انجمن های تخصصی فلش خور

نسخه‌ی کامل: مطلب طنز
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
[align=center]اینارودختر خالم واسم ایمیل کرده.دستش درد نکنهSleepy






 





ازدیروز رفتم 20 کیلو برنج محسن گرفتم که تو مسابقشون شرکت کنم ولی الان شیش ساعت تو کیسه هاش دنبال کارت قرعه کشی میگردم......
خبلامصب کارتش کجاست؟! اصن بهتره برم چای آوازه بگیرم بازم پیدا کردن کارتش راحتتره....
منولکس میخوام ("ـــ")




 





خوشم میاد با اینکه تلویزیونشب ولادت برنامه شاد نداشت اما این تبلیغ تن ماهی تحفه و سالاد اولویه نامی نو یکم حال و هوامون رو عوض کرد! خدا خیرشون بده Smile




 





تو تبلیغدستگاه درازو نشست تن تاک, سخت ترین ورزش دنیا, دراز نشسته...
تو تبلیغ کفشورزشی تن تاک , سخت ترین ورزش دنیا ,پیاده رویه...
فک کنم این سریاگه یه عصایی, کلنگی , چیزی تولید کنه,
سخت ترین ورزشدنیا , کوهنوردی میشه




 





ترفند مردابرای تماشای فوتبال:
مرد: خانومفوتبال شروع شد.
زن: دارم سریالمیبینم.
مرد: Sad Sad :0

-جوووووووووون نن چه هیکلی داری زنه!
زن: ؟؟؟!!!! : o Sad ;( کسافط

-این تکراریه!اصلا بیا فوتبالتو ببین...
بعله ایجوریاست Smile




 





یه شیر زن پیدا نمیشهیه شکست عشقی به این امید جهان بزنه ؟!!! خیلی خوشحالِه




 





بزرگترین اشتباه عمرم اینبود که:
به بابام پیشنهاد دادم وقتیبیکاره بیاد با لپ تاپم بازی کنه :|




 





زنگزدم به بابام گفتم : یه کارت شارژ بخر واسم ، نمیدونم چی شد یهو آنتنش پرید من هی میگفتم الو الو اون هی میگفت انقد الو الو نکن صدات نمیاد!




به نظر باید به نویسنده یسریال آوای باران یه نوبل ادبیات داد
به همین سوی چراغ جلوی ماشیننادر قسم!




 





رفتمکافی شاپ دیدم همه با دوسپسراشونن من تنهام!
زنگزدم!الکی با گوشیم حرف زدمو گفتم:بیا ببین خواهرت با دوس پسرشه!
یعنی80درصد دخترا فرار کردن!خخخخخ




 





پسرا سه جا از دختراکم میارن همیشه
1 – نمره گرفتن از استاد
2 – لایک گرفتن تو فیسبوک
3 – تاکسی گرفتن توخیابون




 





تو خونه ما همهاتفاق نظر دارن من مسلمون نیستم
ولی با این حالهروقت مادرم میگه یه مسلمون بره نون بخره ،
همه با انگشتمنو نشون میدن




 





ﺍﻳﻦ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮﻳﺎﻥ ﻋﺰﻳﺰی ﻛﻪ ﻓﺼﻞ ﺍﻣﺘﺤﺎﻧﺎﺕ ﻓﻴﺴﺒﻮق مبارکو ﺩیﺍﻛﺘﻴﻮ ﻣﻴﻜﻨﻦ ،
ﺍﻳﻨﺎ ﻫﻤﻮﻧﺎﻳﻴﻦ ﻛﻪ ﺗﻮ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﺧﺮﺩﺍﺩ ﻣﺎﻩ ﺳﺮﺷﻮﻧﻮ ﺑﺎ ﺗﯿﻎﺍﺯ ﺗﻪ ﻣﻴﺰﺩﻥ




 





میگن یهروزی لقمان و ایوب خواستن از اینترنت استفاده کنن
بعد 10دقیقه هم ایوب صبرش را از دست داد هم لقمان ادبش را
بــاید تـــوی زیر شــاخــه هــآی گفتگوی آزاد قَرآر میگرفت ...:|