انجمن های تخصصی فلش خور

نسخه‌ی کامل: جوک های جدید آبان ماه
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
یه روز خیاشور شورشو درمیاره میشه خیار!!!
بیمزه هم خودتی Smile







یارو واسه بچه شش ساله ش تبلت خریده بعد دو روز انداخته تو وان حموم ، بچه شو دعوا نکرده که تو روحیه بچش اثر منفی نذاره …
من سه ابتدایی بودم خط کش چوبی سی سانتی بابام رو بردم مدرسه ازم بلند کردن آقام بعد یه هفته با وساطت بزرگای فامیل رام داد تو خونه ، والا روحیه توله سگ بیشتر از ما ارج و قرب داشت !







مورد داشتیم که پسره قیافش شبیه دفاع آخر فوتبال دستی بوده

بعد زیر عکسش نوشته : متنفرم از کسایی که جذب زیبایی ظاهری من میشن !







ﻣﻦ اصولا هیچوقت ﯾﻪ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺭﻭ ﺩﻭﺑﺎﺭ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﻢ ؛ ۶ ، ۷ ﺑﺎﺭ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ﮐﻪ مطمئن ﺷﻢ قشنگ ﺭ.ی.د.ﻡ !








ما بچه که بودیم مامانمون یه دمپایی داشت که اگه تو دعوا پرت میکرد طرفت و جاخالی نمیدادی مرگ مغزی میشدی !
حالا ماماناى امروزى میخوان تنبیه کنن میگن : آیپد جدید که اومد دیگه برات نمیخریم پسر بی تربیت ، باید با همون آیپد قبلیت بسازى …







یه جوری میگن “ویندوز سیستم بالا نمیاد” انگار که از توی کیس لوله کشی کردن به مانیتور ، حالا وسط راه ویندوز تو لوله گیر کرده نمیاد تو مانیتور !







عنی اگر اون خواننده ی گرامی توی اون آهنگ معروف “هر چی دلت میخواد ببر … گیتار با خودت نبر” به جای گیتار از کلمه‌ی مودم استفاده میکرد الان به جای اینکه مسخره ش کنیم با آهنگش گریه هم میکردیم !







لقمان را گفتند ادب از که آموختی گفت ادب را از کسی آموختم که قطعا ادب داشته ؛ بعدا فهمیدن خط رو خط شده بود جواد خیابانی جواب داده !









زنه از کوبا تا فلوریدا صد مایل شنا کرده که پیام صلح و دوستى رو به جهانیان برسونه بعد من چون کنترل دور بود ازم دیشب با تلوزیون روشن خوابیدم !







یه دوستی دارم خیلی آدم کثیف و غیربهداشتیه ، الان داره با سوییچ ماشینم سنگای ته کفششو درمیاره و انگار نه انگار که من با این سوییچ گوشامو تمیز میکنم !






اﺳﺘﺎﺩ بهم گقت ﭼﺮﺍ ﻧﯿﻮﻣﺪﯼ ﺳﺮ ﮐﻼﺱ ؟
گفتم ﺍﺳﺘﺎﺩ ﻛﻼﺳﺘﻮﻥ ﺑﺎ ﺧﻮﺍﺑﻢ ﺗﺪﺍﺧﻞ ﺩﺍﺷﺖ ﻧﺘﻮﻧﺴﺘﻢ ﺑﯿﺎﻡ …







ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯾﻦ ﺩﻏﺪﻏﻪ ﻫﺎﯼ ﺯﻧﺪﮔﯿﻢ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﯾﮑﯽ ﺩﺍﺭﻩ ﺑﺎﻫﺎﻡ ﺣﺮﻑ میزنه ﺗﻮ ﮐﺪﻭﻡ ﭼﺸﻤﺶ ﺑﺎﯾﺪ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻨﻢ ؟
ﺭﺍﺳﺖ ؟
ﭼﭗ ؟
ﻭﺳﻂ ﭘﯿﺸﻮﻧﯿﺶ ؟
ﺩﻣﺎﻏﺶ ﻋﺎﯾﺎ ؟
ﻫﯿﭽﮑﺪﺍﻡ …






اوایل نمی دونستم چجوری باید ژ رو تایپ کنم ، هرجا ژ لازم میشدم میرفتم توی گوگل سرچ میکردم “پزمان بازغی” بعد از توی نتایج یه ژ کپی پیست می کردم !







ﻻﮎ ﺯﺩﻥ ﺩﺧﺘﺮﺍ :
ﺩﺳﺖ ﭼﭗ ﺍﺛﺮ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﻓﺮﺷﭽﯿﺎﻥ
ﺩﺳﺖ راست ﺳﺎﺭﺍ ۴ ﺳﺎﻟﻪ ﺍﺯ همدان






طریقه عذرخواهی دخترها : ببخشید ولی تقصیر خودت بود :|







یکی از لوازم تحریرای لوکس زمان ما از این پاک کن هایی بود که یه سرش پاک میکرد اون یکی سرش جاروووو !
حکم Apple 5 داشت …






ﯾﻪ ﺑﺎﺭ ﺯﻧﮓ ﺯﺩﻡ ﺧﻮﻧﻪ مخاطب خاصم ﺑﺎﺑﺎﺵ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ ﻣﻨﻢ ﺍﻟﮑﯽ ﮔﻔﺘﻢ : ﻣﻨﺰﻝ ﺟﻌﻔﺮﯼ ؟؟؟

اونم ﺍﻭﻣﺪ ﺯﺭﻧﮕﯽ ﮐﻨﻪ ﮔﻔﺖ : ﺑﻔﺮﻣﺎﺋﯿﺪ ﺑﺎ ﮐﯽ ﮐﺎﺭ ﺩﺍﺷﺘﯿﺪ ؟ ﮔﻔﺘﻢ : ﻣﺮﺗﯿﮑﻪ غلط ﻣﯿﺨﻮﺭﯼ ﭘﻮﻝ ﻧﺪﺍﺭﯼ ﺗﻮ ﺣﺴﺎﺑﺖ ﭼﮏ ﻣﯿﮑﺸﯽ ، ﯾﺎ ﺗﺎ ﻇﻬﺮ ﭘﻮلو ﻣﯿﺮﯾﺰﯼ به ﺣﺴﺎﺏ ﯾﺎ ﻣﺎﻣﻮﺭ ﻣﯿﺎﺭﻡ ﺟﻠﺒﺖ ﻣﯿﮑﻨﻢ !
ﻫﻤﯿﻨﺠﻮﺭﯼ ﮐﻪ ﺩﺍﺩ ﻣﯿﺰﺩﻡ یهو ﺩﯾﺪﻡ گفت : ﻋﺎﻗﺎ به خدﺍ ﺣﻮﺍﺳﻢ ﻧﺒﻮﺩ ، ﺍﺷﺘﺒﺎه ﮔﺮﻓﺘﯿﺪ ﻣﻨﺰﻝ ﺟﻌﻔﺮﯼ ﻧﯿﺲ و ﮔﻮﺷﯿﻮ ﻗﻄﻊ ﮐﺮد …
ﺑﯿﺨﻮﺩ ﻧﯿﺲ ﻣﯿﮕﻦ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺩﻓﺎﻉ حمله ست !!!







ﺑﻪ ﺑﻌﻀﯿﺎﻡ ﺑﺎﯾﺪ ﮔﻔﺖ : ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ ﻓﻬﻢ ﻣﺎ ﺩﺭ ﺣﺪ ﻧﻔﻬﻤﯿﻪ ﺷﻤﺎ ﻧﯿﺴﺖ !







شانس زنگ در بقیه رو میزنه با کله میره تو !
به ما که میرسه زنگ میزنه فرار میکنه …






پـــــــسره پست گذاشته من خیلی لاغرم هر کار میکنم چاق نمیشم
منم واسش کامنت گذاشتم رو تردمیل برعکس بدو ! !





طرفو تو پوست خر قایم کردن از کوه و جنگل ردش کردن قاچاقی

رسوندنش ترکیه از اونجا رفته ۶ ماه کمپ پناهجوها ۳ بار پلیس دستگیرش کرده

باز فرار کرده آخر خودشو رسونده انگلیس ، هنوز دو ماه نشده میره بفرمایید شام میگه:
تنها آرزوم اینه همه باهم برگردیم ایران!!




ﺗﻮ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ ﺑﻮﺩﻡ ﯾﻪ ﭘﺴﺮﻩ ﻣﯿﺤﻮﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺷﻤﺎﺭﻩ ﺑﺪﻩ
ﯾﻬﻬﻬﻮ ﭘﯿﺮﺯﻧﻪ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﮔﻔﺖ : ﺧﺠﺎﻟﺖ ﺑﮑﺶ ﺍﯾﻦ ﺟﺎﯼ
ﺧﻮﺍﻫﺮﺗﻪ …. ﭘﺴﺮﻩ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﮔﻔﺖ ﻣﻦ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺷﻤﺎﺭﻩ ﺧﻮﺍﻫﺮﻣﻮ
ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ؟!





امروز ۲ نفر بخاطره من دعواشون شده بود
ﻫﺮﺩﻭﺷﻮﻥ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﻦ ﻣﻨﻮ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻦ
ﺍﺻﻦ ﺍﺷﮏ ﺗﻮ ﭼﺸﺎﻡ ﺟﻤﻊ ﺷﺪ ﮐﻪ ﻭﺍﺳﻪ
ﮐﺴﯽ ﻣﯿﺘﻮﻧﻢ ﻣﻬﻢ ﺑﺎﺷﻢ
ﺣﺎﻻ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺩﻋﻮﺍ ﺑﯿﻦ ۲ ﺗﺎ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﺗﺎﮐﺴﯽ ﺑﻮﺩ …ﻭﺍسم اصلا مهم نیست!!!




نمیدونم چرا وقتی اس ام اس خالی میفرستی برای کسی،
انگلیسی حساب میشه؟!!!
شاید من بخوام فارسی سکـــــوت کنم!
:|

والاااا





مورد داشتیم پسره میخاسته کمد دیواری بزنه تو اتاقش ،
زنگ زده قد و وزن دوست دخترشو پرسیده!!!



خدا نیامرزه مسافری را که در تاکسی ۱۰ متر قبل از مقصد ما پیاده می شود
و ما را مجبور به پیاده شدن و پیاده رفتن می کنه!




یکی از فانتزیام اینه یه قوطی نارنجی بخرم و توش اسمارتیز بریزم
تو جمع غربیبه ها ادای ادم مریض رو درارم
یکی ازم پرسید چی شده؟
بگم: “چیزی نیست،
همون سردردهای همیشگی…”
بعدم چندتاشو بخورم بگم:
آآآآآآآآح
لامصب،عنده کلاسه!
رواانیم خوودتوونین =))
خیلی قشنگ بودن