انجمن های تخصصی فلش خور

نسخه‌ی کامل: علی فانی : متن دکلمه ی به طه به یاسین 1و 2
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
متن شعر به طه به یاسین ( 1 ) :
به طاها…به یاسین…به معراجِ احمد…
به قدر و…به کوثر…به رضوان و طوبی…
به وحی الهی…به قرآنِ جاری به تورات موسی…و انجیل عیسی
بسی پادشاهی کنم در گدایی
چو باشم گدایِ گدایان زهرا
چه شب ها که زهرا، دعا کرده تا ما
همه شیعه گردیم و بیتاب مولا
غلامی این خانواده، دلیل و مرادِ خدا بوده از خلقت ما
مسیرت مشخص…امیرت مشخص
مکن دل دل، ای دل…بزن دل به دریا
که دنیا…که دنیا…که دنیا…به خسران عقبی، نیرزد
به دوری ز اولاد زهرا نیرزد…
و این زندگانیِ فانی…جوانی…خوشی های امروز و اینجا… به افسوس بسیار فردا…نیرزد
اگر عاشقانه هوادار یاری
اگر مخلصانه گرفتار یاری
اگر آبرو میگذاری به پایش
یقینا…یقینا…خریدارِ یاری
بگو چند جمعه گذشتی ز خوابت
چه اندازه در ندبه ها زاریاری
به شانه کشیدی…غم سینه اش را
و یا چون بقیه تو سربارِ یاری
اگر یک نفر را به او وصل کردی
برای سپاهش تو سردارِ یاری
به گریه شبی را سحر کردی یا نه
چه مقدار بیتاب و بیمارِ یاری
دل آشفته بودن…دلیل کمی نیست
اگر بیقراری بدان یارِ یاری
و پایان این بیقراری…بهشت است
بهشتی که سرخوش ز دیدارِ یاری
نسیم کرامت وزیدن گرفته
و باران رحمت چکیدن گرفته
مبادا بدوزی نگاه دلت را…
به مردم که بازار یوسف فروشی
در این دورهِ بد…شدیدا گرفته
خدایا به روی درخشان مهدی…
به زلف سیاه و پریشان مهدی
به قلب رئوفش که دریای داغ است
به چشمان از غصه گریان مهدی
به لب های گرم علی…یا علیش
به ذکر حسین و حسن جان مهدی
به دست کریم و نگاه رحیمش
به چشم امیدِ فقیران مهدی
به حال نیاز و قنوت نمازش…
به سبحان…سبحان…سبحان مهدی
به برق نگاه و به خال سیاهش
به عطر ملیح گریبان مهدی
به حج جمیلش…به جاه جلیلش
به صوت حجازیه قرآن مهدی
به صبح عراق و شبانگاه شامش
به آهنگ سمت خراسان مهدی
به جان داده های مسیر عبورش
به شهد شهود شهیدان مهدی
مرا دائم الاشتیاقش بگردان
مرا سینه چاک فراقش بگردان
تفضل بفرما بر این بنده بی سر و پا
مرا همدم و محرم و هم رکاب سفرهای سوی خراسان و شام و عراقش بگردان
یا مهدی…یا مهدی…مددی


متن شعر به طه به یاسین ( 1 ) :
به طاها…به یاسین…به معراجِ احمد…
به قدر و…به کوثر…به رضوان و طوبی…
به وحی الهی…به قرآنِ جاری به تورات موسی…و انجیل عیسی
بسی پادشاهی کنم در گدایی
چو باشم گدایِ گدایان زهرا
چه شب ها که زهرا، دعا کرده تا ما
همه شیعه گردیم و بیتاب مولا
غلامی این خانواده، دلیل و مرادِ خدا بوده از خلقت ما
مسیرت مشخص…امیرت مشخص
مکن دل دل، ای دل…بزن دل به دریا
که دنیا…که دنیا…که دنیا…به خسران عقبی، نیرزد
به دوری ز اولاد زهرا نیرزد…
و این زندگانیِ فانی…جوانی…خوشی های امروز و اینجا… به افسوس بسیار فردا…نیرزد
اگر عاشقانه هوادار یاری
اگر مخلصانه گرفتار یاری
اگر آبرو میگذاری به پایش
یقینا…یقینا…خریدارِ یاری
بگو چند جمعه گذشتی ز خوابت
چه اندازه در ندبه ها زاریاری
به شانه کشیدی…غم سینه اش را
و یا چون بقیه تو سربارِ یاری
اگر یک نفر را به او وصل کردی
برای سپاهش تو سردارِ یاری
به گریه شبی را سحر کردی یا نه
چه مقدار بیتاب و بیمارِ یاری
دل آشفته بودن…دلیل کمی نیست
اگر بیقراری بدان یارِ یاری
و پایان این بیقراری…بهشت است
بهشتی که سرخوش ز دیدارِ یاری
نسیم کرامت وزیدن گرفته
و باران رحمت چکیدن گرفته
مبادا بدوزی نگاه دلت را…
به مردم که بازار یوسف فروشی
در این دورهِ بد…شدیدا گرفته
خدایا به روی درخشان مهدی…
به زلف سیاه و پریشان مهدی
به قلب رئوفش که دریای داغ است
به چشمان از غصه گریان مهدی
به لب های گرم علی…یا علیش
به ذکر حسین و حسن جان مهدی
به دست کریم و نگاه رحیمش
به چشم امیدِ فقیران مهدی
به حال نیاز و قنوت نمازش…
به سبحان…سبحان…سبحان مهدی
به برق نگاه و به خال سیاهش
به عطر ملیح گریبان مهدی
به حج جمیلش…به جاه جلیلش
به صوت حجازیه قرآن مهدی
به صبح عراق و شبانگاه شامش
به آهنگ سمت خراسان مهدی
به جان داده های مسیر عبورش
به شهد شهود شهیدان مهدی
مرا دائم الاشتیاقش بگردان
مرا سینه چاک فراقش بگردان
تفضل بفرما بر این بنده بی سر و پا
مرا همدم و محرم و هم رکاب سفرهای سوی خراسان و شام و عراقش بگردان
یا مهدی…یا مهدی…مددی
به طاها به یاسین 1




متن شعر به طاها به یاسین ( 2 ) :
ندیدم شهی در دل آرایی تو
به قربان اخلاق مولایی تو
تو خورشیدی و ذره پرور ترینی
فدای سجایای زهرایی تو
نداری به کویت ز من بی نواتر
ندیدم کریمی به طاهایی تو
نداری گدایی به رسوایی من
ندیدم نگاری به زیبایی تو
نداری مریضی به بد حالی من
ندیدم دمی چون مسیحایی تو
نداری غلامی به تنهایی من
ندیدم غریبی به تنهایی تو
نداری اسیری به شیدایی من
ندیدم کسی را به آقایی تو
امید غریبان تنها کجایی؟
چراغ سر قبر زهرا کجایی؟
تجلی طاها، گل اشک مولا،
دل آشفته ی داغ آن کوچه ی غم
گرفتار گودال خونین، گرفتار غم های زینب،
سیه پوش قاسم عزادار اکبر
گل باغ لیلا، پریشان دست علم گیر سقا
نفس های سجاد، نواهای باقر، دعاهای صادق
کس بی کسی های شب های کاظم
حبیب رضا و انیس غریب جواد الائمه
تمنای هادی، عزیز دل عسکری،
پس نگارا بفرما کجایی؟
دلم جز هوایت هوایی ندارد
لبم غیر نامت نوایی ندارد
وضو و اذان و نماز و قنوتم
بدون ولایت بهایی ندارد
دلی که نشد خانه ی یاس نرگس
خراب است و ویران صفایی ندارد
بیا تا جوانم بده رخ نشانم
که این زندگانی وفایی ندارد
اللهم عجل لولیک الفرج


با سپاس فراوان

اینم لینک دانلود :
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
http://midp.rzb.ir/post/342