+- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum)
+-- انجمن: مسائل متفرقه (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=18)
+--- انجمن: گفتگوی آزاد (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=19)
+---- انجمن: تصاویر دیدنی (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=61)
+---- موضوع: خانم محترم +18 (/showthread.php?tid=60357)
خانم محترم +18 - ELISA J0ON - 22-09-2013
این داستان واقعیه ماله دوستمه و از زبونه دوستم براتون میگم
میخوام بدونم بعد از خوندن این داستان چه نظری دارید لطفا بگید چون برام خیلی مهمه
عصر جمعه است و دلم گرفته . می زنم تو خیابون و از سرازیری توی بلوار پیاده میرم سمت پله های پارک که یهو یه ماشین بوق می زنه ، به روی خودم نمیارم و به سرعت قدمهام اضافه می کنم. کمی جلوتر ترمز می زنه. حالیمه چی کار داره می کنه. به روی خودم نمیارم و از کنارش بی تفاوت رد می شم.
سرعتش را هم قدم من می کنه و شیشه ی سمت کمک را میده پایین و می گه : خانوم محترم کجا تشریف می برید؟ جواب نمی دم. نیشش را تا بناگوش باز می کنه و باز می گه : خانوم عزیز ، بنده همه جوره در خدمت شما هستم. با صدای سگی که اماده پاچه گرفتنه میگم که مزاحم نشه ، اما خوب حالیش نیست. لابد فکر می کنه دارم "ناز" می کنم.
نیش ترمزی می زنه و همانطور در حال رانندگی کیف پولش را از جیب شلوارش می کشه بیرون.: خانوم محترم ، بیا بابا ،هر چی تو بگی،قربونت برم، ضد حال نزن دیگه .لای کیف پولش را باز کرده و اسکناس وچک پول تعارف می کنه و همزمان چشمک می زنه که سخت نگیرم.
یک آن هوس می کنم که بپرم و در ماشینش را باز کنم و بکشمش پایین و با قوت هر چه تمام تر ، پس کله اش را بگیرم و صورتش را توی شیشه ی ماشینش خورد کنم اما چون با خشونت مخالفم منصرف می شوم.( البته دلیل اصلیش اینه که زورم بهش نمی رسه) . دستهام را می ذارم روی شیشه و تا سینه خم می شم توی ماشین. .گل از گلش شکفته ، دور و برم را نگاه می کنم و فاصله ام را تا پارک می سنجم.
توی خیابون هیچ کس نیست. لبخند پهنی می زنم و می پرسم: حالا چی چی داری؟ کیفش و بالا میاره و نگاه هرزه اش از روی لبهایم تا سینه ها پایین می آید، کیف پول را توی هوا می قاپم و با تمام قدرتم پرت می کنم آن طرف بلوار و مثل فشنگ به سمت پارک می دوم. پشت سرم صدای کشیده شدن ترمز دستی و باز شدن در ماشین می آید و مردک از ته جگرش فریاد می زند:
توی خیابون هیچ کس نیست. لبخند پهنی می زنم و می پرسم: حالا چی چی داری؟ کیفش و بالا میاره و نگاه هرزه اش از روی لبهایم تا سینه ها پایین می آید، کیف پول را توی هوا می قاپم و با تمام قدرتم پرت می کنم آن طرف بلوار و مثل فشنگ به سمت پارک می دوم. پشت سرم صدای کشیده شدن ترمز دستی و باز شدن در ماشین می آید و مردک از ته جگرش فریاد می زند:
اووووووووووووووووووووووووووووووی، جنده !
و من همین طور که می دوم با خودم فکر می کنم که چقدر جالب است که در ایران تا وقتی فکر می کنند فاحشه ای ، خانوم محترم صدایت می کنند و وقتی مشخص می شود این کاره نیستی تبدیل به یک فاحشه می شوی …..!
و من همین طور که می دوم با خودم فکر می کنم که چقدر جالب است که در ایران تا وقتی فکر می کنند فاحشه ای ، خانوم محترم صدایت می کنند و وقتی مشخص می شود این کاره نیستی تبدیل به یک فاحشه می شوی …..!
3پاس نشه فراموش
حالا نظراتونو بگید مهمه لطفااااااااا
RE: خانم محترم +18 - سیما سارا - 22-09-2013
واقعا این درد جامعه اس
.
.
.
.
.
.
.
.
تریپو حال کردی
RE: خانم محترم +18 - saye641 - 26-09-2013
ایرانه دیگه......عجیب نیس..!!!!
RE: خانم محترم +18 - *ROSE* - 26-09-2013
بله!
ایران همینه دیگه
RE: خانم محترم +18 - karona - 26-09-2013
افرین به دوستت به جای من یه ماچ از لوپاش بکن
درد جامعه ی ما یکی دوتا نیست که........
RE: خانم محترم +18 - KᏙ¥றᏙƝ - 26-09-2013
ایرانه دیگه......
RE: خانم محترم +18 - ωøŁƒ - 26-09-2013
بله بله کار بسیار درستی کرده
RE: خانم محترم +18 - Mᴏʙɪɴᴀ - 26-09-2013
اینجا ایران است این چیزا عجیب نیست
RE: خانم محترم +18 - spranza - 26-09-2013
:97:برای پسره :97: برای دختره
RE: خانم محترم +18 - !!sheatoonak!! - 26-09-2013
بد بخت دوستت