انجمن های تخصصی فلش خور - پروفایل کاربری mohabat

بازی پو، بازی جراحی، بازی فوتبال خیابانی، بازی خیاطی لباس، بازی اکشن، بازی استراتژیک، بازی فکری، بازی ماشین

موزیک من :

برای قرار دادن آهنگ ابتدا لینک دانلود آهنگ را از اینترنت پیدا کرده و آنرا کپی کنید، سپس به تنظیمات پروفایل خود بروید و لینک آهنگ را قرار دهيد

mohabat
(Member)
Member

تاریخ ثبت نام: 29-09-2013
تاریخ تولد: تعیین نشده
زمان محلی: 19-04-2024 , 6:20
وضعیت: آفلاین
حالت من: تعیین نشده

mohabat در حال حاضر غایب است. دلیل غیبت: چه قدر سخته شبا با اشک به یاد کسی بخوابی و اون با خنده به فکر کسی دیگه باشه ، بدتریـــن دَرد ، مُــردَن نیست دل بَــستن به کسیــه که کــنــآرت نیستـــ ...
غیبیت از تاریخ: 12-03-2014 — تازیخ بازگشت: ناشناس

اطلاعات انجمن کاربر اطلاعات کاربر لیست دوستان مدال ها

اطلاعات انجمن mohabat
تاریخ عضویت:	29-09-2013
آخرین بازدید:	04-12-2014، 7:10
کل ارسال‌ها:	56 (0.01 ارسال در هر روز \| 0 درصد از کل ارسال‌ها) (یافتن تمامی ارسال‌ها)
کل موضوع‌ها:	0 (0 موضوع در هر روز \| 0 درصد از کل موضوع‌ها) (یافتن تمامی موضوع‌ها)
مدت زمان حضور در انجمن:	1 هفته, 4 ساعت, 45 دقیقه, 43 ثانیه
تعداد کاربران معرفی کرده:	2

اطلاعات تماسِ mohabat
ایمیل:	ارسال یک ایمیل به mohabat.

اطلاعات اضافی درباره‌ی mohabat
Sex:	Undisclosed
Bio:	از نیمه های شب حرف می زتم ار هراس تاریکی ... از عریانیه وحشت ... از دلشوره های فراموشی... من از نیمه های شب حرف می زنم اما نه شبهای مهتابی من از اشک... از هق هق بی وقفه ام ... از تمامیه شب گریه های سوخته ام حرف می زنم... من از شب ... از تمامیه تنهایی هایم و صبورانه صبوری کردنهایم حرف می زنم من از شب ... از اتاقی که سالهاست خاموش است... از قلبی که در شور جوانی چنان چروکیده شد که برای ایستادنش فقط منتظر تلنگوریست...........حرف میزنم من از عمق شب از تمام تو را خواستن هایم و نبودن هایت حرف می زنم من از عمق شب از تمام بی فروغیه فصل هایم ...از تمام زمستان های به بهار نرسیده ام از تمام در هراس لرزیدن هایم .......حرف می زنم من از شب ... از نهایت سکوت...از نهایت تاریکی ... از حادثه های شکسته که تیزیش دل را می شکافد برای تو عشقم حرف می زنم... و تو آیا در حوالیه روزهای شیرینت خیال مرا ...حال مرا ... روزگار مرا... چگونه بی تو نفس کشیدن هایم را برای لحظه ای کوتاه هم که شده در سر می پرورانی؟؟؟ . . . کاش می دانستی چه قد تنهام ُ چه قد خسته ام و چقدر به حضور سبزت محتاجم و همیشه از خودم می پرسم این همه که من به تو فکر می کنم تو هم به من فکر می کنی؟ . . رویای با تو بودن را نمی توان نوشت نمی توان گفت و حتی نمیتوان سرود با تو بودن قصه شیرینی است به وسعت تلخی تنهایی و داشتن تو فانوسی به روشنایی هر چه تاریکی در نداشتند و…و من همچون غربت زده ایی در اغوش بی کران دریای بی کسی به انتظار ساحل نگاهت می نشینم و می مانم تا ابد وتا وقتی که شبنم زلال احساست زنگار غم را از وجودم بشوید کاش قلب وسعت می گرفت شمع با پروانه الفت می گرفت کاش توی جاده های زندگی خنده هم از گریه سبقت می گرفت . . . از شما چه پنهان ﻣﺮﮒ که ﺧﺒﺮ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﺪ ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﯿﺪ ﮐﻪ ﻧﯿﺎﻣﺪﻡ یک روز می بینید خبری از من و نوشته هایم نیست ﻣﯽ ﺑﯿﻨﯿﺪ ﮐﻪ ﻧﯿﺴﺘﻢ ﯾﻌﻨﯽ ﺑﻪ ﺁﺭﺯﻭﯾﻢ ﺭﺳﯿﺪﻩ ﺍﻡ ﯾﻌﻨﯽ ﮐﻪ ﻣﺮﺩﻩ ﺍﻡ. وحق من از این دنیا یی پر زرق وبرق ،غم وحسرت وتنهایی ومرگ باشد وبس

امضای mohabat

بتراش ای سنگ تراش /سنگی از معدن سنگ بهر مزارم بتراش/روی سنگ قبرمن عکسی از چهره ی زیبایی نگارم بتراش /بنویس ای سنگ تراش عاقبت شدم فداش/بنویس تا بدونه عمرما دادم به پاش.

ورود
نام کاربری:
گذرواژه‌:	گذرواژه‌تان را فراموش کرده‌اید؟
	مرا به خاطر بسپار