لطیفه جدید،جوک،جک،باحال،خنده دار،طنز - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: مسائل متفرقه (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=18) +--- انجمن: گفتگوی آزاد (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=19) +---- انجمن: مطالب طنز و خنده دار (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=76) +---- موضوع: لطیفه جدید،جوک،جک،باحال،خنده دار،طنز (/showthread.php?tid=20) صفحهها:
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
11
12
13
14
15
16
17
18
19
20
21
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31
32
33
34
35
36
37
38
39
40
41
42
43
44
45
46
47
48
49
50
51
52
53
54
55
56
57
58
59
60
61
62
63
64
65
66
67
68
69
70
71
72
73
74
75
76
77
78
79
80
81
82
83
84
85
86
87
88
89
90
91
92
93
94
95
96
97
98
99
100
101
102
103
104
105
106
107
108
109
110
111
112
113
|
RE: لطیفه جدید،جوک،جک،باحال،خنده دار،طنز - βάરãɲ - 13-02-2021 سر کلاس بودیم یکی از پسرا خوابیده بود یهو استاد اومد زد رو شونش گفت خوابی؟ پسره پرید هول شد گفت نه آقا دراز کشیده بودیم! هیچی دیگه همه داشتن صندلی ها رو گاز می زدن. تو زمستون دو مرحله از خواب سخته یکی اون اولش که زیر پتو سرده! بعدم اون مرحله که میخوای پاشی و زیر پتو گرمه! جفتش بدبختیه! RE: لطیفه جدید،جوک،جک،باحال،خنده دار،طنز - محمد حسین قادری - 02-03-2021 یه عکس از خودم گرفتم دیدم دماغم خیلی بزرگ افتاده پاکش کردم ۱۰ گیگ از حافظه گوشیم آزاد شد?? یسری هم تصادف کردم آمبولانس سر رسید طرف گفت اقا ماشین فقط سپر جلوش شکسته راننده چرا دست و پاش شکسته ؟؟! بابام گفت چون ماشین منه??? یبار کارنامهمو بردم خونه، مامانم بابامو صدا زد گفت بیا ببین پسرت تجدید آورده بابام اصلا نمیدونست تجدید چیه، اومد یکی زد پس کلهم گفت من وقتی همسن تو بودم، هم کار میکردم هم تجدید میاوردم ? یبار خیلی ناراحت بودم میخاستم خودکشی کنم چندتا قرص خوردم بابام اومد تو گفت یه وقت دست به کار احمقانهایی نزنیا گفتم این جمله مال قبل خودکشیه ، الان قرصا تو دهنمه گفت نه ینی میگم خر نشی تف کنی قرصارو??? RE: لطیفه جدید،جوک،جک،باحال،خنده دار،طنز - محمد حسین قادری - 02-03-2021 به عنوان کسی که دو ترم رفته کلاس زبان نظرم اینه... مذاکره با کرونای انگلیسی خیلی راحتتر از کرونای چینیه?? یواش یواش داریم به کات کردن یهویی نزدیک میشیم.دیگه به درد هم نمیخوریم و این صوبتا ولنتاین از اون چیزی که تصور میکنید نزدیک تره? ده دوازده سالم بود همیشه یواشکی از زیر فرش خونه مادربزرگم یدونه دویست تومنی بر میداشتم میرفتم کافی نت pes بازی میکردم. بزرگ که شدم رفتم قضیه رو تعریف کنم ازش حلالیت بگیرم ، یهو زنگ زد خونه عمه ام گفت: پاشو بیا دزد انگشترت پیدا شد ?? من وقتی یه کار خوب میکنم مامانم میگه: فدات بشم که عین خودمی حالا کافیه یه کار اشتباه بکنم با دادو بیداد میگه: دست خودت نیس که به طایفه بابات رفتی:☺️?? RE: لطیفه جدید،جوک،جک،باحال،خنده دار،طنز - Asma ark - 30-05-2022 واکنش دخترا به یک خر مهسا:سحر اون خر رو ببین چقدر نازه بمیر واسش بیا یه سلفی بگیریم واکنش پسرا به یک خر ممد:اصغر بابات چرا اونجا وایستاده اصغر:واسه عمت وایستاده میخواد فراریش بده امیدوارم حداقل من به روتون لبخند اورده باشم خشکسال بود همه در بی ابی بود که معلم:بچه بیاین بریم بیرون و واسه بارون اومدن دعا کنین. شاگرد:اقا اجازه. دعای ما مستجاب نمیشه. معلم:چرا نمیشه. شاگرد:اقا اجازه. اگه مستجاب میشد الان باید صدبار مرده بودین دعوا با بعضیا خیلی سخته مخصوصا با کسی که سرعت تایپش از تو بیشتر باشه میشورتت میزارتت کنار |