انجمن های تخصصی فلش خور

نسخه‌ی کامل: فروغ فرخزاد
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
از دوست داشتن


امشب از آسمان دیده تو
روی شعرم ستاره میبارد
در سكوت سپید كاغذها
پنجه هایم جرقه میكارد
شعر دیوانه تب آلودم
شرمگین از شیار خواهشها
پیكرش را دوباره می سوزد
عطش جاودان آتشها
آری آغاز دوست داشتن است
گرچه پایان راه ناپیداست
من به پایان دگر نیندیشم
كه همین دوست داشتن زیباست
از سیاهی چرا حذر كردن
شب پر از قطره های الماس است
آنچه از شب به جای می ماند
عطر سكر آور گل یاس است
آه بگذار گم شوم در تو
كس نیابد ز من نشانه من
روح سوزان آه مرطوب من
بوزد بر تن ترانه من
آه بگذار زین دریچه باز
خفته در پرنیان رویا ها
با پر روشنی سفر گیرم
بگذرم از حصار دنیاها
دانی از زندگی چه میخواهم
من تو باشم � تو � پای تا سر تو
زندگی گر هزار باره بود
بار دیگر تو بار دیگر تو
آنچه در من نهفته دریاییست
كی توان نهفتنم باشد
با تو زین سهمگین طوفانی
كاش یارای گفتنم باشد
بس كه لبریزم از تو می خواهم
بدوم در میان صحراها
سر بكوبم به سنگ كوهستان
تن بكوبم به موج دریا ها
بس كه لبریزم از تو می خواهم
چون غباری ز خود فرو ریزم
زیر پای تو سر نهم آرام
به سبك سایه تو آویزم
آری آغاز دوست داشتن است
گرچه پایان راه نا پیداست
من به پایان دگر نیندیشم
كه همین دوست داشتن زیباست

فروغ فرخزاد
فری روحت شادHeart
نظرا رو بدین دیگه
همه هستی من آیه تاریكیست
كه ترا در خود تكرار كنان
به سحرگاه شكفتن ها و رستن های ابدی خواهد برد 
فروغ فرخزاد

 
هر چه دادم به او حلالش باد
غير از آن دل كه مفت بخشيدم
دل من كودكي سبكسر بود
خود ندانم چگونه رامش كرد
او كه ميگفت دوستت دارم
پس چرا زهر غم به جامش كرد
فروغ فرخزاد

 
این چه عشقی است که در دل دارم
من از این عشق چه حاصل دارم
می گیریزی زمن و در طلبت
بازهم کوشش باطل دارم  فروغ فرخزاد

 

عاقبت خط جاده پایان یافت
من رسیده ز ره غبار آلود
تشنه بر چشمه ره نبرد و دریغ
شهر من گور آرزویم بود  فروغ فرخزاد

 
من نمی خواهم
سايه ام را لحظه ای از خود جدا سازم
من نمی خواهم
او بلغزد دور از من روی معبرها
يا بيفتد خسته و سنگين
زير پای رهگذرها  فروغ فرخزاد
(22-02-2014، 1:05)Roshanak1 نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
[ -> ]
همه هستی من آیه تاریكیست
كه ترا در خود تكرار كنان
به سحرگاه شكفتن ها و رستن های ابدی خواهد برد 
فروغ فرخزاد

 
هر چه دادم به او حلالش باد
غير از آن دل كه مفت بخشيدم
دل من كودكي سبكسر بود
خود ندانم چگونه رامش كرد
او كه ميگفت دوستت دارم
پس چرا زهر غم به جامش كرد
فروغ فرخزاد

 
این چه عشقی است که در دل دارم
من از این عشق چه حاصل دارم
می گیریزی زمن و در طلبت
بازهم کوشش باطل دارم  فروغ فرخزاد

 

عاقبت خط جاده پایان یافت
من رسیده ز ره غبار آلود
تشنه بر چشمه ره نبرد و دریغ
شهر من گور آرزویم بود  فروغ فرخزاد

 
من نمی خواهم
سايه ام را لحظه ای از خود جدا سازم
من نمی خواهم
او بلغزد دور از من روی معبرها
يا بيفتد خسته و سنگين
زير پای رهگذرها  فروغ فرخزاد

ممنون واسه شعرت
پرواز را به خاطر بسپار...
پرنده مردنیست ...

روحش شاد Angel
مممممممممممممممممیسی so much
عاشق فروغ و شعراشم!
عالیییییییییییییییی بود!
tanx alot
Heart
Smile
Blush
Wink
(24-02-2014، 0:29)دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
http://www.sara.love نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
[ -> ]
پرواز را به خاطر بسپار...
پرنده مردنیست ...

روحش شاد Angel
مممممممممممممممممیسی so much

افرین گلممممممممم Heart

(25-02-2014، 21:13)viva music نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
[ -> ]
عاشق فروغ و شعراشم!
عالیییییییییییییییی بود!
tanx alot
Heart
Smile
Blush
Wink

ممنون از نظرت Smile