![]() |
✘♥ بُغــض قلــم ✘ ♥ نُـωـخـــہ پنجُــــم ♥ ✘ - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40) +--- انجمن: ادبیات (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=39) +---- انجمن: عاشقانه ها (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=58) +---- موضوع: ✘♥ بُغــض قلــم ✘ ♥ نُـωـخـــہ پنجُــــم ♥ ✘ (/showthread.php?tid=218066) صفحهها:
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
11
12
13
14
15
16
17
18
19
20
21
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31
32
33
34
35
36
37
38
39
40
41
42
43
44
45
46
47
48
49
50
51
52
53
54
55
56
57
58
59
60
61
62
63
64
65
66
67
68
69
70
71
72
73
74
75
76
77
78
79
80
81
82
83
84
85
86
87
88
89
90
91
92
93
94
95
96
97
98
99
100
101
102
103
104
105
106
107
108
109
110
111
112
113
114
115
116
117
118
119
120
121
122
123
124
125
126
127
128
129
130
131
132
133
134
135
136
137
138
139
140
141
142
143
144
145
146
147
148
149
150
151
152
153
154
155
156
157
158
159
160
161
162
163
164
165
166
167
168
169
170
171
172
173
174
175
176
177
178
179
180
181
182
183
184
185
186
187
188
189
190
191
192
193
194
195
196
|
RE: ✘♥ بُغــض قلــم ✘ ♥ نُـωـخـــہ پنجُــــم ♥ ✘ - _wιɴɴer_ - 11-06-2016 عاشق ڪشے دیوانه ڪردن مردم آزارے یڪ جفت چشم رنگے و اینقدر ڪارایے ؟!! RE: ✘♥ بُغــض قلــم ✘ ♥ نُـωـخـــہ پنجُــــم ♥ ✘ - r.hadiss - 12-06-2016 گاهی نمیشود دست از دوست داشتن یکی برداشت! حتی وقتی ازش متنفری... RE: ✘♥ بُغــض قلــم ✘ ♥ نُـωـخـــہ پنجُــــم ♥ ✘ - ღSηow Princessღ - 12-06-2016 آدم ها نمی توانند چیزی برای ماندن اضافه کنند. بروم؟ می روم و لباس هایم تن پوشی از گریزند و سکوت. . دوری، دوری باید کرد از هر نزدیکی که نزدیک می خواهد تو را ..! . #محمدعلی_حسنلو . RE: ✘♥ بُغــض قلــم ✘ ♥ نُـωـخـــہ پنجُــــم ♥ ✘ - ρυяρℓє_ѕку - 13-06-2016 سکوت گورستان رامیشنوى؟ دنیا ارزش دل شکستن را ندارد ... میرسد روزی ک هرگز در دسترس نخواهیم بود ... خاک آنتن نمیدهد ک نمیدهد...! ﺑﯽ ﺧﯿﺎﻝ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﻫﺎﯾﺖ ﺑﯽ ﺧﯿﺎﻝ غصه ﻫﺎﯾﺖ ﺑﯽ ﺧﯿﺎﻝ ﻫﺮ ﭼﻪ ﮐﻪ ﺧﯿﺎﻟﺖ ﺭﺍ ﻧﺎﺁﺭﺍﻡ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﮕﻮ ﺑﺒﯿﻨﻢ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻧﻔﺲ ﮐﺸﯿﺪﻩ ﺍﯼ؟ ﭘﺲ ﺧﻮﺵ ﺑﻪ ﺣﺎﻟﺖ ﻋﻤﯿﻖ ﻧﻔﺲ ﺑﮑﺶ ﻋﻤﯿﻖ، ﻋﺸﻖ ﺭﺍ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﺍ بودن را ﺑﭽﺶ، ﺑﺒﯿﻦ، ﻟﻤﺲ ﮐﻦ، و با تک تک سلولهایت لبخند بزن برگشتم ولی متفاوت... RE: ✘♥ بُغــض قلــم ✘ ♥ نُـωـخـــہ پنجُــــم ♥ ✘ - ρυяρℓє_ѕку - 15-06-2016 من را ببین! نگاهم را بخوان... می دانم! به دلم افتاده... من را ، از هر طرف که بخوانی ام! نامم بن بستیس، بر دیواری بلند من ، سالهاست دل بسته ام به طنابی، که هروز لباس عشق، نم چشمانش خیس میکند! و بر حیات خانه ی ، حیاط زندگی اش پهن می کند! به فال نیک گیرم... برایـم، به دروغ پایت را میکشی وسط ، تمام بازی های کودکانه... معـرکه میگیری و چه کودکـانه، هربار بیشتــر بـاور میکنـم ، لباسهای خیست را، من ته کوچه! در انتظارت نشسته ام! RE: ✘♥ بُغــض قلــم ✘ ♥ نُـωـخـــہ پنجُــــم ♥ ✘ - ღSηow Princessღ - 15-06-2016 مرتبش نمی کند، می گذارد #صبح همان طور چروک بماند از دیشب می ایستد رو به روی #پنجره، می گذارد #مرگ از دهانش پایین برود بچرخد در سرسرای سینه اش #شیر #خون را باز بگذارد، یادش برود... می گذارد باد بیاید،#پیراهن افتاده بر #صندلی را بپوشد برود می گذارد #گلدان ها یک بار هم شده هرطور دوست داشته باشند، خشک شوند می ایستد روبه روی پنجره #دست می کشد به موهایش، می گوید: پریدن،ربطی به #بال ندارد #قلب میخواهد "#گروس_عبدالملکیان- هیچ چیز مثل مرگ تازه نیست" RE: ✘♥ بُغــض قلــم ✘ ♥ نُـωـخـــہ پنجُــــم ♥ ✘ - ✓SHINE AGAIN✓ - 15-06-2016 هـر روز ، خـطـ خـطے هـآیـمـ ، بے معـنے تـر از دیـروز مے شـونـد .. ! جز خودمــ ، هـر کے بـخـوآنـد ، خـنـدہ اش مے گیـرد .. ! امآ ... مـטּ هر کلمـہ رآ بآ بـغض رآهےِ کآغـذ مے کنمـ .. ! RE: ✘♥ بُغــض قلــم ✘ ♥ نُـωـخـــہ پنجُــــم ♥ ✘ - ღSηow Princessღ - 16-06-2016 حس کن مرا بر لکـہ هاے بالش خیست حس کن مرا در «دوستت دارمـ» در ِ گوشت حس کن مرا در شیطنت هایم در آغوشت! حس کن مرا در آخرین سطر از تشنج هام حس کن مرا... حس کن مرا... کـہ مثل تو تنهام! حس کن مرا و ذوب شو در داغے دستم بگذار تا دنیا بداند «هستیـ» و «هستمـ» .. : ( RE: ✘♥ بُغــض قلــم ✘ ♥ نُـωـخـــہ پنجُــــم ♥ ✘ - _wιɴɴer_ - 16-06-2016 فراموش کردن تو، سرباز خسته ای ست که خیال می کند چون جای زخم روی تنش نیست، سالم به خانه بازگشته است! RE: ✘♥ بُغــض قلــم ✘ ♥ نُـωـخـــہ پنجُــــم ♥ ✘ - ღSηow Princessღ - 16-06-2016 از اعتماد کردن و عشقش به گرگ ها! از اشک هاش قاطیِ آدم بزرگ ها از لذّتِ ندیدنِ شب زیر پوست ها از اشک هاش موقعِ تغییرِ دوست ها آژیرهای زندگی اش در دل خطر از اشک هاش بر سرِ هر قبر، جز پدر! از عشق ها و تجربه ها، خوب یا که بد از اشک هاش جاریِ در شعر، تا ابد... |