انجمن های تخصصی فلش خور

نسخه‌ی کامل: داستان کوتاه .مرد بی وفا
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
مردی می‌خواست زنش را طلاق دهد.
دوستش علت را جویا شد و او گفت: این زن از روز اول همیشه می

خواست من را عوض کند.
...

مرا وادار کرد سیگار و مشروب را ترک کنم...

لباس بهتر بپوشم، قماربازی نکنم، در سهام سرمایه‌گذاری کنم و حتی...

مرا عادت داده که به موسیقی کلاسیک گوش کنم و لذت ببرم!

دوستش گفت: اینها که می‌گویی که چیز بدی نیست!

مرد گفت: ولی حالا حس می‌کنم که دیگر این زن در شان من نیست!