ولي به خدا اون ديگه گذشته
الان ما چي هستيم ؟!
الان واسه آينده مون چي داريم ؟!
بيا هموطن
بيا دست همديگه رو بگيريم
تا آينده ي ايران
به اسم من و تو افتخار كنه
...
دنــيــاي بــــي رحــــــم
تو دل من خروارها حرف مونده
صدام هر بار با آهنگي خونده
حتما از من تو گله داري
كه چرا تو آهنگات صد گله ، داري
حقيقت تلخه خواهر ، تو برادر من
دقيقا حقيقت گرفت سراسر من
كاش تو پيچش مو مي ديدي ، من فقط مو رو
ولي جلوتو ميبيني ، من فقط دور رو
اسلام گفت : صلح از شر به دور
نگفت الله اكبر بگو و سر ببر
اسلام گفت تموم كنيد جنگاتونو
نگفت بتركونين برجاي پـنـتـاگـونـو
موسي كي گفت مردي كه ميره نماز
بري بالا سرش ، بزني تيره خلاص ؟
از كوچك و پير ، بچه محتاج ِ به پوشك و شير
چرا خالي كردي رو سرشون موشك و تير ؟
صداي تير ، تانك ، موشك و ، پدافند
خبر ميده از جنگ نابرابر
از سر تا تـه دنيا ، سراسر
مي بينيم اين همه خواهر و ، برادر
همه زير هجوم دشمن
تيكه پاره شدن ، اي خدا اونا بي پشتن
خدا اونا گشنه ن
دشمنا در حال رشدن
خـدا بيا پايين اينا همه رو كشتـــــن
خدا ، بنده ي گناه كاريم
ولي بگو ، جز تو كـيـو داريم ؟!
بيشتر از اينا به تو بدهكاريم
ولي به لطفت هنوز اميدواريم
پروردگار من و بنده ها ، جاي تو در قلب ما
شرمندايم از كرده ها
مرحم بذار بر درد ما
آدماي معتقد به نبودن تو
شكستند پر و بال كبوتر صلح
تير باروناي دمادم صبح
جيگرمو ميسوزونه در آهن ذوب
ميبيني چطوري رئيس يك مملكت مملكت
باعث شد شيطان بهش حمله كرد حمله كرد
خودش رفت ، دنبال سوراخ موش گشت
قتل عام ، يك ملت سياه پوش گشت
يادته همون پدري رو كه كنج ديوار
با پسرش ، مثل غنچه اي ناز
اشك مي ريخت ، اخ آره ، بيچاره
ميديد از هر طرفش ، تير داره ، مي باره
پدر يك لحظه گرفت از ترس اين تصميمو
گفت شليك بسه ، ما تسليم ، هستيم
بفهميد ، اين بچه ي منه
بشنويد ، تو رو خدا ضجه ي منو
فرشته كوچيك گريون بود ، ترسيده بود
از ترس ، به پدرش چسبيده بود
ولي ديگه صداي ناله شو نشنيدم
غرق در خون تو بغله پدر ديدم
خدا ، بنده ي گناه كاريم
ولي بگو ، جز تو كـيـو داريم ؟!
بيشتر از اينا به تو بدهكاريم
ولي به لطفت هنوز اميدواريم
پروردگار من و بنده ها ، جاي تو در قلب ما
شرمندايم از كرده ها
...
ولي گوش كن خـــــدا
تـو گـوش كــــن
خدا به تو نگم به كي بگم من حرف دلو ؟
اينا مي خوان كه با زور ببرن حرفو جلو
كارشون اينه ، پاره كردن ، عمر يكي
مافوقشم ميگه بيا جلو و ، نمـــره بگير
تشويق ، واسه تشديد كشتار جـــمع
ولي بشنو اينو ، به عنوان هشدار مـــن
آخر همه اين جنگ ها زمانيـه كـــــــه
بالاخره ميرسه جنــگ جهاني ســــــه
دودش تو چش كي ميره ؟
تو چش ِ مـــا
وقت ميبره تا ، منو تو بشه مـــا
اگه باز طمع كنن ميان سر وقت ما
سياهي ميمونه ديگه از بخت ما
هزاريم كه دم بزنيم از قدرت و ارتش
نميتونيم بگيريم جلوي سرعت تركش
جنگ جنگه ، اينه يه چيز مشخص
باز شهيد مثل هشت سال دفاع مقدس
بميرم واسه چشماي نم ديده ت
ميدونم هستي در آرزوي امنيت
تا روزي كه جنازه م بره قبرستان
كارم دعاست ، خدا قدرتي به من بسپار
همه دنيا رو پر كنم از بوي يــــاس
همه دشمنا شرمنده بشن از روي يـــاس
اين آهنگ به من حس نو ميده نـــاس
واسه همين بود كه خوندم رو Beat نـــاب
تو دل من خروارها حرف مونده
صدام هر بار با آهنگي خونده
حتما از من تو گله داري
كه چرا تو آهنگات صد گله ، داري
حقيقت تلخه خواهر ، تو برادر من
دقيقا حقيقت گرفت سراسر من
كاش تو پيچش مو مي ديدي ، من فقط مو رو
ولي جلوتو ميبيني ، من فقط دور رو
اسلام گفت : صلح از شر به دور
نگفت الله اكبر بگو و سر ببر
اسلام گفت تموم كنيد جنگاتونو
نگفت بتركونين برجاي پـنـتـاگـونـو
موسي كي گفت مردي كه ميره نماز
بري بالا سرش ، بزني تيره خلاص ؟
از كوچك و پير ، بچه محتاج ِ به پوشك و شير
چرا خالي كردي رو سرشون موشك و تير ؟
صداي تير ، تانك ، موشك و ، پدافند
خبر ميده از جنگ نابرابر
از سر تا تـه دنيا ، سراسر
مي بينيم اين همه خواهر و ، برادر
همه زير هجوم دشمن
تيكه پاره شدن ، اي خدا اونا بي پشتن
خدا اونا گشنه ن
دشمنا در حال رشدن
خـدا بيا پايين اينا همه رو كشتـــــن
خدا ، بنده ي گناه كاريم
ولي بگو ، جز تو كـيـو داريم ؟!
بيشتر از اينا به تو بدهكاريم
ولي به لطفت هنوز اميدواريم
پروردگار من و بنده ها ، جاي تو در قلب ما
شرمندايم از كرده ها
مرحم بذار بر درد ما
آدماي معتقد به نبودن تو
شكستند پر و بال كبوتر صلح
تير باروناي دمادم صبح
جيگرمو ميسوزونه در آهن ذوب
ميبيني چطوري رئيس يك مملكت مملكت
باعث شد شيطان بهش حمله كرد حمله كرد
خودش رفت ، دنبال سوراخ موش گشت
قتل عام ، يك ملت سياه پوش گشت
يادته همون پدري رو كه كنج ديوار
با پسرش ، مثل غنچه اي ناز
اشك مي ريخت ، اخ آره ، بيچاره
ميديد از هر طرفش ، تير داره ، مي باره
پدر يك لحظه گرفت از ترس اين تصميمو
گفت شليك بسه ، ما تسليم ، هستيم
بفهميد ، اين بچه ي منه
بشنويد ، تو رو خدا ضجه ي منو
فرشته كوچيك گريون بود ، ترسيده بود
از ترس ، به پدرش چسبيده بود
ولي ديگه صداي ناله شو نشنيدم
غرق در خون تو بغله پدر ديدم
خدا ، بنده ي گناه كاريم
ولي بگو ، جز تو كـيـو داريم ؟!
بيشتر از اينا به تو بدهكاريم
ولي به لطفت هنوز اميدواريم
پروردگار من و بنده ها ، جاي تو در قلب ما
شرمندايم از كرده ها
...
ولي گوش كن خـــــدا
تـو گـوش كــــن
خدا به تو نگم به كي بگم من حرف دلو ؟
اينا مي خوان كه با زور ببرن حرفو جلو
كارشون اينه ، پاره كردن ، عمر يكي
مافوقشم ميگه بيا جلو و ، نمـــره بگير
تشويق ، واسه تشديد كشتار جـــمع
ولي بشنو اينو ، به عنوان هشدار مـــن
آخر همه اين جنگ ها زمانيـه كـــــــه
بالاخره ميرسه جنــگ جهاني ســــــه
دودش تو چش كي ميره ؟
تو چش ِ مـــا
وقت ميبره تا ، منو تو بشه مـــا
اگه باز طمع كنن ميان سر وقت ما
سياهي ميمونه ديگه از بخت ما
هزاريم كه دم بزنيم از قدرت و ارتش
نميتونيم بگيريم جلوي سرعت تركش
جنگ جنگه ، اينه يه چيز مشخص
باز شهيد مثل هشت سال دفاع مقدس
بميرم واسه چشماي نم ديده ت
ميدونم هستي در آرزوي امنيت
تا روزي كه جنازه م بره قبرستان
كارم دعاست ، خدا قدرتي به من بسپار
همه دنيا رو پر كنم از بوي يــــاس
همه دشمنا شرمنده بشن از روي يـــاس
اين آهنگ به من حس نو ميده نـــاس
واسه همين بود كه خوندم رو Beat نـــاب
پــــــــــــــــدركسي چي مي دونه از فردا
پس الان ، هدفونتو بردار
افكار ، اشعار ، بگم از دردام
الان
از خواب ، برپا
درياب اشكام ، حرفام
سنگ صبورم آهنگ
من از درد درونم با غم خوانم
درد دلم با تو بشنو
چند جمله بگم با تو :
بگم چه روزاي سختي رفت و سخت تر اومد
پدر وقتي رفت ، غم از در اومد
قبل فوت پدر من اوضاع همين بود
مشكلات ما هميشه در كمين بود
در هر قدم يك دشمن
من از ترس اعتماد رو در خودم كشتم
با خشونت به من مي گفتن خوش اومد
منم از اون رفتارها خونم به جوش اومد
ما ديگه همه چي رو از دست داده بوديم
سرمون كلاه رفت ، ما چه ساده بوديم
به ياد روز مي افتم كه با دستبند
باباي خوبم رو مي گرفتن از من
پس من رسما تنها شدم
از غم خلوت كردم با خودم
چيزي كه در د آورد اون روزا قلب ماها رو
كه اونا آوردن حكم جلب بابا رو
هر چي ازشون ، وقت خواستم من
مي گفتن : " نه " ، ناز كردن
ورشكسته شديم ، آره
كار خدا بود اون همه چك رو پاس كردن
بگم چه روزاي سختي رفت و سخت تر اومد
پدر وقتي رفت غم از در اومد
قبل فوت پدر من اوضاع همين بود
مشكلات ما هميشه در كمين بود
بگم چه روزاي سختي رفت و سخت تر اومد
پدر وقتي رفت غم از در اومد
قبل فوت پدر من اوضاع همين بود
مشكلات ما هميشه در كمين بود
بقيه رو ادامه ميدم من الان صريح
يه پاي ما خونه بود و يه پا كلانتري
ما هم ساكت نبوديم آره بنابراين
فكر نكنين كه ما پسر پيامبريم
يكي از طلب كارا رو كه خيلي لجنه تو خلوت
رفتم بالا سرش مثل اجل معلق
فكر نكني ياس هست مولكولي بيرحم
بچه هاي شما ازم الگو ميگيرن
قاضي گفت چقدره طلبت ؟
گفت : هفت هشت تومن
خواستم با دستام بگيرم و خفه ش كنم
آره حرص ، بغض ، حس يه عقده ، يه نقطه تو قلبم ، نقطه ي سوخته
14 – 15 ساله بودم آره تو همين مرزا
با طلب كارا حساب كردم تومني پنج زار
يكمي اعصاب ، راحت شد قرضا
رو داديم و از چكا پاره كردي امضاها رو
فكر نكن بدبختيا رو من پيچيدمشون
از اون دور من سختيا رو ميديدمشون
و پيشرفت دور شد چقدر طنابش
بابا گفت دست بالا ببر پناه بهش
بگم چه روزاي سختي رفت و سخت تر اومد
پدر وقتي رفت غم از در اومد
قبل فوت پدر من اوضاع همين بود
مشكلات ما هميشه در كمين بود
بگم چه روزاي سختي رفت و سخت تر اومد
پدر وقتي رفت غم از در اومد
قبل فوت پدر من اوضاع همين بود
مشكلات ما هميشه در كمين بود
جيبامون پاك تر بود از قلب نوزاد
كه پولي نمونده بود حتي دو زار
يه ماشين داشتيم از دار دنيا
كه اونم رفت و شد مال دزدا
به صاب خونه با ترس گفتيم اجازه بشينيم ؟
چه سخت بود دوران اجاره نشيني
خودمو كشيدم بيرون حالا از ته گل
دارم مي خونم براي شما از ته دل
وقتي همه سرمستن با عرق و ودكا
من در دستمه ورق و خودكار
رشد نكردم مثل علف هرز
پشت نكردم من به هدف سبز
انتظار كمك ندارم من از قرض الحسنه
كمك ؟ هه ، كمك يه ضرب المثله
از گفتن حرف " بله قربان " بيزارم
پس از الان دستمو رو قرآن ميذارم
كه به دست هيچ احدي آتو ندم
اگه تو بدي بلدي ، منم با تو بدم
اين مشكل برا من يه تجربه بود
كه به زبون HIP-HOP ترجمه شد
بگم چه روزاي سختي رفت و سخت تر اومد
پدر وقتي رفت غم از در اومد
قبل فوت پدر من اوضاع همين بود
مشكلات ما هميشه در كمين بود
بگم چه روزاي سختي رفت و سخت تر اومد
پدر وقتي رفت غم از در اومد
قبل فوت پدر من اوضاع همين بود
مشكلات ما هميشه در كمين بود
پس الان ، هدفونتو بردار
افكار ، اشعار ، بگم از دردام
الان
از خواب ، برپا
درياب اشكام ، حرفام
سنگ صبورم آهنگ
من از درد درونم با غم خوانم
درد دلم با تو بشنو
چند جمله بگم با تو :
بگم چه روزاي سختي رفت و سخت تر اومد
پدر وقتي رفت ، غم از در اومد
قبل فوت پدر من اوضاع همين بود
مشكلات ما هميشه در كمين بود
در هر قدم يك دشمن
من از ترس اعتماد رو در خودم كشتم
با خشونت به من مي گفتن خوش اومد
منم از اون رفتارها خونم به جوش اومد
ما ديگه همه چي رو از دست داده بوديم
سرمون كلاه رفت ، ما چه ساده بوديم
به ياد روز مي افتم كه با دستبند
باباي خوبم رو مي گرفتن از من
پس من رسما تنها شدم
از غم خلوت كردم با خودم
چيزي كه در د آورد اون روزا قلب ماها رو
كه اونا آوردن حكم جلب بابا رو
هر چي ازشون ، وقت خواستم من
مي گفتن : " نه " ، ناز كردن
ورشكسته شديم ، آره
كار خدا بود اون همه چك رو پاس كردن
بگم چه روزاي سختي رفت و سخت تر اومد
پدر وقتي رفت غم از در اومد
قبل فوت پدر من اوضاع همين بود
مشكلات ما هميشه در كمين بود
بگم چه روزاي سختي رفت و سخت تر اومد
پدر وقتي رفت غم از در اومد
قبل فوت پدر من اوضاع همين بود
مشكلات ما هميشه در كمين بود
بقيه رو ادامه ميدم من الان صريح
يه پاي ما خونه بود و يه پا كلانتري
ما هم ساكت نبوديم آره بنابراين
فكر نكنين كه ما پسر پيامبريم
يكي از طلب كارا رو كه خيلي لجنه تو خلوت
رفتم بالا سرش مثل اجل معلق
فكر نكني ياس هست مولكولي بيرحم
بچه هاي شما ازم الگو ميگيرن
قاضي گفت چقدره طلبت ؟
گفت : هفت هشت تومن
خواستم با دستام بگيرم و خفه ش كنم
آره حرص ، بغض ، حس يه عقده ، يه نقطه تو قلبم ، نقطه ي سوخته
14 – 15 ساله بودم آره تو همين مرزا
با طلب كارا حساب كردم تومني پنج زار
يكمي اعصاب ، راحت شد قرضا
رو داديم و از چكا پاره كردي امضاها رو
فكر نكن بدبختيا رو من پيچيدمشون
از اون دور من سختيا رو ميديدمشون
و پيشرفت دور شد چقدر طنابش
بابا گفت دست بالا ببر پناه بهش
بگم چه روزاي سختي رفت و سخت تر اومد
پدر وقتي رفت غم از در اومد
قبل فوت پدر من اوضاع همين بود
مشكلات ما هميشه در كمين بود
بگم چه روزاي سختي رفت و سخت تر اومد
پدر وقتي رفت غم از در اومد
قبل فوت پدر من اوضاع همين بود
مشكلات ما هميشه در كمين بود
جيبامون پاك تر بود از قلب نوزاد
كه پولي نمونده بود حتي دو زار
يه ماشين داشتيم از دار دنيا
كه اونم رفت و شد مال دزدا
به صاب خونه با ترس گفتيم اجازه بشينيم ؟
چه سخت بود دوران اجاره نشيني
خودمو كشيدم بيرون حالا از ته گل
دارم مي خونم براي شما از ته دل
وقتي همه سرمستن با عرق و ودكا
من در دستمه ورق و خودكار
رشد نكردم مثل علف هرز
پشت نكردم من به هدف سبز
انتظار كمك ندارم من از قرض الحسنه
كمك ؟ هه ، كمك يه ضرب المثله
از گفتن حرف " بله قربان " بيزارم
پس از الان دستمو رو قرآن ميذارم
كه به دست هيچ احدي آتو ندم
اگه تو بدي بلدي ، منم با تو بدم
اين مشكل برا من يه تجربه بود
كه به زبون HIP-HOP ترجمه شد
بگم چه روزاي سختي رفت و سخت تر اومد
پدر وقتي رفت غم از در اومد
قبل فوت پدر من اوضاع همين بود
مشكلات ما هميشه در كمين بود
بگم چه روزاي سختي رفت و سخت تر اومد
پدر وقتي رفت غم از در اومد
قبل فوت پدر من اوضاع همين بود
مشكلات ما هميشه در كمين بود
صــلــح تــويـــي
حالا منم و ورقه ، روي ورقه قلمه
روي تنمه عرق ِ
توي سرمه كلمه
توي دلمه هدف ِ
بذار برم به طرف ِ
كسي كه توي دنيا شده يه ملكه
بذار
بذار حالا ديگه بخونم از كسي كه
هست دنيا واسه اون بدون مرز
كسي كه سالها پيش داشته توان خاصي
به راستي توي زبان فارسي
حالا ديگه مي‌دونن اينو مرد و زن‌ها
حتي خدايي كه نداره المثني
يهودي و مسيحي يا كه هر مسلمان
يه سرباز واسه مرگ و سر باز
كه صدبار اسمش رو تو تسبيح
من ذكر ميكنم و ميگم جلو تو تسليم
شعرهايي كه به صد زبون ترجمه شده
حالا واسه من، تو يه سنبله
ديگه مي‌گذ‌ره از رفتن تو ۸۰۰ سال
ولي هنوزم الگو مي‌گيرم از اشعار تو
رفتي ولي تو ميدوني
كه بزرگترين شاعر همه ما تويي رومي
تو ويروني من و شرايط سخت من
تو با كلماتت به من گفتي تو ميتوني
آره
رفتي ولي تو ميدوني
كه بزرگترين شاعر همه ما تويي رومي
آره
رفتي ولي تو ميدوني
كه بزرگترين شاعر همه ما تويي رومي
تو ويروني من و شرايط سخت من
تو با كلماتت به من گفتي تو ميتوني
روزهايي كه نگرانم بار سخته بر دوش
با كلمات تو من مي‌شم مست و مدهوش
مي‌خونم اينو بدوني تا روزي كه بميرم
تك‌تك كلمات تو از ياد من نمي‌رن
پس ، وقتشه اينو بدوني
كه ياس تا آخر عمر وفاداره به تو
كه اگه ديگه تو نباشي بگو چطور
كه باز ياس داستان داره بدون تو
نه
اين عشقي كه تو دل منه به توئه
كه منو ميبره به روي صحنه
ديگه بگم از اينكه مونده حالا ياس و يك بند
فرمول كلمات رو از تو ياد گرفتم
آره
رفتي ولي تو ميدوني
كه بزرگترين شاعر همه ما تويي رومي
تو ويروني من و شرايط سخت من
تو با كلماتت به من گفتي تو ميتوني
بايد اينو بدوني كه تو كه كسي بودي كه
كه يكي يكي ِ كلمه‌هايي كه توي دل تو بوده
واسه من و خيلي‌كسايي كه
شعرهاي تو رو با دل و جون و وجود دروني مي‌خونند
مي‌دونن اينو كه تو يه الگوي جاودانه‌اي
واسه ي زميني كه باغه تويي باغبان و
اينهِ كه منو به سوي تو مي‌كشونه
كه تو چطور خودت رو تو دل اين همه آدم‌هايي كه
حتي كتاباي تو رو به زبون خودشون ترجمه ميكنن و
عشق رو با كلمات تو تجربه ميكنن
اسمت رو مي‌خونم ، ميگم : " مولانا رومي "
كه توي فرهنگ صلح ، تو بالا بودي
يه رودي ، يه رود زلال و شفاف
كه منم هميشه ديگه دنبال حرفاش
چه جالبه كه اين بوده ترس رومي
كه اون متعلق باشه به يه مرز و بومي
حالا رومي رفته و باز دشمن زياده
يه سري تانك سوارن ، يه مشت هم پياده
به خاك سپرده شده توي قونيه يك روز
منم مي‌خوام باشم " رومي امروز "
رفتي ولي تو ميدوني
كه بزرگترين شاعر همه ما تويي رومي
تو ويروني من و شرايط سخت من
تو با كلماتت به من گفتي تو ميتوني
آره
رفتي ولي تو ميدوني
كه بزرگترين شاعر همه ما تويي رومي
آره
رفتي ولي تو ميدوني
كه بزرگترين شاعر همه ما تويي رومي
حالا منم و ورقه ، روي ورقه قلمه
روي تنمه عرق ِ
توي سرمه كلمه
توي دلمه هدف ِ
بذار برم به طرف ِ
كسي كه توي دنيا شده يه ملكه
بذار
بذار حالا ديگه بخونم از كسي كه
هست دنيا واسه اون بدون مرز
كسي كه سالها پيش داشته توان خاصي
به راستي توي زبان فارسي
حالا ديگه مي‌دونن اينو مرد و زن‌ها
حتي خدايي كه نداره المثني
يهودي و مسيحي يا كه هر مسلمان
يه سرباز واسه مرگ و سر باز
كه صدبار اسمش رو تو تسبيح
من ذكر ميكنم و ميگم جلو تو تسليم
شعرهايي كه به صد زبون ترجمه شده
حالا واسه من، تو يه سنبله
ديگه مي‌گذ‌ره از رفتن تو ۸۰۰ سال
ولي هنوزم الگو مي‌گيرم از اشعار تو
رفتي ولي تو ميدوني
كه بزرگترين شاعر همه ما تويي رومي
تو ويروني من و شرايط سخت من
تو با كلماتت به من گفتي تو ميتوني
آره
رفتي ولي تو ميدوني
كه بزرگترين شاعر همه ما تويي رومي
آره
رفتي ولي تو ميدوني
كه بزرگترين شاعر همه ما تويي رومي
تو ويروني من و شرايط سخت من
تو با كلماتت به من گفتي تو ميتوني
روزهايي كه نگرانم بار سخته بر دوش
با كلمات تو من مي‌شم مست و مدهوش
مي‌خونم اينو بدوني تا روزي كه بميرم
تك‌تك كلمات تو از ياد من نمي‌رن
پس ، وقتشه اينو بدوني
كه ياس تا آخر عمر وفاداره به تو
كه اگه ديگه تو نباشي بگو چطور
كه باز ياس داستان داره بدون تو
نه
اين عشقي كه تو دل منه به توئه
كه منو ميبره به روي صحنه
ديگه بگم از اينكه مونده حالا ياس و يك بند
فرمول كلمات رو از تو ياد گرفتم
آره
رفتي ولي تو ميدوني
كه بزرگترين شاعر همه ما تويي رومي
تو ويروني من و شرايط سخت من
تو با كلماتت به من گفتي تو ميتوني
بايد اينو بدوني كه تو كه كسي بودي كه
كه يكي يكي ِ كلمه‌هايي كه توي دل تو بوده
واسه من و خيلي‌كسايي كه
شعرهاي تو رو با دل و جون و وجود دروني مي‌خونند
مي‌دونن اينو كه تو يه الگوي جاودانه‌اي
واسه ي زميني كه باغه تويي باغبان و
اينهِ كه منو به سوي تو مي‌كشونه
كه تو چطور خودت رو تو دل اين همه آدم‌هايي كه
حتي كتاباي تو رو به زبون خودشون ترجمه ميكنن و
عشق رو با كلمات تو تجربه ميكنن
اسمت رو مي‌خونم ، ميگم : " مولانا رومي "
كه توي فرهنگ صلح ، تو بالا بودي
يه رودي ، يه رود زلال و شفاف
كه منم هميشه ديگه دنبال حرفاش
چه جالبه كه اين بوده ترس رومي
كه اون متعلق باشه به يه مرز و بومي
حالا رومي رفته و باز دشمن زياده
يه سري تانك سوارن ، يه مشت هم پياده
به خاك سپرده شده توي قونيه يك روز
منم مي‌خوام باشم " رومي امروز "
رفتي ولي تو ميدوني
كه بزرگترين شاعر همه ما تويي رومي
تو ويروني من و شرايط سخت من
تو با كلماتت به من گفتي تو ميتوني
آره
رفتي ولي تو ميدوني
كه بزرگترين شاعر همه ما تويي رومي
آره
رفتي ولي تو ميدوني
كه بزرگترين شاعر همه ما تويي رومي
باز شدن ، حالا ديگه شروع داستان توئه
مادر و پدرت مثل پاسدار
ديگه دور و بر تو ان و چشم به آسمان
نـيـا به خــــدا
ميگن اينو كه بچه سالمه
تو دورش كن از هرچي ظالمه
گريه ميكني ميدونم من شير بهونه ست
اشك تو واسه ورود به اين زمونه ست
تو 9 ماه رو تو تاريكي سر ميكردي
بدوني كجايي ، همين الان برميگردي
تو فردا ، درياي دردا رو در