انجمن های تخصصی فلش خور

نسخه‌ی کامل: ✘בفـتــَـرِ ωــَــبـزُ عــــاشـــ ــقــآنـﮧ ے مـסּ (جملــات دکتــر شـریعتــی)
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
صفحه‌ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15
بنــــــــامــ اפּنـــﮯ ڪــه از همــﮧ مهـرَــبـפּלּ تـــَـره
به کمکـــــــ چنـב تا از بچـــﮧ هـــآ از جملـــ دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
[b]L☺vely star
و [/b] دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
ChaRisMa یـــمجـــمـــوعـِﮧ از عـــاشقـــانـــﮧ هــآے בڪتـــر شریـــعتـــی زَــבیـــم...
امیـــבפּارم خـــوشتــפּלּ بیــــآב....
فَقـــــط بـــﮧ چنــــב تــــــــآ نـُڪتــﮧ تــــפּجـــڪنیـــב لُطــــفـــآ:
✘ اســـپـــم نـــَـــבیــלּ
✘فقـــــــــط از عــــــــاشقـــانـ هــآבڪتـــر شریـــعتـــی استــفـــاבه ڪنیــــב...

(ممنــــــــפּלּ)

بــا دیده به جای اشــــک خــون مــے آیـــد
دل خون شده، از دیده برون مـــے آیـــد
دل خون شد از این غصه که از قصه ی عشق

می دید که آهنگــــ جنون می آید
مــی رفت و دو چشـــم انتظـــارم بــر راه
کـــان عُمـــر که رفتـــه، باز چــون می آید؟
با لــاله که گفت حـــال ما را که چنیـــن
دل سوختـــه و غـــرقه به خــون مــی آیــد
کـــوتـــاه کن این قصــه ی جـــان ســوز ای شمــع
کـــز صحبت تـــــو، بــوی جنـــون مـــی آیــد
✘בفـتــَـرِ ωــَــبـزُ عــــاشـــ ــقــآنـﮧ ے مـסּ (جملــات دکتــر شـریعتــی) 1
دکتر علی شریعتی

زِنـــدِگی دَر اَعماقِ عادَت ها


هیج فــَــرقی با مـَـرگ نـَــدارد

تــــو مـُـــردِه ای

فـَـقـَــط مـَـعنای مــَــرگ را نـِمی دانـــی
خدا
"دوست داشتن را هر کس بفهمد خدا را به آسانی استشمام بوی گل می فهمد،
اما اگرکسی فقط فهمیدن عقلی را می فهمد، خدا برایش مجهولی است دست نایافتنی"

.
.
.

شرافتِ مرد ، به بکارتِ زن ميماند! ...
يکبار که لکه دار شود ، ديگر قابل جبران نخواهد بود!

.
.
.

هیچ گاه كسي را دوست نداشته باش، چون دوست داشتن اسارت است و اسارت انسان را به جنون مي كشاند هر گاه کسی را دوست داشتي رهايش كن. اگر به سویت باز نگشت بدان كه از اول هم مال تو نبوده است.

.
.
.

هر کس آن چنان می میرد که زندگی می کند و هر کس آن چنان که در بیداریست، خواب می بیند!

.
.
.


انسان اگر انسان دیگری را بکشد، آدم می ماند، هر چند قاتل!؛ لیکن آدمی که در مقابل آدمی دیگر خم می شود، یا چاپلوسی می کند، دیگر آدم نیست

دکتر شریعتی
✘בفـتــَـرِ ωــَــبـزُ عــــاشـــ ــقــآنـﮧ ے مـסּ (جملــات دکتــر شـریعتــی) 1



برای شنا کردن به سمت مخالف رودخانه، قدرت و جرات لازم است . وگرنه هر ماهی مرده ای هم
می تواند از طرف موافق جریان آب حرکت کند.
در زیر این آسمان می بینم که

عین القضاة در سمت راستم و ابوالعلا در سمت چپم ایستاده اند

و ما سه تن ، بی آن که با هم باشیم ،

با هم تنهاییم .

و زمان ، ما سه هم زبان را نیز

یک در حصار قرنی جدا

زندانی کرده است !
و رفتم و رفتم، نه به جائي، که نمي دانستم به کجا؟
رفتم و رفتم تا اينجا نباشم که هرگاه مي بينم طلوع امروز
را در همان جايي هستم که ديروز نيز بودم
از زبوني و بيهودگي خويش بيزار مي شوم.

وقتي نيستي چنان به توفکرمي کنم
که مغزم به نبودنت پي نمي برد

چه رنجيست لذت ها را تنها بردن و چه زشت است
زيباييها را تنها ديدن و چه بدبختي آزاردهنده ايست
تنها خوشبخت بودن

اگر مرگ نبود ؛ همه کافر بودن
و زندگی بی ارزشترین کالا یود ترس نبود
زیبایی نبود ؛ و خوبی هم شاید

برايت دعا مي کنم، خدا از تو بگيرد
آنچه را که، خدا را از تو مي گير

پيش از آنكه بينديشي تا چه بگويي
بينديش كه چه ميگويم

حتا خدا هم دوست دارد که بشناسندش

تواناترين مترجم کسي است که سکوت
ديگران را ترجمه کند
شايد سکوتي تلخ گوياي دوست داشتني
شيرين باشد
اگر نمي خواهي بدست هيچ ديکتاتوري گرفتار شوي
فقط يک کار کن
بخوان و بخوان و بخوان
ـهیــچ گـآه ڪسـے را دوستــــ نداشتــﮧ باش ...[!]
چوכּ دوست داشتن اسارت است ؛
و اسارت اכּـسان را به جنوכּ مے كشاـכּَـد ...
هر گاه ڪسـے را دوست داشتے رهايش كـכּـ !×!
اگر به سویت باز כּـگشت بداכּ كه از اول هم مال تو نبوده است ...
 … نمیدانم پس از مرگم چه خواهد شد … نمیخواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت … ولے بسیار مشتاقم … که از خاک گلویم سوتکے سازد … گلوم سوتکے باشد به دست کودکے گستاخ و بازیگوش … تا که پے در پے دم گرم خویش را بر گلویم سخت بفشارد …. و سراب خفتگان خفته را آشفته تر سازد … تا بدین سان بشکند دائم سکوت مرگبارم را … 


دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
http://www.flashkhor.com/forum/showthread.php?tid=87549
می روم شاید فراموشت کنم

با فراموشی هم آغوشت کنم

می روم از رفتن من شاد باش

از عذاب دیدنم آزادباش HeartHeart
وقتي نيستي چنان به توفکرمي کنم
که مغزم به[sup] نبودنت [/sup]پي نمي برد
صفحه‌ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15