انجمن های تخصصی فلش خور

سلام اینا رو نوشتم یه ذره بخندید..!(;

.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
امروز صبح بعد از مدتها تصمیم گرفتم با دوستم بریم ورزش کنیم!


گرمکن نارنجیمو پوشیدم و زدم بیرون.

و حالا توجه کنید به تیکه‌های ملت :

نارنگی! کجا میری؟

پرتقال! بدو تا نخوردمت!

هویج![b]مگه خرگوش دنبالت کرده؟


ته‌سیگار!

رفتگر!برو 9 شب بیا بابا!


چی‌توز موتوری!

سن ایچ و دیگر هیچ![/b]

لینا توپی!!انقدر جون نده بابا!

اسمارتیز!بقیه دوستات کجان؟

بچه‌ها! بچه ها! گارفیلد!


*
دختری با ظاهری ساده از خیابان گذشت که پسری در پیاده رو به او گفت:


چطوری سیبیلو؟


وقتی تو ابرو بر میداری و مو رنگ میکنی و گوشواره میندازی


من سیبیل میزارم تا جامعه احساس کمبود مرد نداشته باشه

*
آقــــــا ريمـــل خريدم 50 تومن
شكست عشقي كه سهله ..... خودتم بكشي گريه نميكنم:|
*
عيدرفته بوديم شهرستان،ازقضا2تاخر ديديم!


منم حيوون دوست،داشتم خره رونازميکردم،صاحبش گف اينانسبت خوني دارن!


من:إچ جالب،چ نسبتي اونوخ؟


يارو:خاهربرادرن!


مامانم:إ،مث توومهدي!


من:0-O


خووو مادرمن،منوخرفرض کردي ياداداشمو عاخه فدات شم؟
*
آقا دیروز به مخاطب خاصم زنگ زدم!


من: شلام عزیزززم شطولی عشلم خوفی ی ی ی ؟؟

[/b]
مخاطب خاص: شلام خوفم شوکولممن: دالی چیتال میتال میتونی !؟
مخاطب خاص: من باباشم عشلت لفته فلافل بگیله گوشیشو جا گذاشته

هیچی دیگه : دم به دم بر همه دم بر گل رخسار محمد صلواااااااااااااااااااااااااااات


شلام خوفم شوکولم

*

[b]مرد باشى وازجمع كردن آشغالها پول دربيارى بهترازاينه كه...


شغال باشى وازنامردى پول دربيارى

.

.
.

.
.

.
.

.

.
.
اگهي استخدام بانك
*

پسرک با ناراحتی پرسید :



[b]آیا مرا فراموش می کنی ؟؟؟


دخترک با بغض پاسخ داد :


چگونه فراموشت کنم


در حالی که اسم تو پسورد ایمیل من است ؟؟؟!!!


چشمان پسر پر از اشک شد ...


پسرک سریع به خانه برگشت ،


ایمیل دختر را دزدید و با دوست های او دوست شد !!!


یه همچین موجودات نازی هستیم ما

*
ﮔﻮﺷﯿﻤﻮ ﺗﻮ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺑﺎﺑﺎﻡ ﺟﺎ ﮔﺬﺍﺷﺘﻢ ﺍﺯ ﺧﻮﻧﻪ ﺑﺎ ﺑﺎﺑﺎﻡ ﺗﻤﺎﺱ ﮔﺮﻓﺘﻢ


[b]ﺑﻬﺶ ﻣﯿﮕﻢ :


ﻣﻦ : ﮔﻮﺷﯿﻢ ﺗﻮ ﻣﺎﺷﯿﻨﺖ ﺟﺎ ﻣﻮﻧﺪﻩ


ﺑﺎﺑﺎﻡ: ﻣﯿﺪﻭﻧﻢ


ﻣﻦ : ﺯﻧﮓ ﺧﻮﺭﺩ ﺟﻮﺍﺏ ﻧﺪﯾﺎﺍﺍﺍ




ﺑﺎﺑﺎﻡ: ﺁﺧﻪ ﻣﮕﻪ ﻣﻦ ﺑﯿﮑﺎﺭﻡ ﺟﻮﺍﺏ ﮔﻮﺷﯽ ﺗﻮﺭﻭ ﺑﺪﻡ

ﻣﻦ : ﺧﺐ ﺣﺎﻻ ﭼﺮﺍ ﻋﺼﺒﺎﻧﯽ ﻣﯿﺸﯽ ، ﮐﺴﯽ ﺗﻤﺎﺱ ﻧﮕﺮﻓﺖ ؟؟

ﺑﺎﺑﺎﻡ : ﻧﻪ ﻓﻘﻂ سارا ﺍﺱ ﺩﺍﺩ ﮔﻔﺖ ﻏﺮﻭﺏ ﻣﯿﺎﺩ ﺩﻧﺒﺎﻟﺖ ﺑﺮﯾﻦ ﺑﯿﺮﻭﻥ

ﮔﻔﺘﻢ ﻭﻗﺖ ﻧﺪﺍﺭﯼ ﺳﺮﺕ ﺷﻠﻮﻏﻪ

ﻣﻦ: ﻭﺍﺳﻪ ﭼﯽ ﺍﯾﻨﻮ ﮔﻔﺘﯽ ؟

ﺑﺎﺑﺎﻡ: ﭼﻮﻥ ﻗﺒﻠﺶ ﺑﻪ الناز ﻗﻮﻝ ﺩﺍﺩﻡ ﺑﺮﯾﻦ ﺧﺮﯾﺪ
*

یک ساعته اومدم اینترنت و در اتاقمم بستم ک دارم درس میخونم
الان بابام اومده میگه پسرم داری چیکا میکنی؟
گفتم دارم درس میخونم میگه بیا کتابتم ببر که بهتر متوجه شی
*
[/

[b][size=mediumبــابــام اس فــرسـتاده: هــلـو، ســاعت 7 دم در حــاضر بــاش مــیـام دنـبالـت!!![/size]

[b][b][b][b]
[/

[b][size=mediumمــنــم فــکـر کـردم ازش سوتی گــرفـتم جــو گـرفـت جواب دادم: بــاشـه شــفـتـالـوی مـن ,مـانـتـو خـوشـگـلمـو میـپـوشـم مـیـام عـجـیـجـم!!![/size]

[b][b][b][b]
[/b][/b][/b][/b]

بــعد بـابـام جـواب داد: اسـکـلِ بیــشــعـور, هـلـو یـعـنی سـلام ,آخـه تـو کـی میخوای آدم شی ؟؟؟20 سالت شد آدم نشدی,مــن چـه گـنـاهـی کـردم کـه تو پــسـرمـی؟؟؟
*
میدونید چرا روی خیابان ولی عصر این اسمو رو گذاشتن ؟؟؟
چون صبح و ظهر
هیچ خبری نیست
ولی عصصصصصصصصصر، بیا ببین چه خبره
*
پیرزنه تو اتوبوس هی میگفت نی نای نای نی نای نای همه هم براش دست میزدن


بعد یه دفعه دستشو گذاشت تو کیفش دندونشو در آورد گذاشت تو دهنش گفت : نیاوران نگه دار


اونقده کیف میده به یکی بگی وایسا ازت عکس بگیرم..


بعد


ازش فیلم بگیری )))


عین منگلا نگا میکنه )))


۱ بار امتحان کن
*
عروس خانم چیکاره هستن ؟؟؟


معلم هستن .


به به . معلمی شغل انبیاست !!!


معلم چی هستن حالا ؟؟؟


رقص عربی !!!


معلم


انبیا


شغل


عروس


[color=#800000][b]رقص ^_^

خوب اینا رو فعلا گذاشتم تا اگر خوشتون اومد بازم بزارم
ولطفا نظرو سپاس فراموش نشه!

بچه بودم داستان پیامبر رو شنیدم که وقتی تو سجده بود امام حسین رو کمر پیامبر رفت پیامبر
تا دید امام حسین رو کمرشه انقدر سجده اش رو طول داد تا امام حسین بره پایین . منم وقتی بابام[/b]


داشت نماز می خوند پریدم رو کمرش همچین با لگد زد عین پشه پخش دیوار شدم !

*

مکیدن ممنوع
خوردن ممنوع !
[b]لیسیدن ممنوع !
فرو کردن انگشت ممنوع !
زبان زدن ممنوع !
↕
↕
↕
↕
↕
↕
↕
↕
↕
↕
↕
↕
↕
↕
↕
↕
↕
↕
↕
↕
↕
↕
↕
عسل فروشیِ برادران غضنفری...!


*
سیاست های غلط به اینا میگن:
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ثیاثت , صیاصت, ثیاثط , صیاصط ,سیاسط ....

*
حاصل ازدواج جمیله و ادیسون میدونی چی میشه !؟

.
.

.
.

.
.

.
.

.
.

.
.

.
.

.
.

.
.

.
.

.
(رقص نور) !
*
چند وقت پیش تولدم بود. جشن گرفته بودیم خواهرزادم 4 سالشه گفت دایی میخوام به مناسبت تولدت برات شعر بخونم این شعر تقدیم به تو:
قیافه من در اون لحظه
گفتم بخون دایی
گفت:
سلام سلام عزیزم
گوساله تمیزم
دمبت سفید و آبی
پشکل نریز رو قالی 2dokhmal
بچه های الان بچه نیستن که افعی ان افیییییی
*
تو این روزا اگه دیدین یه دانشجو نشسته یه نگاه به افق میکنه یه نگاه به گوشیش باز یه نگاه میندازه به افق باز به گوشیش بعد به افق خیره میشه بعد باز به گوشیش نگاه میکنه بعد به افق خیره میشه و محو میشه بدونین داره با گوشیش معدلشو حساب میکنه ببینه مشروط میشه یا نه !!!
*
[/b]


*





پسر خالم رفته مکبر نماز جماعت شده کلمه رکوع رو یادش رفته بود


[b]گفته الله اکبر (چند ثانیه مکث) دولا شوید


امام جماعت: :o
*
اگهی استخدام
شرایط عمومی لازم برای چوپان شدن :
چوب دستی ، کتری ، نره خر ، بوقچه ، خورجین ، سه سال سابقه اقامت در رو ستا .

[/b]